با درنظرگرفتن این موضوعات میتوان مزیت افکارسنجی مجازی مبتنی بر شبکههای اجتماعی را اینگونه بیان کرد:
اول) در فضای مجازی امکان دسترسی به حجم بسیاری از نظرات مهیاست، یعنی شما میتوانید به یک میلیون نظر در مورد انتخابشدن فلان مسوول کشور یا تجربه استفاده از یک کالا در لحظه دسترسی پیدا کنید، در صورتی که در روشهای سنتی شما در یک نمونهگیری نهایتا به چند 10 هزار نظر از یک کشور 80 میلیونی دسترسی دارید؛ به بیان بهتر در افکارسنجی مجازی امکان تمامشماری در بعضی موارد مهیاست.
دوم) دسترسی لحظهای، مزیت دیگر افکارسنجی شبکههای اجتماعی نسبت به افکارسنجی سنتی است، به صورتی که شما میتوانید در زمان کوتاهی بعد از وقوع یک رویداد، افکار مردم و جامعه را نسبت به آن رویداد مورد بررسی
قرار دهید؛ مثلا در انتخابات بلافاصله بعد از برگزاری مناظره میتوان متوجه شد در ذهن جامعه چه کسی با چه موضوعی توانسته پیروز مناظره باشد؛ یا در یک محصول تجاری که با تغییر ظاهر در بازار توزیع شده، چه تغییری در نگاه مصرفکننده ایجاد کرده است.
سوم) سرعت در نتیجهگیری دیگر مزیت افکارسنجی شبکههای اجتماعی است،
به صورتی که یک پروژه فشرده در مورد نظرسنجی یک رویداد سیاسی ممکن است یک هفته زمان ببرد که این زمان در صورتی است که کل پروژه با فشار کاری زیاد باشد وگرنه در حالت عادی پروژههای افکارسنجی و نظرسنجی با روشهای سنتی چندین هفته یا ماه زمان میخواهد.
در صورتی که در افکارسنجی فضای مجازی شما میتوانید در کمتر از یک روز نتایج انتخابات را با آخرین تغییرات پیشبینی کنید. تجربه خود من در مورد انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال 96 این بود که نتیجه را با آخرین تغییرات 8 صبح روز رایگیری با صرف 24ساعت زمان و با بررسی بیش از نیممیلیون محتوا پیشبینی کردیم که نتیجه، پیشبینی دقیقی شد.
چهارم) آنچه همه ما در فضای مجازی به راحتی مشاهده کردهایم، اظهار نظر آزاد کاربران در مورد موضوعات مختلف است. کافی است در یک موضوع مثلا سیاسی یک جستوجوی ساده در فضای یک شبکه اجتماعی داشته باشیم، آنوقت میبینیم همه نظرات آزادانه، از همسوترین نظرات تا مخالفترین نظرات، بیان میشوند. از طرف دیگر با توجه به فضایی که کاربر احساس راحتی میکند و فکر میکند هویتش محفوظ است، بدون استرسها و خطاهای پیمایش، آنچه در واقع نظرش هست بیان میکند. بگذارید راحتتر منظورم را بیان کنم. وقتی یک مصاحبهکننده از افراد بپرسد آیا در یک رویداد سیاسی مانند انتخابات شرکت میکنید، اکثر افراد میگویند شرکت میکنند، درصورتیکه در فضای انتخابات شاید مشارکت حقیقی 60درصد باشد، یعنی بعضی از افراد با اینکه در انتخابات شرکت نخواهند کرد اما به دلایل مختلف نظر خودشان را در مصاحبه مخفی میکنند که تا حدودی باعث خطا در نتیجه میشود، در حالی که در فضای مجازی با توجه به امکان مجهولکردن هویت این خطا در سطح پایینی قرار دارد.
پنجم) در شرکتهایی که تا به حال مشغول کار بودهام شاهد تلاشهای قابل توجهی در جهت کمکگرفتن از هوش مصنوعی در موضوع علم داده بودهام، به صورتی که هوش مصنوعی بتواند با خوانش محتوا جهتگیری یا موضوع یک محتوا یا متن را به صورت کمی یا کیفی سنجش کند یا در بعضی موارد تحلیل احساسات کند؛ هرچند در حال حاضر در سطح تحقیقات قرار دارد اما با توجه به پیشرفتهای پیش رو بعید نیست به زودی در علم هوش مصنوعی این مهم محقق شود.
ششم) جامعیت تحقیق افکارسنجی در فضای مجازی که با توجه به فضای امروز مردم در مورد همه چیزی که سهمی در افکار عمومی
داشته باشد، در شبکههای اجتماعی تولید محتوا میکنند؛ به صورتی که در طول یک روز چندین میلیون توییت، چندین میلیون پست تلگرام و چندین میلیون پست در اینستاگرام توسط کاربران ایرانی تولید میشود و این تعداد محتوا نشان میدهد تعداد قابلتوجهی از افراد فعال جامعه در شبکههای اجتماعی حضور دارند و اظهار نظر میکنند.