دستگرفتن این تصاویر و راهافتادن در خیابانها و کوچهها و التماسکردن برای ردشدن از روی آنها و خطاب به مردمی حتی نام چهرههای روی زمین را هم نمیدانستند، نمایش بیپایان حقارت بود. علینژاد بارها ثابت کرده است که نمیداند چه میخواهد و اصلا چرا میخواهد. او فقط اقدام میکند و برایش اهمیتی ندارد که این اقدامات چه معنا و مفهومی دارد و به کجا ختم میشود. علینژاد چهرهای است که در هیچ ایدئولوژی جای نمیگیرد. تکلیفش با خودش معلوم نیست. شبیه به ارتش مجازی فحاشی است که راه میافتد و بیمنطق فریادهایش را بر سر دیگری خالی میکند و بعد هم راهش را میکشد و تا فوران بعد و فحاشی آینده از او خبری نیست. در رویارویی با بیشمار رسوایی هم، باز نقش قربانی را بازی میکند؛ نقشی که امروز دیگر کاراییاش را از دست داده است و هرچقدر هم بگوید که من از سازمان و نهادی تأمین مالی نمیشوم و در ازای ویدئوهای بدگویان جمهوری اسلامی، پیشنهاد پناهندگی و پول به آنها نمیدهم، کسی باور نمیکند.
دروغ همیشگی
تکلیف علینژاد معلوم است. علینژاد از آن دسته افرادی است که سالهاست چشمهایشان را روی واقعیت بستهاند و برای خودشان دشمن فرضی تعریف کردهاند و از هر فرصتی برای ضربهزدن به آن استفاده میکنند؛ هرچند که این ضربات به مردمی وارد میشود که در همه این سالها تلاش کردهاند روی پای خودشان بایستند و از روزهای سخت عبور کنند.
وقتی حامد اسماعیلیون همه تلاشش را میکند تا دیدار دوستانه دو تیمملی فوتبال ایران و کانادا برگزار نشود، وقتی فهرست بلندبالای تحریم شرکتهای هواپیمایی ایرانی را دست میگیرد و پویش راه میاندازد که ایران را منزوی کنید، فقط عرصه را برای این مردم نجیب و سختکوش تنگ میآورند. علینژاد در کنفرانسها و همایشهای بینالمللی تربیون میگیرد و پشت تریبون فریاد میزند که به ایران رحم نکنید و بعد باز در نقش قربانی فرومیرود و میگوید برای مردم ایران و حمایت از آنها این نمایش کثیف را به راه انداخته است. او دیگر نمیگوید که همین تحریمها تاکنون جان چند بیمار نیازمند دارو را به خطر انداخته است و چندصدمیلیارد دلار به زندگی همین مردم خسارت زده است. تحریمهایی که برخلاف آنچه میگویند و ادعا میکنند، اتفاقا معاش و کیفیت زندگی همین مردم را نشانه رفته است. در غیر این صورت، کدام سادهلوحی باور میکند که تحریم دانشگاههای ایران و تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی برای هدف دیگری باشد؟ سالهاست بهواسطه همین تحریمها و به بهانههای واهی، ارتباط ایران با دنیای بیرون را به حداقل رساندهاند و باز دستآخر زیر توافقی زدند که خودشان آن را امضا کردهاند. حالا هم عدهای پیدا شدهاند که خطاب به جامعه جهانی زورگو و بیمنطق، فریاد میزنند که ما صدای مردم ایران هستیم... به ایران رحم نکنید! کاش دستکم به شعور خودتان رحم میکردید و اینطور بیمحابا به آن حمله نمیکردید. علینژاد بارها در سخنرانیهایش تکرار کرده است که مردم ایران با آمریکا و اسرائیل مشکلی ندارند و این جمله را در حالی به زبان میآورد که بعید است انسان آزادهای وجود داشته باشد که با سیاستهای فعلی آمریکا علیه کشورهای دیگر و رژیم اشغالگری که بیمحابا میکشد، مشکلی نداشته باشد. بیراههای که امروز علینژاد در آن قدم برمیدارد و با سرعت جلو میرود، همان مسیری است که سالها پیش مریم رجوی و یارانش طی کردند. شخصیتهایی که به خیال خودشان تاریخ از آنها به جنگندگی و سرسختی یاد خواهد کرد، اما حماقتهای ناتمامشان همه چیزی است که از آنها به یادگار خواهد ماند.