ضرب بگیر و بزن، سکه به نام حسن
غرق سلام آمدی آنک بر تو سلام
بر تو سلام حسین، بر تو سلام حسن
در کلماتش همه معنی آیات اوست
نیست بهجز ذکر حق عطر کلام حسن
هر دو پر از رمز و راز، مثل عراق و حجاز
ماه صلات حسین، ماه صیام حسن
فتنه شامی چه کرد با علی و با شما
آه ز شام حسین، وای ز شام حسن
روزه به خون کردهاند هر دو دریغا دریغ
درد، طعام حسین، زهر، طعام حسن
خدعه چه دارید باز؟ هان مگذارید باز
جعده دوران کند زهر به کام حسن
هر دو پر از درد و رنج، هر دو پر از درد و داغ
شام امام علی، صبح امام حسن
زهر هلاهل که کرد ظلم به جام علی
دست سیاه نفاق، ریخت به جام حسن
قنبر عاشق اگر بود غلام علی
کاش یکی مثل او بود غلام حسن
عطر دعا و نماز گریه و راز و نیاز
بود یکی جلوه از ماه صیام حسن
گرچه ندانست کس راز سکوت تو را
بود قیام حسین، عین قیام حسن
در افق دین هنوز جلوهگری میکند
ماه تمام حسین، ماه تمام حسن
علیرضا قزوه
میان ارض و سما بزم شادی و شور است
به روی دست نبی آیههایی از نور است
بغل گرفته نبی سبط اکبر خود را
و ان یکاد بخوان، چشم ابتران شور است
گمان کنم که پیمبر به گوش او میگفت:
خوشا به حال رسولی که با تو محشور است
به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند
عزیزکرده زهرا «کریم» مشهور است
ز دست هیچکسی لقمه نان نمیخواهیم
کرامت حسنی با مزاجمان جور است
گدای کوی کریمیم و نان بهانه ماست
نظر به منظر جانان مراد و منظور است
چقدر غبطه خورم بر کبوتران بقیع
شکسته بال و پرم… قبر خاکیاش دور است
به قبر خاکی او سایبان بدهکاریم
برای گنبد و گلدسته نقشهها داریم
مرضیه نعیمامینی
ای سرپناه دائم بیسرپناهها
ای مقصد رئوف و پراحساس آهها
ای مهربان امام سپید و سیاهها
بر ذمه است گرچه تمام گناهها
درد آمدیم پیش تو درمانمان کنی
مشتی گِلیم با دمت انسانمان کنی
تنها حلاوت پس هر تلخکامیم
ای شعله غیور به هنگام خامیم
گرچه اهانت است به تو همکلامیم
با خود خیال کن که منم یکجزامیم
روی مرا مقابل مردم مزن زمین
امشب کنار سفره خالی من نشین
درد جنون و داغ مرا عشق چاره کرد
شوقت برای کشتن من استخاره کرد
تیغت کفن به جسم نحیفم قواره کرد
بند دل مرا به هوای تو پاره کرد
مُلکِ توام، به نام تو خورده قبالهام
آتش بزن مده به خلائق حوالهام
ای بیحرم، مدافع کل حریمها
ای سائل دو دست کریمت کریمها
ای گوشهای ز نور تو عبدالعظیمها
خیرت رسیده است به ما از قدیمها
ساقی! شناختیم همیشه به می تو را
صد بار کردهایم زیارت به ری تو را
فکر تمام قومی و بخشش بهانهات
مرز تمام خاک زمین آستانهات
دست خدای عزوجل روی شانهات
درویش خانواده چه خاکیست خانهات!
