یکی از مهمترین راهکارها، استفاده از سیستم کنترل و نظارت آنلاین است. بهتعبیر برخی از بزرگان، نیازمند انضباط مالی هستیم و حال سوال این است که این انضباط را در شرایط بغرنج و پیچیده امروز چگونه باید مدیریت کنیم؟ واقعا در سیستم نظارت آنلاین اقتصادی، کسی نمیتواند دزدی کند. نه اینکه نخواهد دزدی کند؛ بلکه اساسا چنین امکانی برای وی وجود نخواهد داشت. نکته دیگر «جعل نصاب» است. در منابع اسلامی، بهصورت مفصل دراینباره بحث شده است. کسی هم که کمترین سواد فقهی داشته باشد، با کوچکترین مراجعه به منابع فقهی میتواند درک کند وقتی میخواهیم ببینیم شارع برای امور خود کاری کرده یا نه، باید ببینیم منابع مالی آن چیست. وقتی نگاه میکنیم، متوجه میشویم شارع جعل نصاب دارد.
یکی از مهمترین منابع مالی اسلام، «زکات» است. در قرآن کریم هم آمده است: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَة تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ از اموال آنان صدقهاى بگير تا بهوسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى و برايشان دعا كن؛ زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست» (التوبه/ ۱۰۳). «خُذ» امری حکومتی است. منظور این است: «ای پیامبر، این زکات را بگیر». امروز بیتکوین و رمزارزها هم میتوانند مال باشند. اسلام بهگونهای صحبت میکند که پوند، ین و هر واحد پولی دیگر را بتواند در نظام مالی خودش مدیریت کند و این دین است که میتواند خاتم و جهانی باشد و دیگران از ما الگوپذیری کنند.
نکته دیگری که درزمینه خمس بارها آن را تجربه کردهایم، موضوع معدلگیری (Average) است. همهچیز طبق تصمیم ما پیش نمیرود؛ بلکه ممکن است جنگ یا کالایی کمیاب شود. این سیستم معدل درآمد هر انسانی را میگیرد و بعد براساس معدل میتواند اخذ نصاب خمس یا زکات را انجام دهد. معنا ندارد اقتصاد خود را از انگلیس، آمریکا و فرانسه بهصورت تقلیدی و پروپوزال یا طرح بگیریم و همان را اجرا کنیم. این با عقلانیت مخالف است. دین ما دین خاتم محسوب میشود؛ بنابراین، نمیتوانیم همهچیز خود را از دیگران بگیریم و بعد بگوییم نگاه ما کامل است؛ چراکه داشتن چنین دیدگاهی غیرفقهی و غیرعقلایی است. درآمد کارمندان معمولا نوسانات غیرشدیدی دارد؛ اما آنها که شغلشان آزاد است، نوسانات شدید دارند؛ مثلا ممکن است تاجری بهدلیل تحریمهای اقتصادی علیه ایران و نوسانات ناشی از آن دچار ورشکستگی شود. بنابراین، با معدلگیری میتوانیم نصابهای متفاوتی برای صنوف مختلف قرار دهیم. پس معدلگیری سالانه اتوماتیک از اعتبارات نصابدار و حفظ قدرت خرید آنلاین هر کدملی بهصورت لحظهای صورت خواهد گرفت و بهصورت لحظهای هم متوجه خواهیم شد قدرت خرید هر فردی براساس نصاب تعیینشده برای وی چگونه است.
این سیستم اساسا نیازی به سِروِر هم ندارد که نهادهای امنیتی نگران آن باشند و بگویند ممکن است دیگران متوجه آن شوند یا بدانند که درزمینه چه کالاهایی ضعف داریم. اگر در درون به اقتصاد مقاومتی و تولیدمحوری تکیه کنیم، قطعا این موارد که رهبر معظم انقلاب هم در بیانیه گام دوم انقلاب به آن اشاره کردهاند، محقق خواهد شد و به تمدن اسلامی نیز خواهیم رسید.
