گرایش به ائتلافسازیهای منطقهای برای مقابله با تهدیدات مشترک که از آن میتوان ذیل اصل موازنهسازی یاد کرد، معمولا در شرایطی صورت میگیرد که دو یا چند بازیگر منطقهای بهصورت انفرادی قادر به امکان ایجاد موازنه در برابر رقبا یا مقابله با منابع مختلف تهدید را نداشته باشند؛ بنابراین با ائتلافسازی سعی در ایجاد موازنه و امنیتسازی مشترک میکند.
شورای همکاری خلیجفارس اگرچه یک سازمان منطقهای با اهدافی فراتر از موضوعات امنیتی است اما نقش احساس تهدید از تحولات منطقهای در اواخر دهه70 میلادی، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اشغال افغانستان ازسوی شوروی و بههمریختن معماری امنیتی غربمحور گذشته، عملا اصلیترین علت را در تاسیس این شورا برعهده داشت. بر همین اساس با نقشآفرینی آمریکا برای جلوگیری از رشد گفتمان انقلابی مردم ایران به سایر کشورهای اسلامی منطقه، شورای همکاری بهعنوان راهحل موازنهسازی شیخنشینان خلیجفارس در برابر ایران در نظر گرفته شد؛ درنتیجه سال۱۹۸۴ میلادی اعضای شورای همکاری تصمیم به ایجاد یک نیروی مشترک نظامی به نام «سپر نیروی جزیره» (درع الجزیره) کردند.
در دو دهه گذشته، بهویژه در سالهای پس از 2011، تحولات ژئوپلیتیکی مهمی در هندسه قدرت و ائتلافهای منطقهای روی داده است که از آن جمله باید به سرنگونی رژیم بعث در عراق و قدرتگیری شیعیان در این کشور، تبدیل شدن ترکیه با زمامداری اردوغان به یک مدعی جدید رهبری تحولات در جهان اسلام، استحکام استخوانبندی
محور مقاومت در پی پیروزیهای مقاومت فلسطین، لبنان، سوریه و یمن بر چالشها و اخیرا نیز توافقات عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی اشاره کرد.در این میان اما تحول مهم در شرایط منطقه که شاید مهمترین متغیر تاثیرگذار بر تصمیم کشورهای شورای همکاری در حرکت بهسمت بازسازی، بهروزرسانی و ارتقای کارآمدی ائتلافهای نظامی گذشته بر مبنای شرایط کنونی منطقه شده، مشاهده روند خروج تدریجی نظامی آمریکا از منطقه است.خروج ذلتبار آمریکا از افغانستان که به نماد تثبیت افول دوران هژمونی نظامی و سیاسی این کشور در عرصه بینالمللی تبدیل شده، موضوعی است که معمای امنیتی را برای کشورهای حاشیه خلیجفارس تشدید خواهد کرد. این شورا البته پیش از آن نیز با عدم برآورده شدن انتظارات عربستان برای مداخله آمریکا در ماجرای حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکو در سال2018، شوکی بزرگ را درمورد حمایتهای نظامی و امنیتی واشنگتن تجربه کرده بود.در این شرایط به نظر میرسد اثبات ناکارآمدی سازوکارهای مشترک دفاعی گذشته همانند سپر جزیره و ازهمگسیختگی سیاسی در شورای همکاری بهویژه با بروز بحران سهساله محاصره قطر در سال2017، ایجاد مرکز فرماندهی مشترک مجددا با نقشآفرینی ایالاتمتحده، گامی در جهت ترمیم ساختار همکاری دفاعی مشترک این کشورها طرحریزی شده است. بیشک، مهمترین پیام تشکیل ائتلافهای نظامی نشان دادن و صدور پیام اتحاد اعضا برای رویارویی با تهدیدات است اما اتکای نظامی بیشازحد به قدرت خارجی (آمریکا) و وجود سطوح مختلفی از اختلافات ارضی و مرزی، سیاسی و ایدئولوژیکی و رقابتهای ژئوپلیتیکی میان اعضا در
چهار دهه گذشته عملا به ناکارآمدی سازوکارهای دفاعی مشترک (همانند سپر جزیره) در بزنگاههای بحرانی انجامیده است. مثال بارز در سالهای اخیر موضوع ائتلافسازی ناموفق عربستان برای تجاوز به یمن در سال2015 است.