مسالهای به نام «میراث»
فضای کلی درباره «زمانی برای مردن نیست» مثبت است، اگرچه نقدهایی هم با محوریت کشدار بودن فیلم و شلختگیهای آن دیده میشود. مجله نماوا نوشته: کری فوکوناگا جدا از صحنههای اکشن خیرهکننده، زمانبندی دقیقی را برای تنفس یا تخلیه روانی در بین سکانسهای اکشن اعمال کرده که تماشاگر را یک نفس از ابتدای سکانس فوقالعاده طولانی 24دقیقهای تا آخرین لحظه این فیلم طولانی ۱۶۳دقیقهای با خود همراه میکند. صحنههای اکشنی که اولین کارگردان آمریکایی یک فیلم مجموعه رسمی جیمزباند ساخته، بینقص و در مواردی مثالزدنی هستند. نمونه شاخص کار فوکوناگا در صحنههای اکشن «زمانی برای مردن نیست» سکانس/پلان دو دقیقهای در اواخر فیلم است که جیمز باند در یک پلکان پیچدرپیچ بالا میرود و مرحلهبهمرحله با دشمنانش رودررو میشود؛ سکانسی که یادآور یکی از آثار شاخص دیگر این کارگردان، فصل اول سریال «کارآگاه حقیقی» و بهویژه سکان/پلان اکشنی در اواسط این فصل است که دو کارآگاه در تعقیب تبهکاران بیشماران، خانهبهخانه پیش میروند. فوکوناگا در این اثر که «میراث» یک وجه غالب آن است، از میراثی که به او رسیده، غافل نمانده است. در هر گوشه از تصویر، صحنه، لباس، موسیقی یا کنشهای ظریف بازیگران اشارهای به یکی از فیلمهای قدیمی مجموعه جیمزباند میتوان دید؛ از کنایه به موسیقی «در خدمت سرویس مخفی ملکه» در لحظات ابتدایی موسیقی هانس زیمر تا طراحی صحنه خانه جاماییکای «دکتر نو» و «فقط دو بار زندگی میکنید» و استفاده از ماسک تئاتر ژاپنی «نو» برای یادآوری شخصیت دکتر نو و طرح لباس رامی ملک و عینک لاشانا لینچ تا ماشینهای زیرآبی «جاسوسی که مرا دوست میداشت» و «فقط دوبار…» و اشاره به حرکت شان کانری در پرتاب کلاه روی چوبلباسی… اما روش تداعی بهمنظور ادای احترام فوکوناگا صرفا به مجموعه جیمزباند خلاصه نمیشود. کارگردان بسیاری از فیلمها و فیلمسازان شاخص پیش از خود را نیز عمدا یادآوری میکند؛ از «پدرخوانده» فرانسیس فورد کاپولا که در سکانسهای ماترای ایتالیا چندین اشاره واضح به آن میشود تا «سکوت برهها»ی جاناتان دمی،
«تاریخ خشونت» دیوید کراننبرگ، «صخره» مایکل بی و آثاری از استنلی کوبریک و استیون اسپیلبرگ. بیدلیل نیست که دنیل کریگ در لحظهای از فیلم میگوید: «گذشته نمرده است.»
نظر منتقدان به جیمزباند 25
پس از اولین اکران «زمانی برای مردن نیست»، منتقدان نسبتبه آن واکنش نشان دادند. زومجی تعدادی از این نقدها را آورده است. میانگین امتیازات این فیلم در «راتنتومیتوز» 89 و در «متاکریتیک» 75 است. این نشان میدهد «زمانی برای مردن نیست» تا به اینجا هفتمین فیلم سری جیمزباند در امتیازدهی منتقدان است.
نیکولاس باربر | بیبیسی (امتیاز100)
بهصورت کلی، فیلم زمانی برای مردن نیست، دقیقا همان کاری را که در نظر داشت، انجام داد؛ اینکه دوره دنیل کریگ را بهعنوان جیمز باند، با جاهطلبی و افتخار خیلی زیادی به پایان برساند. مهمتر از آن، این فیلم بهنوعی موفق شده از هر اثر این مجموعه، چیزی را بگیرد و تمام آنها را کنار هم قرار دهد.
اوون گلیبرمن | ورایتی (امتیاز90)
No Time to Die یک فیلم فوقالعاده است: یک اثر جیمز باندی هیجانانگیز و غیرقابلپیشبینی که چاشنی نئوکلاسیسم هم در سرتاسر آن احساس میشود. این فیلم از اینکه مسیر قسمتهای قبلی را در پیش گرفته، اصلا خجالت نمیکشد و با دقت و زیرکی زیادی ساخته شده است. این اثر حس و حال کاملا درستی دارد و صحنههای هیجانی آن آنقدر کافی هست که شما را لبه صندلی نگه دارد.
دیوید ارلیچ | ایندی وایر(امتیاز75)
شاید بتوان این اثر را کمهیجانانگیزترین فیلم
جیمز باندی در قرن۲۱ دانست اما از طرف دیگر، بدون شک تکاندهندهترین قسمت آن خواهد بود.
دیوید رونی | هالیوود ریپورتر(امتیاز60)
ممکن است با فیلم (اسکای فال) در یک سطح قرار نگیرد اما میتوان آن را یک وداع تکاندهنده و محترمانه با دنیل کریگ در نظر گرفت؛ بازیگری که بعد از شان کانری، ماندگارترین نشانهها را روی این شخصیت گذاشت و آن را در ذهن همه ثبت کرد.
می عبدلباکی | اسکرین رنت(امتیاز60)
پنجمین و آخرین حضور دنیل کریگ بهعنوان
جیمز باند مملو از سکانسهای اکشن فوقالعاده و همچنین یک محوریت احساسی است؛ علیرغم پایانبندی داستان که کمی متزلزل بود.
جاناتان رامنی | اسکرین دیلی(امتیاز50)
در این قسمت چیزهای زیادی وجود دارد که میتوان از دیدن آن شگفتزده شد یا درباره آن بحث کرد. درهرصورت، فیلم No Time To Die بهطرز عجیبی فاقد لذت همیشگی و هوشمندی واقعی است.