رفیق، آزمون و خطا، هرزهگرد، به سلامت، چمدان غرور، بادبادک، چشمهایش، چرخ و فلک، مردم، خیانت، خوشبختی، تقدیر، بوتراب، سکه صفوی، سبک باران، لغزش، پاسخ، تنهایی شلوغ، آئینه، عشقبازی، دشمنپناه، معرکه، دستخط، زندان زندگان، بیجهت، آرمان، شبلی، مذهب دلدادگی، عذر، تنهایی، پیموده پیمایی، ملالت، جانپناه، آسمان، روزگار، دیدار، سنگتراش، برزخ، غرامت، اواخر عصر، آینده در گذشته، آفرینش، اضافی، کفر، تابع، او، مهمان، اکنون، نپذیرفتن، بسیار ای، پنجره سکوت و امیدواری ازجمله عناوین اشعار کتاب «وجود» به شمار میرود.
«هر آنکه پا به وجود از عدم گذاشت، گریست»، بهصورت تکقطعه در صفحات اول کتاب نوشته شده است.
آخرین شعر اینکتاب به اینترتیب است:
وجود یا پندار وجود؟
چه فرقی میکند
وقتی در هر دو
انسان زیانکار است
در بخشی از شعر خیانت میخوانیم:
دست او در دست من بود و دلش با این و آن
باز اگر یک جو پشیمان بود، میبخشیدمش
از تب غیرت ندیدم آتشی جانسوزتر
در کنارم بود و من با دیگران میدیدمش