شفیعی: سفر پوتین و اردوغان به ایران پیام خاصی دارد
در این زمینه با نوذر شفیعی، کارشناس مسائل سیاست خارجی به گفتوگو نشستیم. وی در گفتوگو با «صبحنو» اظهار داشت: قطعا این سفرها یک متن دارد و یک حاشیه؛ از قضا حاشیه آن ممکن است از متن آن مهمتر باشد.
وی افزود: این سفرها در فضای منطقهای و بینالمللی کنونی اهمیت و پیام خاصی دارد؛ یعنی مخاطب علاوهبر برداشتهای موضوعی که از این سفرها دارد، یک نگاه فرانظری یا فراتحلیلی هم به این مساله دارد. منظور این است که یک مخاطب در پی این است که بفهمد آیا موضوعاتی که در این سفرها مطرح میشود منحصر به همان دستورکار است یا در پرتو این موضوعات تحولات عمیقتر درحال بروز و وقوع است.
شفیعی با تاکید بر اینکه در یک مقطع حساس تاریخی به سر میبریم به این موضوع اشاره کرد که جهان با یک پیچ تاریخی مهمی مواجه شده است و گفت: این پیچ تاریخی به بحث تغییر سیستمی مربوط میشود و منظور این است که جهان در آستانه عبور از نظام تکقطبی به دو یا چندقطبی است.
این کارشناس سیاست خارجی با بیان اینکه ما در دوران گذار قرار داریم، افزود: در این دوران دو دسته از قدرتها خیلی مهم هستند؛ یکی قدرتهای بزرگ هستند که اصطلاحا به آنها قدرتهای استراتژیک میگوییم و دیگری قدرتهای متوسط هستند که اصطلاحا به آنها محورهای ژئوپلیتیک میگوییم. قدرتهای بزرگ برای اینکه بتوانند در دوران گذار شرایط را به نفع خود تغییر دهند به نقش محورهای ژئوپلیتیک اهمیت میدهند.
اهمیت حضور پوتین و اردوغان در تهران
وی خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی که قدرت در حال گذار است و از نظام تکقطبی به محوری آمریکا به سمت دوقطبی یا چندقطبی به محوریت آمریکا، چین یا روسیه در حرکت هستیم، محورهای ژئوپلیتیک مانند ایران، ترکیه و عربستان اهمیت زیادی را برای تعیین نتیجه برخوردار میشوند.
شفیعی گفت: به همان میزان که آمریکاییها به عربستان سفر میکنند و بهدنبال این است که در حوزه جنوبی خلیجفارس و کشورهای عربی اتفاقاتی را رقم بزنند، روسیه و چین برای کشورهایی مثل ایران اهمیت قائل میشوند. کشوری مثل ترکیه برای هردو بلوک مهم هستند. یعنی هم برای روسیه و چین و هم برای آمریکا اهمیت دارند؛ بنابراین سفر اردوغان و پوتین به ایران یک سفر تخصصی و مربوطبه بحث گذاشتن یک موضوع خاص نیست؛ بلکه سفرهای نمادین است و بهنوعی جبههبندیهای آتی تحولات بینالمللی در صحنه روابط بینالملل را رقم میزند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی با تاکید بر اینکه ایران از این منظر یک محور ژئوپلیتیک است که برای عبور روسیه از بحران اوکراین و برای چین برای عبور از تعارضات ایالاتمتحده آمریکا فوقالعاده اهمیت دارد، گفت: شاید این سفرها جهتدهی به روندهای آتی در جامعه بینالمللی باشد. شفیعی ادامه داد: از این منظر این سفرها بسیار اهمیت پیدا میکند و شاید موضوعات تخصصی که برای آن این سفر را انجام شده است کمتر اهمیت داشته باشد.
وی با بیان اینکه ایران شرایط منطقه و نظام بینالملل را کاملا درک میکند، ادامه داد: ایران کاملا به این نکته واقف است که جهان در یک پیچ تاریخی قرار دارد و برای اینک است که هر کشوری در پی این است که جایگاه خود را در نظام بینالملل آینده مشخص کند.
