در این شرایط، آمریکاییها نیز چندان بدشان نمیآید که چین به ورطه جنگ با تایوان بیفتد تا بدین ترتیب، کارزار تحریمهای اقتصادی و سیاسی غرب (همانطورکه علیه روسیه بهخاطر حمله به اوکراین اعمال شد) علیه بزرگترین و اصلیترین رقیب بینالمللی واشنگتن توجیهبردار شود و تصویر و جایگاه بینالمللی چین، با توسعهطلبی و جنگجویی گره بخورد. به بیان بهتر، آمریکا درصدد است از جولانگاه تایوان برای کشیدن ترمز جدیترین رقیبش یعنی چین بهره حداکثری بگیرد.یکی از اقدامات تحریکآمیز اخیر دولت آمریکا در تایوان برای واداشتن چین به پاسخ متقابل، سفر یک گروه فراحزبی شامل 6قانونگذار آمریکایی ازجمله رییس کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا به تایوان در عصر روز پنجشنبه 14آوریل(25فروردین 1401) بود. این سفر در حالی انجام شد که دولت چین بارها طی هفتههای اخیر بهخصوص پس از حمله روسیه به اوکراین، درباره اقدامات تحریکآمیز آمریکا در قبال تایوان و تشدید تنش در دو سوی تنگه تایوان هشدار داده است.
سفرهای معنادار آمریکاییها به تایوان
سناتور جمهوریخواه گراهام در دیدار با «تسای اینگ ون»، رییسجمهور تایوان، تلویحا هدف از سفر هیات آمریکایی به تایپه و سایر اقدامات آمریکا در جزیره تایوان را افزایش هزینهها برای چین اعلام کرد. این سناتور آمریکایی در دیدار مقام تایوانی، گفت: «ما قصد داریم کاری کنیم که چین بهای بیشتری برای کاری که در سرتاسر جهان انجام میدهد بپردازد، حمایت از ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه باید هزینه داشته باشد». پیشتر، دفتر ریاستجمهوری تایوان نیز در بیانیهای با اعلام حمایت از سفر مقامات واشنگتن اعلام کرد که سفر نمایندگان کنگره آمریکا به این جزیره نهتنها حمایت فراحزبی آمریکا از تایوان بلکه «ماهیت مستحکم روابط دوجانبه» را نشان میدهد.
پیش از سفر سناتورهای آمریکایی به تایوان، سخنگوی وزارت امورخارجه چین تاکید کرد که تایوان بخشی از قلمرو چین است و این جزیره یکی از عوامل اختلاف میان پکن و واشنگتن بهویژه به دلیل حمایتهای نظامی و سیاسی آمریکا از تایلند است. پس از سفر قانونگذاران آمریکایی به تایوان نیز چین روز جمعه(15آوریل-26فروردین) بهمنظور نشان دادن حمایتش از تایوان، مانورهای نظامی را در اطراف این جزیره به اجرا درآورد. در همین باره فرماندهی حوزه شرقی ارتش آزادیبخش خلق چین در بیانیهای که همزمان با برگزاری کنفرانسی خبری از سوی قانونگذاران مذکور در تایپه منتشر کرد، گفت: «ارتش چین ناوچهها، بمبافکنها و هواپیماهای جنگی را به دریای چین شرقی و منطقه اطراف تایوان اعزام کرد». این بیانیه همچنین بدون اشاره به حضور هیات آمریکایی در تایوان، تصریح کرد: «این عملیات در پاسخ به فرستادن مکرر سیگنالهای اشتباه در مدت اخیر ازسوی آمریکا درمورد موضوع تایوان برگزار شده است».سفر هیات قانونگذار آمریکایی به تایوان، اولین اقدام مشکوک دولت آمریکا طی هفتههای اخیر با هدف واداشتن چین به اقدام سخت در تایپه نبوده است. موافقت وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) با قرارداد تسلیحاتی 95میلیون دلاری این کشور با تایوان، اقدامی دیگری بود که چینیها آن را «تضعیف حاکمیت و منافع امنیتی» خود دانستند.
