تایوان که از چندین جزیره کوچک و بزرگ در شرق چین تشکیل شده است، سالها جزو خاک سرزمین چین بوده است. مدتی استعمارگران هلندی، پرتغالی و اسپانیایی بر این جزایر مسلط بودند تا اینکه دودمان چینگ در قرن هفده میلادی آن را پس گرفت. زمانیکه ژاپنیها شروع به گسترش قلمرو خودشان در اواخر قرن نوزدهم میلادی کردند، این جزایر نیز به تصرف آنها درآمد. در آن زمان دودمان چینگ یا منچو که بر سرزمین چین حکومت میکرد، فاسد شده بود و استعمارگران خارجی در امور چین دخالت میکردند. پس از چندین قیام و شورش از جمله شورش بوکسورها که با اعزام نیروهای هشت کشور خارجی درهمشکسته شد، درنهایت انقلاب ۱۹۱۱ (شین های) به دوران امپراطوری در چین پایان داد و امپراطور پویی از سلطنت برکنار شد و سون یات سن، رهبر حزب ملی چین، بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد. هرچند هر گوشهای بهدست یک ژنرال اداره میشد، با مرگ او زمینه جنگ داخلی ایجاد شد. جانشین او شروع کرد به پاکسازی حزب از گروههای کمونیستی. رهبر این گروهها، مائو تسه تونگ، در اعتراض به این عمل دست به قیام زد و جنگ داخلی در چین بین ملیگراها و کمونیستها آغاز شد. درست در میانه بحران جنگ داخلی یک دشمن خارجی به چین حمله کرد. حمله ژاپن به چین باعث متحدشدن دو دشمن داخلی شد. کمونیستها مقاومت زیادی از خود در برابر ژاپن نشان دادند. همین امر باعث شد ملیگراها که میترسیدند مقاومت کمونیستها آنها را در چشم مردم به قهرمان تبدیل کند، دوباره به آنها حمله کنند. با پایان جنگ جهانی دوم و تسلیم ژاپن، جزایر تایوان با چین بازگردانده شد. اما جنگ داخلی چین همچنان ادامه داشت تا اینکه با پیروزی کمونیستها و فرار چیانگ کای شک و نیروهای حزب ملی به جزایر تایوان این جنگ نیز پایان یافت. از آن روز به بعد حزب کمونیست حاکم سرزمین اصلی چین شد و حزب ملی در تایوان حکومت کرد. هر دو حزب خودشان را حاکم سراسر سرزمین چین میدانند، اما اکنون با اجرای سیاست چین واحد فقط جمهوری خلق چین یا کمونیستها در سازمان ملل به رسمیت شناخته میشوند.