رسانه ملی جهت پر کردن کنداکتور خود در ایام ویژه نوروز کار دشواری دارد و باید نهایت خروجی را از حداقل بودجه مالی خود داشته باشد.
بوی عیدی، بوی پول!
«برنامه «بوی عیدی» با اجرای مشترک آقای «پدرام کریمی» و خانم «مژده لواسانی» و تهیهکنندگی آقای «احسان ارغوانی» کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما است که تلاش میکند با حضور مهمانان، مسابقات متنوعی را در حوزه گردشگری، حدسزدن نام خواننده و سریالهای قدیمی تلویزیون و... برگزار کند و مخاطبان شبکه یک را سرگرم کند.»
جملات بند بالا در تعریف و معرفی برنامه «بوی عیدی» بود که توسط رسانهها منتشر شد، حال جا دارد که به نکاتی درباره این جنگ ترکیبی اشاره کنیم.
تولید برنامه در صداوسیما چه ضوابطی دارد؟ اصولاً یک برنامهساز بر چه متر و معیاری به این عرصه ورود میکند؟ آیا صرف هماهنگ کردن یک استودیو، مجری و چند مهمان سرشناس و چند آیتم میان برنامه، میتوان یک شخص را تهیه کننده کند؟
احسان ارغوانی تهیهکننده جوان و پرکاری است که چند سالی است در حوزه اجتماعی به تولید برنامه در شبکه یک سیما میپردازد؛ از برنامههای سال تحویل در سالهای گذشته تا «امروز هنوز تموم نشده»، «امروزیها» و ویژهبرنامه سال تحویل امسال شبکه یک سیما که درقالب برنامه بوی عیدی در شبهای بعد هم ادامه پیدا کرد.
همانطور که اشاره شد، تلویزیون محکوم به برنامهسازی است و برنامههای اجتماعی، آن هم در شبکه ملی سیما، جایگاه ویژهای دارند؛ تعداد برنامهسازان و تهیهکنندههای مطرح و پرکار تلویزیون آنقدرها زیاد نیست که برای نقد خروجی تولیدات آنها کار دشواری داشته باشیم؛ فرصت قابل توجهی که از روی ارتباطات یا لیاقت شخصی به برخی داده شده و تقریباً تاریخ انقضایی هم ندارد، مدتها فرصت دارند تا با برنامهسازی به آزمون و خطا بپردازند و بالاخره روزی، یک تهیهکننده کاربلد شوند؛ میتوانی با بودجه سازمان یک طرح ساده ولی با چند جمله دهان پر کن بدهی و یک برنامه تولید کنی، «ب مثل بهار» و «بوی عیدی» بسازی و بعد هم کسی نمیپرسد که این برنامهها چقدر بیننده داشته یا چقدر محبوب بوده است.
راستی ایدهپردازی و نوآوری هم که در تلویزیون خیلی مهم نیست، همین که یک استودیو و چند دوربین و مجری و مهمان باشد کافیست، نهایتاً اگر خواستید بعد از چند سال کمی از روال قدیمی فاصله بگیرید میتوانید مسابقه اسم-فامیل برگزار کنید! انشالله که برای هزینه بازیگران و خوانندگانی که مهمان برنامه میشوند هم اسپانسری وجود داشته باشد که تأمین کند وگرنه چند ده میلیون تومانی از جیب تلویزیون صرف اسم و فامیل شده... احتمالاً با این روند سال آینده مسابقه منچ و مار و پله هم به آیتمهای این برنامه افزوده شود!
یادشبخیر روزگاری همین شبکه برنامههایی مثل «پارک ملت» داشت که با هوشمندی تولیدکنندگان آن بهعنوان یکی از بهترین برنامههای تلویزیون شناخته میشد؛ نه از اسم فامیل و حرکات سبک خبری بود و نه از آب پاشیدن روی صورت و نه تشنج کردن روی آنتن زنده تلویزیون برای ثبت رکورد!
زمانی برای خوابیدن!
شبکه سه برنامه «زمانی برای خندیدن» را اینگونه معرفی میکند: با حضور داورانی چون خانم «شهره لرستانی» و آقایان «سید مهرداد ضیایی»، «حسین رفیعی» و «نصرالله رادش»، از میان 700 ثبتنامکننده در رقابت طنز نمایشی (استندآپ كمدی، نمایش طنز دو یا چند نفره، شعر طنز، خوانندگی طنز، نمایش طنز بدون كلام، نمایش طنز با عروسك، نمایش عروسكی طنز و...) 60 نفر را برگزیده تا در مسابقه نوروز 96 حضور داشته باشند و در بخشهای مختلف با توجه به نظرات هیات داوران انتخاب و به مرحله بعدی صعود کنند. اجرای مسابقه زمانی برای خندیدن به عهده آقای «عبدالله روا» است .
البته چنین برنامهای باتوجه به پیشتولیدات و برخی مسائل دیگر طبیعتاً توسط اسپانسر تأمین مالی شده است و دراین زمینه جای نقد خاصی وجود ندارد ولی این موضوع باعث نمیشود تا دکور غیرحرفهای و نامانوس این برنامه قابل چشمپوشی باشد؛ دکوری که میتواند برای هربرنامه دیگری مثل گفتوگوی پزشکی یا سیاسی هم استفاده شود و فقط چند المان مضحک جهت مچ کردن آن با موضوع برنامه استفاده شده است.
اگر از کیفیت ضعیف برنامه، آیتمهای تکراری، قالب دمده شده حضور داوران که عیناً از یک برنامه مشهور خارج از کشور کپیبرداری شده بگذریم، به فلسفه تولید چنین برنامههایی میرسیم.
اصولاً برنامههایی که در قالب استعداد یابی تولید میشوند چه خروجی دارند؟ حال موضوع استعدادیابی در خوانندگی باشد و یا استندآپ کمدی؛ نه فقط «زمانی برای خندیدن»، حتی برنامههای دیگری که در این شکل و شمایل ساخته میشوند به جز چند ساعت سرگرمی(آن هم احتمالاً) برای مخاطب چه برکت دیگری دارد؟ برگزیدگان این برنامهها که در بسیاری از موارد، جوانان در آرزوی رشد و شهرت از نقاط مختلف کشور هستند، در صورت پیروزی دراین مسابقات به چه امتیازی دست خواهند یافت؟
چه خوب است که ساز و کاری در این برنامههای چیده شود تا برگزیدگان این برنامهها بهجز دریافت هدیه نقدی احتمالی، لاقل در رشته مورد علاقه خود که کم و بیش استعدادی دارند توسط بخشهای تخصصی سازمان صداوسیما حمایت شوند تا بتوانند مسیر حرفهای خود را طی کنند؛ ای کاش به جوانان جویای نام و مشتاق شهرت، صرفاً به عنوان یک وسیله جهت پرکردن آنتن نگاه نشود؛ ظاهراً برنامههایی مثل «آقای گزارشگر» کم و بیش این رویه را برای کمک حرفهای به برگزیدگان خود درپیش گرفتهاند، امید است که دیگر برنامهها هم به همین شکل اخلاق حرفهای را رعایت کنند تا این گونه تصور نشود که صرفاً اسپانسری بوده است که باید از پول آن استفاده میشده است.