بسم الله الرحمن الرحیم
«اللّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ، یَا مُقِیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبِینَ»
«خدایا، در این ماه از گناهانم شستوشویم ده و از عیبها پاکم کن و دلم را به پرهیزکاری دلها بیازمای، ای نادیدهگیرنده لغزشهای اهل گناه!»
خواستههای روز بیستوسوم ماه مبارک رمضان: ۱. شستوشوی از گناهان. ۲. پاک شدن از عیوب. ۳. خالص شدن قلب برای تقوای الهی.
«اللّهُمَّ اغْسِلْنِی فِیهِ مِنَ الذُّنُوبِ»
در متون دینی ما گاهی از گناه به چیزی تعبیر میکنند که باعث تیرگی قلب آدمی میشود.
امام باقر(ع) میفرمایند: «وَما مِنْ عَبْدٍ اِلّا وَ فی قَلْبِهُ نُکْتَةٌ بَیْضاءُ فَاِذا اَذْنَبَ ذَنْباً خَرَجَ فی النُکْتَةِ نُکْتَةٌ سَوْداءٌ، فاِنْ تابَ ذَهَبَ ذلِکَ السَّوادُ وَ اِنْ تَمادی فی الذُّنُوبِ زادَ ذلکَ السَّوادُ حَتّی یُغَطِّیَ البَیاضَ …» (هیچ بندهای نیست مگر اینکه در قلبش نقطه سفیدی (فطرت توحیدی و درخشان انسان) است، هرگاه آن بنده گناه کند نقطه سیاهی در آن سفیدی ظاهر میشود که اگر توبه کرد آن سیاهی زائل میشود ولی اگر اصرار به گناه کند و مکررا آن را مرتکب شد آن نقطه سیاه زیاد میشود و تمام آن سفیدی را میپوشاند.)
وقتی گناه را به سیاهی در قلب تعبیر میکنند، آنچه سیاهی را از بین میبرد توبه است که باید با آن قلب را شستوشو کرد. معلوم است که اگر بنده توفیق توبه پیدا کند اول خداست که به او توجه کرده است.
در سوره آلعمران، آیه۱۳۵ میفرماید: … وَمَنْ
یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللهُ… (چه کسی جز خدا گناهان را میآمرزد؟)
«وَ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الْعُیُوبِ»
عیب، کمبود و نقیصهای است که باعث کم شدن ارزش هر چیزی میشود. ارزش انسان به این است که خداوند او را برای مقام خلیفهاللهی و جانشینی خود در زمین خلق کرده است.
در سوره بقره، آیه۳۰ میفرماید: اِنّی جاعِلٌ فِیالأَرْضِ خَلیفَةً. (بهیقین جانشینی در زمین قرار میدهم.)
انسان حامل امانت الهی است. در سوره احزاب، آیه۷۲ میفرماید: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ
وَ الْأَرْضِوَالْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهاوَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ (بهدرستی که ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم و آنها از به عهده گرفتن سرباز زدند و از پذیرفتن آن ترسیدند و انسان آن را به عهده گرفت.)
انسان برای رسیدن به مقام دیدار با خدا و لقاءالله خلق شده است. بِلِقاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ (انعام/۱۵۴)
اگر از این شرافت بازمیماند، دلیلش همان عیوب است که درطول زندگی نه آنها را شناخته است و نه برای ازبینبردن آن تلاش کرده است.
منظور از عیوب، بخشی در مرحله نفس است که همان رذایل اخلاقی است، بخشی در مرتبه قلب است که محبت غیر خداست. ما با این دعا از خداوند میخواهیم که ما را از این عیوب پاک کند تا مرغ باغ ملکوت گردیم و بهجز خدا نبینیم.
«وَ امْتَحِنْ قَلْبِی فِیهِ بِتَقْوَی الْقُلُوبِ»
امتحان در لغت عرب به دو معنی است: معنای اول همان معنای رایج و متداول آزمون است و معنای دوم،
خالص گرداندن است.