در همین باره، سخنگوی وزارت امورخارجه چین در نشست خبری تصریح کرد: «فروش تسلیحات آمریکا به تایوان بهشدت حاکمیت و منافع امنیتی چین را تضعیف میکند و به روابط چین و آمریکا آسیب میرساند». در همین باره، پنتاگون اعلام کرده که وزارت خارجه ایالاتمتحده این فروش را که شامل آموزش، برنامهریزی، میداندهی، استقرار، بهرهبرداری، نگهداری و حفظ سیستم دفاع هوایی پاتریوت و تجهیزات مرتبط است، تایید کرده است. در همین راستا، اوایل اسفندماه سال گذشته وزارت خارجه چین از تحریم دو شرکت بزرگ تسلیحاتی آمریکایی بهدلیل فروش سلاح به تایوان خبر داده بود. اقدام تحریکآمیز دیگر آمریکاییها در تایوان، به سفر هیاتی از مقامات امنیتی و دفاعی ارشد سابق آمریکا(که ازسوی رییسجمهور این کشور مامور شده بودند) به تایپه در روز اول مارس(10اسفند 1400) همزمان با آغاز درگیریها میان روسیه و اوکراین مربوط میشود که چینیها بهشدت آن را محکوم کردند.
معضل تایوان؛ چرا و چگونه؟
مساله تایوان علیرغم چندین دهه قدمت هنوز لاینحل مانده است. جمهوری خلق چین بههیچوجه با موجودیت مستقل تایوان موافق نیست و آن را استان یاغی و ناآرام خود برمیشمارد. متقابلا رهبران تایوان نیز بهآسانی حاضر به الحاق و ازدستدادن دستاوردهای تقریبا 6دههای خود نیستند. آمریکا بهعنوان بازیگر موثر بر روابط تایوان و چین، تاکنون با درپیش گرفتن سیاست مبهم مخالفت با استقلال، ممانعت از الحاق و مخالفت با جنگ، رهبران پکن را در راستای هدف دیرینه اتحاد مجدد جزیره ناکام گذاشته است.
جزیره تایوان پس از شکست تایوان در جنگ جهانی دوم، در 25اکتبر 1945 به دولت چین ملی واگذار شد. در سال1949 شورش عمومی حزب کمونیست چین منجر به اخراج این دولت و متواری شدن آنها به تایوان شد. ملیگرایان به رهبری چیان کای شک و حمایت همهجانبه آمریکا، جزیره تایوان را به تصرف خویش درآوردند و اعلام استقلال از جمهوری چین را اعلام کردند. بهدنبال وقوع جنگ کره در سال1950، آمریکا ناوگان هفتم خود را در اطراف جزیره برای محافظت از آن در برابر حملات کمونیستها مستقر کرد؛ بنابراین تایوان از سال1950 به متحد آمریکا در منطقه تبدیل شد. همین مساله باعث عضویت تایوان در سازمان ملل شد. چین کمونیست در کشاکش جنگ سرد ترجیح میداد از کمک شوروی نیز برخوردار باشد. با افزایش اختلافات مرزی میان جمهوری خلق چین و شوروی در اواخر دهه 1960، شوروی به مثابه تهدیدی جدی برای چین کمونیست تلقی شد.با سفر محرمانه نیکسون در 1971 به جمهوری خلق چین، آمریکا با اعلام سیاست «چین واحد» مانع از تاثیر مخرب تایوان در روابط دوجانبه خویش با این کشور شد. با عادیسازی روابط چین و آمریکا در 1978(همزمان با به قدرت رسیدن عملگرایانی نظیر دنگ شیائوپینگ)، تایوان بالاترین میزان شناسایی و مشروعیت خود در سطح بینالمللی را از دست داد. سیاست کاهش تدریجی فروش سلاح به تایوان از 1971 تا 1989 ادامه داشت اما کابینه بوش پدر فروش سلاح با تکنولوژی بالا را از سر گرفت. فروش سلاح تا زمان کلینتون و بوش پسر نیز ادامه یافت. چنین اقداماتی طی زمان مانع تعمیق روابط چین و آمریکا شده و با فروپاشی شوروی، آمریکا فشار مضاعفی را بر چین کمونیست وارد ساخت.راهبرد دولتهای آمریکا در قبال تایوان طی دهههای گذشته همواره مبتنی بر «ابهام راهبردی» بوده است. آمریکا همیشه چگونگی کیفیت حمایت خود از تایوان را همواره در هالهای از ابهام نگاه داشته است چون نخبگان آمریکایی از این احتمال بیم داشتند که هرگونه تضمینی برای حمایت بلاشرط آمریکا از تایوان، میتواند حاکمیت جزیره تایوان را به «اعلام استقلال» تشویق کرده و متعاقبا واشنگتن را به ورود به تقابل نظامی غیرضروری با پکن وادارد. در ادامه و در گفتوگو با سید محمدحسین ملائک سفیر پیشین ایران در چین به این سوال پرداختیم که آیا چین به تایوان حمله خواهد کرد و چرا آمریکا مایل است در تایوان اقدامات تحریکآمیز صورت بدهد؟
