یک مامور، یک موقعیت
آزگر هولم، مامور پلیسی است که به تماسهای اورژانسی که با پلیس گرفته میشود پاسخ میدهد. زمانی که فیلم شروع میشود چند تماس غیرضروری مانند افتادن از روی دوچرخه گزارش میشود و فضای کار به نظر خستهکننده میرسد؛ البته خود شخصیت اصلی نیز حوصله سربر است. تماس دیگری به مرکز میشود و زنی به لحنی که گویی با کودکش صحبت میکند با آزگر ارتباط میگیرد. آزگر که فکر میکند زن اشتباه کرده میخواهد تماس را قطع کند اما جملهای باعث کنجکاویاش شده و با سوالهای بله و خیری که میپرسد متوجه میشود زن ازسوی یکی از آشنایانش دزدیده شده است و این شروعی است بر یک ماجرای مهیج.
آزگر شماره خانه زن را میگیرد و متوجه میشود زن با شوهر سابقش بیرون رفته و دو کودکش در خانه تنها هستند. خطری زن و کودکان را تهدید میکند و آزگر تمام تلاشش را میکند که راهنمایی درستی به آنها بدهد و شرایط را بهسمت امنیت این خانواده پیش ببرد.
همهچیز بهخوبی پیش میرود، آزگر بهشکلی حرفهای زن و بچه را راهنمایی میکند، تماسها را پیگیری میکند، با دیگر همکاران ارتباط میگیرد، حتی جایی فراتر از وظایفش رفته و بهصورت شخصی عمل میکند و در تمام این مراحل مخاطب او و توانمندیهایش را موبهمو دنبال میکند. تا اینکه ناگهان شوک اول به مخاطب وارد شده و او متوجه میشود که آزگر با همه توانمندیها و وجدانش اشتباه کرده است. ضربه دوم اما محکمتر است و آزگر و بیننده را برای لحظاتی در بهت فرومیبرد. چه شد؟ تمام آنچه تابهحال پیش رفته بود ناگهان محو میشود، زمان گویی میایستد و مخاطب میماند و مردی که تصور میکرد تابهحال درست
پیش رفته است اما ...
شخصیتهای دیدنی و غیردیدنی
فیلم «گناهکار» بیشک یکی از بهترین، خلاقانهترین، درگیرکنندهترین و تاثیرگذارترین فیلمهایی است که تا امروز ساخته شده است. فیلمی که تنها در یک اتفاق میگذرد اما بازی خوب شخصیت اصلی در کنار صداهایی که میشنویم فیلم را به یکی از بهترین ساختههای دانمارکی تبدیل میکند. شخصیت اصلی این فیلم که چهرهاش دیده میشود تنها آزگر است اما شخصیتپردازی فیلم تنها به این کاراکتر ختم نمیشود. زن دزدیدهشده (ایبن)، دختر بچه کوچک (ماتیلدا)، شوهر ایبن (مایکل برگ) و دوست آزگر (رشید) نیز دیگر شخصیتهای این فیلم هستند. این شخصیتها با وجودی که تنها صدایی پخششده از تلفن هستند بهخوبی مخاطب را با خود همراه میکنند. صدای ترسیده ایبن که وقتی درمورد بچههایش صحبت میکند آرام میشود، صدای ناراحت و کلافه مایکل، صدای مست رشید و صدای دلنشین، کنجکاو و کمی ترسیده ماتیلدای کوچک به همراه صدای بکگراندی که بهخوبی در کار قرار گرفته است، موقعیت و لوکیشن فیلم را بیآنکه مخاطب آن را ببیند به او نشان میدهد. مخاطب میتواند ماتیلدا را ببیند که به سمت اتفاق برادرش میرود، مایکل را ببیند که در بزرگراه بهسرعت میراند و رشید را که سعی میکند بهزور از جا بلند شود و دنبال سفارشی برود که آزگر از او خواسته است. گفته میشود که محدودیت، خلاقیت میآورد. این گفته اگر در موارد دیگر درست نباشد اما درمورد این فیلم بهشدت درست است. وقتی تصویر بازیگر حذف میشود، تمام قدرت او در صدایش قرار میگیرد و سعی میکند با صدا تمام حس و حال و احساسش را نشان دهد. این اتفاق درمورد چهار شخصیت اصلی این فیلم که در تصویر نیستند بهخوبی رخ میدهد. وقتی لوکیشن فیلمبرداری محدود میشود و نمیتوان از یک اتاق بیرون رفت، باید مخاطب را مجبور کرد که او
پا فرابگذارد، از اتاق بیرون برود و کارگردان دقیقا همین کار را میکند. او مخاطب را به لوکشینهایی میبرد که فیلم در آن اتفاق نیفتاده است. مخاطب بهدرستی خارجی بزرگراه و پل را میبیند، داخلی خانه ایبن و داخلی خانه مایکل را هم همینطور.
آنچه قصه را جلو میبرد: تعلیق
تعلیق از دیگر تکنیکهایی است که در این فیلم بسیار خوب از آن بهره برده شده است. تعلیق اول با تماسهای آزگر در مورد دادگاه اتفاق میافتد، تعلیق دوم با تماس ایبن و پس از آن تعلیقهای دیگری که از قضا با فضای محدود لوکیشن فیلم و موقعیت تعریفشده بسیار همسو هستند و فیلم را بهخوبی جلو میبرند. «گناهکار» درباره «قضاوت» حرف میزند. اینکه هر فردی از زاویه دیدی خود شرایط را میبیند و تصمیم میگیرد که چه کسی را خوب بداند و چه کسی را بد. اگر کمی عقب برود، اگر کمی زاویه دوربینش را باز کند از آنچه نمیدیده شوکه میشود، از دیدن آن چیزی که منجر به قضاوتهای او شده که گاه نادرستترین بوده است. «گناهکار» بسیار خوب مخاطب را پابهپا با قضاوت آزگر جلو میبرد؛ زیرا مخاطب همپای آزگر است، او هیچچیزی بیشتر و کمتر از آزگر درباره اتفاق درحال رخدادن نمیداند و تنها از دریچه نگاه آزگر است که اتفاقات را میبیند. پس او هم مانند آزگر از آنچه رخ میدهد شگفتزده شده و همچون او نمیتواند لحظهای پلک برهم بگذارد. شاید او هم دوست داشته باشد همچون پلیس این قصه، تلفن و کامپیوتر را در هم بکوبد تا کمی از این بار سنگین قضاوت و رفتاری را که از پس آن آمده است از دوش بردارد.
«گناهکار» با نام انگلیسی «The guilty» فیلمی ساخته سال2018 است که بهعنوان نماینده دانمارک برای جایزه اسکار بهترین فیلم در نودویکمین دوره جوایز اسکار انتخاب شده بود. به گزارش راتینتومیتوز، 98درصد منتقدان نسبتبه فیلم نظر مثبتی داشتهاند که میتوان آن را به معنای تحسین جهانی دانست. این فیلم با بازی خوب شخصیت پلیس، دلنگرانیها و تعهدی او به یک دختربچه و همینطور رازی که بهموقع در جهت بهبود شرایط فاش میکند، بیشک ارزش دیدن دارد.
گفته میشود که محدودیت خلاقیت میآورد. این گفته اگر در موارد دیگر درست نباشد اما درمورد این فیلم بهشدت درست است