به نظر میرسد، امتحان در اینجا به معنای دوم یعنی خالص گرداندن باشد تا مناسبت سه فقره دعا با یکدیگر حفظ شود. در هر سه فقره میخواهیم آلودگی گناهان
از بین برود. با کسب فضایل و با تقوای دل، ناخالصی قلب خالص میشود.
قلب انسان محل محبت است که گاه در اثر درست
تربیت نشدن یا به دور بودن از تعالیم دینی، قلبی که خانه خدا است، خانه اغیار میشود و شائبه و ناخالصی پیدا میکند و لازم است قلب از این ناخالصی تصفیه شود که با تقوای دل میسر میشود.
یعنی خالی کردن قلب از هر چه و هر که غیرخداست. این امر حاصل نمیشود مگر برای کسی که خالص برای خدا باشد.
حضرت رسولاکرم(ص) فرمودند: «طُوبی لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ وَ عِلْمَهُ وَحُبَّهُ وَ بُغْضَهُ وَ أَخْذَهُ وَ تَرْکَهُ وَ کَلامَهُ وَصَمْتَهُ وَ فِعْلَهُ وَ قَوْلَهُ» (خوشابهحال کسی که علم، عمل، دوستی و دشمنیاش، گرفتن و رها کردنش، سخن گفتن و سکوتش، رفتار و گفتارش، خالص برای خداست.)
در این روز چنین تقوایی را خواستار هستیم.
«یَا مُقِیلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبِینَ»
خداوندا! ای پوزشپذیر خطاهای گناهکاران، درخواستهای امروز ما را به اجابت برسان.
احتمال قدر بودن شب بیستوسوم رمضان بیشتر است
لیالی قدر از شبهای پرفضیلت در طول سال است، بهگونهایکه براساس آیات و روایات تقدیر انسان در این شبها تقریر و تثبیت میشود اما براساس همین آیات و روایات احتمال شب قدر بودن شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان بیشتر از دو شب دیگر است.
حدیث مشهور «جُهَنی» یک از احادیث معتبری است که براساس آن بر فضیلت شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان اشاره دارد. براساس این روایت، شخصی به نام عبداللهبناُنَیس جُهَنی که کارش گلهداری در اطراف مدینه بود، روزی به پیغمبراکرم(ص) عرض کرد: «من بهخاطر شغلی که دارم نمیتوانم هر سه شب قدر را برای احیا در مدینه بمانم، به من بفرمایید احتمال کدامیک از این شبها بیشتر است تا همان شب را مدینه بمانم.»
بنابر آنچه در حدیث آمده است، پیامبر(ص) سرشان را نزدیک گوش جُهَنی بردند و فرمودند: «همان شب بیستوسوم بیا کافی است». امامصادق(ع) به اعتبار همین حدیث فرمودهاند شب بیستوسوم رمضان «شب جُهَنی» است.
دیشب که میهمان به سرایم قدم گذاشت
از سفره غیر نان و نمک هیچ بر نداشت
از خانهام که رفت دلم تاب و تب گرفت
میرفت و همچو این دل من ماه شب گرفت
گفتم بیا تو این سحری را بمان مرو
سوزانده است قلب مرا این اذان مرو
جانسوز تو نگاه بر این آسمان مکن
خاک عزا بیا و سر خاندان مکن
میرفت و گفت موعد دیدار آمده
وقت زیارت رخ دلدار آمده
میرفت و گفت گشته دلش تنگ فاطمه
میبرد با خودش دل پر خون ما همه
خالیست جای فاطمه تا دیده تر کند
یا نالهای کشد همه را خون جگر کند
خالیست جای فاطمه یار پدر شود
در کوچههای کوفه برایش سپر شود
آتش دگر به شهپر روحالامین نشست
فرق علی شکافت و روی زمین نشست
محراب مسجد است چنین پرشکوفه است
امشب سیاهپوش علی شهر کوفه است
ای خاک بر سرم سر بابا شکسته است
انگار باز پهلوی زهرا شکسته است
انگار تازه گشته مرا داغ مادرم
افتاده یاد کوچه دوباره برادرم
انگار تازه روضه شهر مدینه شد
روی پدر خضاب از آن خون سینه شد
رضا رسولزاده