همانگونه که مطلعاید، سال قبل هم بانک مرکزی و هم سازمان بورس و اوراق بهادار اعلام کردند معامله بیتکوین ممنوع است؛ اما در ماههای اخیر برای ماینینگ ارزهای دیجیتال، تعرفهای تعیین و درواقع، آن را مجاز کردند. حتی خبرهایی میرسد مبنیبر اینکه برخی نهادهای دولتی هم به این سمت حرکت کردهاند. بنابراین، میتوانیم چنین استدلال کنیم که رسما استخراج و معامله ارزهای دیجیتال پذیرفته شده است؟
بیتکوینهایی که الان به هر دلیلی خریدوفروش میشوند، ضمانت اجرای خارجی ندارند؛ بلکه از بس مقبول شدهاند، در حال جلورفتن هستند. ممکن است در زمان معینی شوکی به آنها وارد شود و کسی هم نتواند جلو آن را بگیرد. البته برخی از کارشناسان علمی معتقدند چنین چیزی محال و ناشدنی است؛ اما چنین چیزی را باید بهصورت علمی ثابت کرد. اگرهم قرار است چنین چیزی ازلحاظ علمی ثابت شود، باید از زمان مصرف انرژی تا تبدیل آن به کالا، درصورت نقض عهد سیستمی، بتوانید کالای معادل آن را در داخل یا براساس توافق بینالمللی ضمانت کنید.
درست است وفای به عهد من یا شما خوب است؛ اما گاهی ممکن است برق نباشد یا برق قطع شود. آنگاه کالای معادل این انرژی در عالم خارج کجاست؟ اگر درمقابل آن میزان مصرف انرژی، کالایی به طرف ندادند، چه باید کرد. اگر طرف گفت بنده نیازمند آن نیستم که نباید جبری علیه وی وجود داشته باشد. همانگونه که عرض شد، مال بهمعنای چیزی است که مردم به آن میل پیدا کردهاند. حال اگر این میل با نسخهای مشابه از بین رفت؛ پس چه ضمانتی برای افرادی داریم که صاحب آن انرژی هستند؟ اینها مواردی هستند که باید از قبل مشخص شود. میتوانیم بهصورت کلیگویی هم این موضوع را مطرح کنیم؛ اما باز تبدیل به اماواگر خواهد شد. بنابراین، باید مشخص شود این واحد بیتکوین یا رمزارز مالیت خارجی دارد؛ چراکه این وجه مشترک همه پولهای مجازی است. ما پیشنهاد کردیم این مالیت خارجی میتواند از انفال باشد و البته این به تصمیم دولتها یا ولی امر مسلمین مربوط است که مثلا یک درصد از «انفال» را بهعنوان پشتوانه این رمزارزهای داخلی قرار دهد. نکته مهمتر آن است که اگر این ارزها با محوریت دیگران خریدوفروش شود، درست است مرکز در همهجاست و در جای خاصی نیست؛ اما دیگران میتوانند آمارهای امنیتی ما را در اقتصاد بهدست بیاورند و این خطرناک است. بنابراین، اینکه برخی بزرگان ازلحاظ فقهی فرمودهاند پولهای مجازی مساوی با اکل مال به باطل است و مشکلات فقهی را برای آن بیان میکنند، به این دلیل است که این مشکلات امنیتی آن برطرف و شفاف نشده و راهبردهای آن ناگفته مانده است. ازاینرو، راهبرد ما جعل نصاب و تعریف شناسه در GSI و نظارت سیستمی همراهبا پشتوانه فقهی است.
آیا مراجع تقلید بهصورت شفاف و با صراحت حکم فقهی ارزهای دیجیتال را بیان کردهاند؟
برخی از مراجع چنین چیزی را حرام میدانند و شاید نظر مشهور در شرایط کنونی هم همین باشد. دلیل آنها این است که ابتدا این ابزارها باید ضمانت اجرای خودشان را به فقه بدهند.
آیا در بین فقها و مراجع محترم تقلید کسانی هم هستند که مدافع استفاده از ارزهای دیجیتال باشند؟
این موضوع فعلا در مقطع نظریهپردازی است و در مقطع فتوا هنوز وارد نشدهاند که بخواهند بهصورت رسمی و مستقیما اعلام کنند حلال است؛ بلکه هنوز رخصت آن وجود دارد؛ چراکه ممکن است نهادهایی بهدلیل اضطرار به این موضوع ورود پیدا کرده باشند؛ اما اینکه این حکم به حکمی ملی و کوچهبازاری تبدیل شود، هنوز رخ نداده است. دلیلش هم این است که امنیت اقتصادی ما مهمتر است از اینکه صرفا در برههای از زمان بتوانیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم؛ اما اگر این راهبردها پیاده شوند، قطعا مراجع محترم تقلید به این موضوع خوشبین میشوند و میدانند این همان چیزی است که شارع فرموده و متخصصان امر هم با دقت دیدگاههای خود را مطرح خواهند کرد.