ملائک: چینیها درباره تایوان اقدام عملی نمیکنند
سیدمحمدحسین ملائک، سفیر پیشین ایران در چین در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو»، با اشاره به اقدامات سیاسی و نظامی هفتههای اخیر آمریکا در تایوان اظهار کرد: یکی از موضوعاتی که میتواند در جریان بحران اوکراین مطرح باشد، این است که چینیها احیانا بخواهند مساله خود با تایوان را حلوفصل کنند و برای اینکه این اتفاق صورت نگیرد، آمریکاییها دو اقدام انجام دادهاند؛ اول اینکه چین را تهدید کردند که بههیچوجه به روسیه کمک نکند و اگر کمکی صورت بگیرد، آمریکا واکنش نشان خواهد داد. دوم هم اینکه وزیر خزانهداری آمریکا سه روز پیش اعلام کرد که چین باید برای محدودکردن روسها کمک کند تا روسیه جنگ اوکراین را تمام کند، وگرنه چین صدمه جدی خواهد دید.
وی با اشاره به تاثیر سرنوشت جنگ اوکراین بر کنشگری فعلی پکن در قبال تایوان، افزود: اگر روسها خیلی سریع در اوکراین پیشروی میکردند، چینیها چون ارتششان شبیه روسهاست، شاید به این نتیجه میرسیدند که به تایوان حمله کنند؛ این اتفاق صورت نگرفت و روسها نتوانستند موضوع خود در اوکراین را خیلی زود حلوفصل کنند و جنگ طولانی شده و با مقاومت مردم اوکراین مواجه شده است. شبیه وضعیت اوکراین را در تایوان هم داریم و قطعا بخشی از مردم تایوان بههیچوجه علاقه ندارند به چین اصلی بپیوندند و لذا انگیزه مقاومت در برابر چین دارند و اگر به دستشان سلاح هم برسد، این انگیزه بیشتر هم میشود.
ملائک تصریح کرد: باتوجهبه همه این شرایط، چینیها ذهنیت جنگ علیه تایوان را از سر خود بیرون کردند؛ البته در ادبیات اولیه چینیها در آغاز بحران در اوکراین، موضوع حمله به تایوان بود اما بعدها از دستورکار آنها خارج شد ولی همچنان روی موضع خود یعنی حمله نظامی به تایوان در صورت اعلام استقلال تایپه ایستادهاند. چینیها معمولا در اعتراض کردن چیزی کم نمیگذارند اما هیچ اقدام عملی نمیکنند. سفیر پیشین ایران در چین گفت: چینیها درمجموع آدمهای بسیار معقول و صبوری هستند. روسها برعکس، با اینکه استراتژیست هستند اما بیصبرند و واکنشهای نامعقولتری دارند.
سفیر پیشین ایران در چین با اشاره به رویکرد واشنگتن در قبال تایپه اضافه کرد: آمریکا برای تثبیت سیاست خود، از مکانیسمهای مختلف ازجمله سفر سناتورهای خود به تایوان استفاده میکند. آمریکاییها برای حلوفصل بحران اوکراین، در موضوع تایوان کوتاه آمدند و خانم پلوسی به تایوان نرفت. تلاش آمریکاییها این است که بحران جدیدی ایجاد نشود تا حل بحران اصلی یعنی اوکراین، تحتالشعاع قرار نگیرد. ملائک افزود: موضوع اساسی و اصلی برای آمریکا در شرایط فعلی، بحران اوکراین است. آمریکاییها توانستهاند روسها را در یک محیط محدود به نام اوکراین گیر بیندازند. دو آلترناتیو برای روسها وجود دارد؛ اول اینکه یا یک بند و بستی این بحران را تمام کنند یا اینکه برای جلوگیری از یک شکست احتمالی، جنگ را وسیع کنند. آمریکا تلاش دارد که جنگ وسیع صورت نگیرد و بحران در محدوده فعلی حلوفصل شود.