کشتهسازی یکی از ابزارهای مهم ضدانقلاب در فتنه سال88 بود. انتشار لیست جعلی کشتهشدگان حوادث پس از انتخابات و نام بردن از 72نفر به نام شهدای سبز نقشهای بود که آنها درصدد القای آن به افکار عمومی نه تنها ایران بلکه جهان بودند. فهرستی که شهدای آن یکییکی زنده از آب در آمدند. یکی از معروفترین افرادی که توسط ضدانقلاب بهعنوان کشته جا زده شد و خبرش برای فشار علیه جمهوری اسلامی در رسانههای غربی و توسط مسوولان آمریکایی اعلام شد، «ترانه موسوی» بود. در متن اخبار ضدانقلاب نوشته شده بود: «ترانه موسوی توسط نیروهای به اصطلاح لباس شخصی دستگیر، و بعد از تجاوز و شکنجه به قتل رسید». اما صداوسیما پس از مدتی با پخش یک گزارش خبری، به بررسی صحت و سقم این ادعا براساس مدارک مستند پرداخت. صداوسیما گزارشی از دیدار با خانواده ترانه موسوی پخش کرد که نشان میداد ترانه موسوی که عکس او در سایتهای ضدانقلاب آمده، ساکن کانادا بوده و حداقل یک سالونیم است که به ایران نیامده بود.
سعیده پورآقایی یکی دیگر از قربانیان پروژه کشتهسازی سبزها و رسانههای خارجی همسو با آنها در سال88 بود که ادعا شده بود پس از دستگیری، شکنجه و هتک حرمت توسط بسیجیان، سوزانده شده و در قطعه302 بهشت زهرا دفن شده است؛ نکته تأمل برانگیز، حضور شخص میرحسین موسوی در مراسم ختم وی بود. اما چندی بعد، این دختر که از خانه فرار کرده بود به خانوادهاش تحویل داده شد. او در گفتوگو با رسانه ملی ماجرای فرار خود و تلاش برخی برای سوءاستفاده از او را اینگونه روایت کرد: «روز 13تیر از خانه بیرون رفتم. چون در قفل بود و مادرم ممانعت میکرد از تراس پریدم و پایم شکست، وقتی رفتم بیرون خیلی حالم بد بود و بدنم زخمی شده بود. من را به بیمارستان بردند و از من پرستاری کردند. در این مدت یک بار یکی از افراد به من گفت که عکس من را بهعنوان کسی که در تظاهرات کشته شده در سایتها زدهاند.»
دست به دامان کشتهسازی
همانطور که گفته شد، در شورشهای اخیر در ایران نیز رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب، بار دیگر به تکنیک کشتهسازی روی آوردند. این شبکهها در اخباری، مدعی کشته شدن 10نفر و بعضاً صدها نفر در وقایع اخیر شدند. از سوی دیگر، افرادی نظیر دونالد ترامپ، رییسجمهوری، مایک پمپئو، وزیر خارجه و برایان هوک، رییس گروه اقدام ایران در وزارت خارجه آمریکا، در اطلاعیههایی جداگانه ضمن «مسالمتآمیز» خواندن شورشها در ایران، مدعی کشتهشدن افراد بیشماری در جریان اعتراضات شدند. این اظهارات در حالی عنوان میشود که به جز یک یا حداکثر دو روز اول یعنی روزهای 25 و 26آبان ماه، در باقیروزها، شاهد شکل رادیکالی و اغتشاشی از اعتراضات، آن هم در برخی نقاط کشور بودیم.
اظهارات تحریکآمیز مقامات آمریکایی و متحدان اروپاییشان، در حالی است که اساساً در مناطقی که شکل اعتراضها مدنی و مسالمتآمیز بود، بهطور قطع هیچ اقدامی برای هدف قراردادن معترضان صورت نگرفت. بهعنوان مثال در شهرهایی مانند تهران و تبریز، گزارشی مبنی بر کشتهشدن معترضان مخابره نشد. در این میان حتی سردار اشتری، فرمانده نیروی انتظامی کل کشور، در اظهاراتی اعلام کرد که ناجا برای پراکندن اعتراضات اخیر، از اسلحه گرم استفاده نکرد و یگانهای نیروی انتظامی، حداکثر از تیرهای ساچمهای و پلاستیکی بهره بردند.
حمله هماهنگ به مناطق استراتژیک
درباره مساله کشتهشدن معترضان هم باید توجه داشت که این اتفاق نوعاً در مناطقی به وقوع پیوست که شکل اعتراض، رادیکال شد و آشوبگران به مدد سلاحهای گرم و در اقداماتی هدفمند، قصد حمله به مناطق خاص شهری را داشتند. اساساً یکی از خصیصهها و ویژگیهای اغتشاشات اخیر، هدفمندی، ساختارمندی و ضابطهمندی قاطبه آنها بود؛ به این معنا که عاملان میدانی آشوب، با کاربست ابزار و وسائل تخریبی قدرتمند و با طرح و نقشه از پیش طراحی شده، مناطق حساس و راهبردی نظیر بانکها، فرمانداریها، پایگاههای بسیج و مناطق نظامی حفاظت شده را مورد هجوم هماهنگ خود قرار میدادند.
در مورد مناطق نظامی که مشخصاً هدف آشوبگران بود، این پروتکل جهانی وجود دارد که در صورت تعرض به محدوده آن، حق اعمال خشونت فیزیکی علیه مهاجمان از سوی مدافعان در نظر گرفته شده است.
صدای ساکت برای پوشش خرابکاریها
دروغپردازی و بزرگنمایی رسانههای معاند درباره تعداد معترضین کشته شده در اغتشاشات اخیر،
در حالیاست که صدای همین بنگاههای خبرپراکنی نسبت به اعلام تعداد کشتهشدگان مردم عادی در اثر حمله آشوبگران خفه میشود. از جمله این موارد بسیار تلخ، کشته شدن یک کارگر در پمپ بنزین در روز 26آبان در اثر خرابکاری اغتشاشگران بود. صاحب این پمپ بنزین در گفتوگویی که با خبرگزاری فارس انجام داد، ماوقع را اینچنین شرح داد: «من به اینها گفتم، این پمپ بنزین شخصی است و برای ارگان دولتی نیست. انواع و اقسام وسایلها مثل هوابرش و قیچی آهنبر داشتند. یک سری روی دهانشان ماسک داشتند؛ انگار به صورت پیمانکاری آمده بودند خراب کنند و بروند. اینجا را آتش زدند و رفتند. یکی از همکاران ما هم در اینجا ایست قلبی و فوت کرد.»