تلاش هر دو گروه چپ و راست میانه برای بهدستگرفتن قدرت در ایتالیا در طول چند سال گذشته، درنهایت منجر به شکلگیری دولت «ماریو دراگی» شد که ترکیبی از احزاب چپ و راست میانهرو اما پوپولیست بود. رویکارآمدن این دولت و ناکارآمدی آن درنهایت موجب رشد روزافزون تمایل به احزاب دست راست افراطی مانند «برادران ایتالیا» شد که حالا گمان میرود بیشتر از بقیه احزاب بتوانند در انتخابات آتی رأی جمع کنند.
فروپاشی کابینه دراگی در ایتالیا، با وجود اینکه از آن دست اتفاقاتی بود که از مدتها قبل قابلپیشبینی بود اما به نظر نمیآمد به این زودیها این اتفاق رخ دهد؛ زیرا در میانه یک جنگ در اروپا، مبارزه ایتالیا با تغییرات آبوهوایی و آتشسوزیهای گسترده در این کشور و مهمتر از همه، کمی قبل از دیدار مهم دولت این کشور با مسوولان بانک مرکزی اروپا، رخ داد.
اهمیت اصلی در ماجرای فروپاشی کابینه دراگی اما نه بحران سیاسی در ایتالیا، بلکه بحران سیاسی در اروپا و آمریکاست. در ابتدای بحران اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور، بسیاری از رهبران اروپایی با مخالفت با این اقدام در داخل جوامع خود با محبوبیت روبهرو شدند. «جو بایدن»، رییسجمهور آمریکا پس از مدتها توانسته بود میزان محبوبیت خود را احیا کند، «جانسون»، نخستوزیر از زیر بار استعفا یا برکناری فرار کرد و «مکرون» نیز توانست برنده انتخابات ریاستجمهوری در فرانسه شود.
با گذشت زمان و آشکار شدن بحرانهای اقتصادی در کشورهای غربی که ناشی از کمبود انرژی و تحریمهای روسیه بود، پیوستگی و اتحاد بین جوامع غربی در مقابله با روسیه نیز بر هم خورد و مردم اعتراض خود به وضعیت موجود را در شبکههای اجتماعی یا در اعتراضات خیابانی مطرح میکردند. پس از مدتی جانسون درنهایت مجبور به استعفا شد، محبوبیت بایدن به پایینترین میزان خود در طول تاریخ ریاستجمهوریاش رسید و دولت ایتالیا نیز که از نظر اقتصادی ضعیفترین دولت اروپاست، دچار فروپاشی شد .
با وجود اینکه برخی خوشبینیها درخصوص رویکارآمدن دوباره احزاب چپ میانهرو در انتخابات آتی ایتالیا وجود دارد اما بیشتر تحلیلگران بر این عقیدهاند، ایتالیا بهزودی در دام راستگرایان افراطی میافتد و این نتیجهای قابلپیشبینی برای تمام کشورهای غربی ازجمله آمریکاست. چرخه اقتصادی معیوب و ناکارآمد، دولتی برآمده از یک موج احساسی و با ایدئولوژی که هیچکدام از گروههای تشکیلدهنده آن، سنخیتی با آن ندارند و از همه مهمتر، مردمی که دیگر از سیستم سیاسی و انتخاباتی معیوب خسته شدهاند، همه دست به دست هم دادهاند تا مردم ایتالیا بهسمت احزاب راست افراطی تمایل پیدا کنند.
این مساله ممکن است برای هر کشور غربی اتفاق بیفتد و جنگ در اوکراین به این موضوعات دامن زده است. افزایش روزافزون نرخ تورم در کشورهای غربی و اروپایی، عدم توانایی دولتمردان برای مقابله با بیماری کرونا و واکسیناسیون درست و بهموقع، افزایش قیمت حاملهای انرژی و درگیریها و اعتراضات خیابانی که ممکن است در هر کدام از پایتختهای اروپایی یا ایالتهای ایالاتمتحده شکل بگیرد، همه موضوعاتی فراگیر برای تمام کشورهای غربی است که باید انتظار وقوع آن را در هر زمانی داشت.