باتوجهبه گستردگی امور مالی در جهان امروز، آیا اساسا فقه میتواند این امور متنوع و ازجمله مسائلی همانند ارزهای دیجیتال را مدیریت کند؟
قطعا همینطور است. الحمدلله فقه ما نظامساز است؛ بدینمعنی که در هر موردی دیدگاه و نظر دارد. برای مثال، مفهوم لباس را در نظر بگیرید. تنوع زیادی در لباس وجود دارد؛ اما وقتی فقه میخواهد بهعنوان مدیر شرعی لباس وارد شود، میگوید ملاک در پوشش این است که برجستگیهای بدن مشخص نباشد و این لباس شهرت هم نباشد؛ بلکه در شأن شما باشد. گاهی لباس صنف همانند نظامیان است؛ اما گاهی اوقات مردم میدانند شخصی لباس شهرت پوشیده است. بنابراین، شارع حتی در چنین مواردی هم وارد شده است؛ اما دیگر اینکه آبی، قرمز یا سفید باشد، وارد نمیشود؛ چراکه جزء شئونات کلی است؛ بلکه میگوید خودتان براساس عرف بپوشید. نمیشود شارع چیزی را حرام کند؛ اما خودش راهبردی برای ازبینبردن آن نداشته باشد. این را در اصطلاح فقها «قبح عقاب بلابیان» مینامند؛ یعنی قبیح است کسی را تنبیه کنید؛ بدون اینکه قبلا به وی گفته باشید فلان کار را انجام نده. چطور شارع میگوید ربا حرام است؛ اما راه برونرفت از آن را بیان نکند؟ مگر چنین چیزی ممکن است؟ در اقتصاد هم با عنوان «گفتمان حقیقت شرعیه»، ورود ما اینگونه بوده است که وقتی شارع حرمت ربا و بسیاری دیگر از معاملات را مطرح میکند، باید صفر تا صد قضایا را نیز برای مکلف بیان کند؛ اما متأسفانه عدهای تا چنین سخنانی را میشنوند، میگویند آیا این چیزهایی که میگویید، به ذهن امام صادق؟ع؟یا امیرالمؤمنین؟ع؟نرسید؟ بااینحال، چنین افرادی دقت نمیکنند ائمه؟ع؟ همگی یا با شمشیر یا مسمومیت شهید شدند؛ بنابراین، زمان آنها زمان سلطان جائر؛ اما دست آنها در گفتن روایات باز بوده است. پس نباید فقه پویا را فراموش کنیم؛ بلکه تمام تراکنشهایی که در عالم رخ میدهد، فقه موظف است راهبردهای کلی را درباره آن بیان کند. چنین فقهی میتواند جهانی شود؛ چون براساس عقلانیت عمل میکند و انشاءالله اینگونه خواهد شد.
بهعنوان سوال پایانی، آینده ارزهای دیجیتال را چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده وضعیت آینده ارزهای دیجیتال را همانند آینده ویدئو پیشبینی میکنم. زمانی برخی افراد ویدئو را در داخل پارچه قایم میکردند. این در حالی است که فیلم ارتباطی با خود ویدئو ندارد؛ چراکه ویدئو دستگاه یا بستری است که میتوانید با آن فیلم قرآنی یا فیلم مبتذل ببینید؛ اما جلو آن را میگرفتند. امروز هم این زدوخوردها درباره ارزهای دیجیتال میشود؛ اما قطعا در آینده نهچندان دور، فراگیر خواهد شد؛ چون موردتأیید عقلای عالم است. اگر میخواهیم عقب نیفتیم، همین الان باید نظارتهای فقهی آن را انجام و اجازه دهیم فعالان اقتصادی ما این ارزها را بومیسازی کنند و انشاءالله آن را نشر دهیم. این شدنی است و کارشناسان ما اقرار میکنند چنین چیزی ممکن است؛ اما دراینزمینه، نیازمند جسارت، جرأت و دانایی هستیم.