نابغه جوان هلندی با عقاید بدیع
روتخر برخمان که با نام روتگر برگمن هم شناخته میشود، نویسنده و تاریخنگار هلندی است. او در ۲۶آوریل ۱۹۸۸ متولد شد. در دانشگاه اوترخت این کشور و «یوسی ال ای» آمریکا تاریخ خوانده و تابهحال چهار کتاب با موضوعات تاریخ، فلسفه و اقتصاد نوشته است. مطالعاتش بیشتر بر شهرها، حکومتها و مباحث شهروندی متمرکز است. روزنامه انگلیسی گاردین او را «نابغه جوان هلندی با عقاید بدیع» خوانده است. برخمان در برنامه تد، سخنرانی با عنوان فقر فقدان شخصیت نیست، انجام داد. این سخنرانی بهعنوان یکی از 10سخنرانی برتر سال ۲۰۱۷ انتخاب شده است.
تمایل انسان به نیکی
آیا انسان بهواقع موجودی خودخواه است و جز به خود و منفعت خود به هیچ چیز دیگری نمیاندیشد؟ تصور عموم این است که اگر مضیقهای پیش بیاید انسانها به جان هم میافتند و جز برای نفع شخصی نمیکوشند. از ماکیاولی تا هابز، فروید و داکینز به ما آموختهاند که آدمی موجودی بدسرشت است، اما روتخر برخمان در کتاب آدمی موضعی متفاوت را مطرح میکند: انسان موجودی نیکسرشت است و در ذات او غریزه همکاری بر غریزه رقابت و حس اعتماد بر حس بیاعتمادی میچربد و این یکی از پایههای تکاملی «انسان خردمند» است. روتخر برخمان در کتاب آدمی ایده جدیدی را مطرح میکند.
نظریه معروفی وجود دارد که زیستشناس هلندی، فرنس دِ وال، آن را نظریه لفافه نامیده است. براساس این نظریه، تمدن فقط لفافهای نازک است که با کوچکترین تلنگر فرومیپاشد. اگر به انسان به میزان درست فشار وارد کنیم قادر خواهد بود دست به کارهای وحشتناکی بزند که شاید هیچکس فکرش را هم نمیکند. بیشتر افراد فکر میکنند که انسان متمدن با کوچکترین تلنگر میتواند دچار فروپاشی شود و به نسخه اولیه خودش برگردد. کتابها و تحقیقات زیادی ازجمله کتاب روانشناسی تودهها، کتاب سالار مگسها، آزمایش دستگاه شوک، آزمایش زیرزمین دانشگاه استنفورد و غیره هم این نظریه را اثبات میکنند. اما نویسنده در کتاب آدمی تلاش میکند یک تاریخ نویدبخش ارائه دهد و در برابر نظریه لفافه بایستد. او قصد دارد چهره دیگری از انسان ارائه دهد. چهرهای خوب که حتی در زمان فاجعه بهترین خصوصیات خودش را نشان میدهد. نویسنده میخواهد ثابت کند که ظاهر متمدن ما فقط یک پوسته نازک نیست.
نویسنده در کتاب آدمی به ما نشان میدهد که انسان به مهر و نیکخواهی تمایل دارد و این تمایل و باور میتواند یک تفکر نوین را شکل بدهد. این تمایل میتواند مبنایی برای تغییرات راستین در جامعه باشد. برخمان با نگاهی به وقایع مختلفی که در جهان رخ داده و پژوهشهای متفاوت دیدگاهی متفاوت را بیان میکند و نگاه ما را به دنیای آینده تغییر میدهد؛ تغییری که میتواند بسیار روشنتر از تفکر و تصور ما باشد. او در کتابش بارها و بارها به خوبیهای انسان در یک شرایط فاجعهآمیز اشاره میکند. چندین بار از جنگ جهانی صحبت میکند و سپس از سربازها یا همدلی مردم عادی یاد میکند که چقدر در باطن خوب و پاکدل هستند. بهعنوان مثال در دسامبر سال ۱۹۱۴ در شب کریسمس در جنگ جهانی اول، سربازهای آلمانی و بریتانیایی برای همدیگر و با همدیگر سرود میخواندند و اوقات خوشی را میگذراندند. نویسنده عقیده دارد اگر دستور عدهای سیاستمدار و فرمانده نبود، احتمالا آنها بهترین دوستان همدیگر میشدند. این یکی از شیوههای برخمان برای نشان دادن باطن نیک انسان است.
کتاب آدمی به ما کمک میکند دیدگاهمان را اندکی تنظیم کنیم و فقط از صندوق پاندورای وجودمان صفات شر را بیرون نکشیم. در صندوق پاندورا صفات نیک هم بود و هست. اگر فقط همان «امید» باشد که در اساطیر بدان اشاره شده است، کفایت میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «چند سال پیش از مردم سی کشور مختلف پرسشی ساده کردند: «در کل، فکر میکنید دنیا رو به بهتر شدن است، فرقی نکرده یا دارد بدتر میشود؟» در تمامی کشورها، از روسیه تا کانادا و از مکزیک تا مجارستان، اکثریت قاطع پاسخ دادند که اوضاع دارد بدتر میشود. واقعیت دقیقا خلاف این است. در چند دهه اخیر، فقر شدید، قربانیان جنگ، مرگومیر نوزادان، جرم، قحطی، کار کودکان، مرگ بر اثر بلایای طبیعی و تعداد سقوط هواپیما همه افت کردهاند. ما داریم در ثروتمندترین، امنترین و بهداشتیترین دوران زندگی میکنیم.»
نویسنده در کتاب آدمی به ما نشان میدهد که انسان به مهر و نیکخواهی تمایل دارد