این اختیار در ید طولای جبر توست
چادر نماز فاطمه بر روی قبر توست
در خاطرات کفر، نشان یادگاریات
تازه است همچنان اثر زخم کاریات
نقل است رعد و برق هوای بهاریات
خوف زمین به موقع طوفان سواریات
با غرش تو حد نصاب اجل شکست
تو خواستی و فتنه اهل جمل شکست
دست مرا به وادی تو می کشد جنون
شور قیامت است در اعماق این سکون
دریای صبر تو رسد آخر به دشت خون
از گوشه سکوت تو زد کربلا برون
فریاد شاه کرب و بلا از خروش توست
اصلا حسین در یم غم بادهنوش توست
از اصل نسخه تو عسل میچکد به دست
قاسم به تخت شاهی تو تکیه زد، نشست
نامت همین که روی لبش رفت و نقش بست
سنگی رسید و آینه چهرهاش شکست
خون در مصاف حجله به جای حنا دوید
در زیر دست و پا پسرت داد میکشید
بزم عروسی است و سرنیزه بانیاش
گم شد میان عرصه میدان نشانیاش
مانند موم گشت تن استخوانیاش
طی شد به زیر پای همه نوجوانیاش
موی حسین فاطمه پیشش سپید شد
در نصف روز قامت قاسم رشید شد
حسین واعظی
به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسن الارباب من سلام حسن
سلام بر برکات سپید سایه تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن
سلام بر درجات زبرجدت که از او
عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن
عجیب نیست اگر خال هاشمیات را
شبانهروز کند کعبه استلام حسن
فدای قامت بندهنواز تو که نماز
به احترام قدت میکند قیام حسن
قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست
رکوع بی تو رکوعیست ناتمام حسن
به اتفاق برادر به حشر گر برسی
به جذبه خیره شود چشم خاص و عام حسن
پیمبران متحیر به خویش میگویند
بود کدام حسین و بود کدام حسن؟
به خشتخشت ستونهای عرش رب کریم
نوشته با قلم حسن، یا امام حسن
شکست شیشه خون دل شما روزی
به دستسوده الماسهای شام حسن
صلات ظهر، چه تشییع بینظیری شد
به لطف بدرقه تیرها ز بام حسن
میلاد حسنی
تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی (ع)
بسیاری از فضایل امامحسن(ع) در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. ایشان یکی از اصحاب کسا هستند که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است. آن حضرت دو بار کل داراییشان را در راه خدا بخشیده و سهبار نیمی از اموالشان را به نیازمندان دادهاند. گفتهاند به سبب همین بخشندگیها، ایشان را «کریم اهلبیت» خواندهاند. به گزارش ایسنا، امامحسن(ع) نمونه بارز کرامت و بخشندگی ظاهری و باطنی هستند و یکی از ویژگیهای آن حضرت حلم و بردباری ایشان است که از پیامبراکرم(ص) به ارث بردهاند. کتابهای بسیاری درخصوص شخصیت و ویژگیهای امامحسن(ع) نوشته شده است.
«سیدجعفر مرتضیعاملی» این کتاب را در سه فصل خلاصه کرده است؛ بهطوریکه فصل اول آن، درخصوص زندگی سیاسی امامحسن(ع) در زمان رسولخدا(ص)، فصل دوم آن، درخصوص زندگی سیاسی امامحسن(ع) در دوره و عهد شیخین و فصل سوم آن، درباره زندگی سیاسی امامحسن(ع) در عهد عثمان بیان شده است.
«محمد سپهری» که این کتاب ارزشمند را ترجمه کرده است، در مقدمه آن مینویسد: کتاب «تحلیلی از زندگانی سیاسی امام حسنمجتبی(ع)» از دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آنکه نویسنده آن شخصی گرانمایه است و با نگرشی محققانه وقایع آن دوران را تجزیه و تحلیل کرده است؛ و دومین ویژگی آن، پرداختن به زندگی سیاسی آن حضرت برخلاف سایر تاریخنویسان و سیرهنویسان است؛ بهطورکلی در این کتاب مباحث ارزشمندی که کمتر درخصوص آنها سخن گفته میشود، بیان شده و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم نیز آن را منتشر کرده است.