اهداف ایران از تعامل با همسایگان و ابرقدرتها
این کارشناس مسائل سیاست خارجی ادامه داد: ایران به این نتیجه رسیده است که برای اینکه جایگاه موثری در نظام آینده بینالمللی داشته باشد باید روابط خود را با همسایگان بهبود ببخشد تا بهبود روابط مانع از این شود که در پرتو نبود ایران در تحولات منطقهای، رقبایش این خلأ را پر کنند.
وی با تاکید بر اینکه بایدن در جریان سفر به عربستان به یک نکته بسیار مهم اشاره کرد و آن این است که آمریکا در پی خروج از خاورمیانه و ایجاد خلأ در منطقه نیست، گفت: این یک نکته بسیار مهم است و این خلأ دقیقا وجود دارد و روزبهروز روسیه و چین درحال پر کردن آن هستند؛ بنابراین ایران برای اینکه بتواند جایگاه خود را در نظام بینالملل آینده حفظ کند باید رابطهاش را با همسایگان و منطقهای که در آن حضور دارد بهبود ببخشد تا دیگران از این فرصت سوءاستفاده نکنند و هم دارد بازیگریاش در صحنه بینالملل را انجام میدهد.
شفیعی ادامه داد: یکی از نمونههای این بازیگری بحث برجام است. موارد دیگری مانند سیاستهای ایران در بحران اوکراین هم وجود دارد یا سیاستهایی که ایران در قبال سوءاستفاده رژیمصهیونیستی از شرایط موجود برای بهرهبرداری از کشورهای منطقه دارد، یا تلاشهایی که ایالاتمتحده آمریکا برای نظمبخشی مجدد به غرب آسیا دارد. اینها شرایطی است که ایران آن را درک کرده و در پی این است که روابط خود را با منطقه و نظام بینالملل تنظیم کند.
وی افزود: برایند اینها قدرت بازیگری است و نقشه ایران را در تحولات آینده نظام بینالملل رقم میزند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی خاطرنشان کرد: ترکیه شرایطش با ایران متفاوت است بعضی از کشورها هستند که یک وضعیت استثنایی دارند. لذا سیاست خارجی آنها هم سیاست خارجی استثناگراست؛ مثلا ایران دارای یک ایدئولوژی است و برای خودش رسالت تاریخی قائل است و درصدد جامه عمل پوشاندن به آن رسالت تاریخی است اما کشوری مانند ترکیه یک کشور تجاری است.
روسیه، ایران و چین کشورهای تجدیدنظرطلب اصلاحی هستند
شفیعی افزود: فرق یک کشور استراتژیک با یک کشور تجاری در این است که سعی میکند از شرایط مختلف در جهت منافع خود استفاده کند. یک کشور استراتژیک در یک مسیر مشخص قدم برمیدارد و ممکن است سیاستهای خود را جرح و تعدیل کند اما درنهایت یک مسیر مشخصی را طی میکند.
وی ادامه داد: در شرایطی که ترکیه درصدد است از شرایط منطقهای و بینالمللی موجود در راستای منافع تجاری خود استفاده کند، ایران سعی دارد در راستای ملاحظات ژئوپلیتیک و استراتژیک خود در این مسیر حرکت کند؛ هر دو این کشورها بازیگری میکنند اما ماهیت بازیگریشان متفاوت است.
شفیعی خاطرنشان کرد: روسیه هم یک قدرت استراتژیک است. روسیه، ایران و چین کشورهای تجدیدنظرطلب هستند ولی تجدیدنظرطلب اصلاحی هستند و نه انقلابی. یعنی در پی این نیستند که نظم موجود را بهکلی به هم بزنند و در پی این هستند که نقاط ضعف و ایرادهایی را که نظام بینالمللی موجود دارد برطرف کنند؛ بهعنوان مثال، مخالف یکجانبهگرایی هستند یا مخالف این هستند که از مقوله حقوق بشر استفاده ابزاری به عمل بیاید و همچنین مخالف این هستند که کشورهای غربی سیاستهای خود را به کشورهای دیگر دیکته کنند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی خاطرنشان کرد: بنابراین از این نظر کشورهای تجدیدنظرطلب اصلاحی هستند اما ترکیه طرفدار وضع موجود است و خیلی به دنباله تغییر شرایط نیست و یک بازیگر تجاری است.