انصافی: از نظر من، هر جشنوارهای خوب است. اینکه عدهای دور هم جمع شوند، یکدیگر را ببینند و تبادل فکری کنند اتفاق خوبی است، اما متاسفانه ما از ابتدا در رابطه با جشنواره آیینی و سنتی مساله داشتیم. همیشه عدهای مخالف بودند و خواستههایشان را به جشنواره اعمال میکردند. در ابتدا قرار بود جشنواره هر سال برگزار شود، چند سال هم برگزار شد اما از جایی به بعد هر دو سال آن را برگزار کردند. کمی بعدتر گفتند شما چند رفیق هستید که دور هم کار میکنید و به این بهانه جایزهها را هم برداشتند. سال بعدش گفتند که شما هرکدام مهارت دارید، میتوانید کارهای صحنه و لباس را انجام دهید و به این بهانه کمکهزینه را هم نصف کردند. بهمرور تغییراتی در جشنواره دادند و بخشهایی از آن را حذف کردند تا در خلاصه کلام بگویند ما شما را نمیخواهیم.
یداللهی: جشنواره بسیار مهم است به شرطی که تولید برای جشنواره نباشد؛ یعنی کارهایی که در طول سال روی صحنه میروند، جایی جمع شوند و اجرا روند. زمانی که تولید برای جشنواره باشد، کار سلیقهای میشود؛ آن وقت گروهها باید برای داورها و مطابق سلیقه آنها کار تولید کنند تا بتوانند اجرای عموم بگیرند.
مکانی برای نمایشهای آیینی و سنتی
انصافی: بحث مکان نیز بسیار مهم است. باید سالنی برای نمایشهای آیینی و سنتی اختصاص داده شود. ما 15سال است که در حال تلاشیم تا مکانی را برای نمایشهای سیاهبازی داشته باشیم. از همین منطقه یعنی دفتر روزنامه تا محله سنگلج، 80ساختمان قدیمی داریم. مدتهاست که درخواست کردهایم یکی از این ساختمانها را برای کارهای سیاهبازی به ما بدهند. یکی از این مکانها تالار فرهنگ است که هم ساختمان دارد و هم فضای مناسب اما آن را به آموزشوپرورش دادهاند که نمیتواند درست ادارهاش کند. جالب است خاطره سفر هند را برایتان بگویم. در هند ما به شهر آگرا سفر کردیم و در آنجا به تئاتر رفتیم. آنها برای نمایشهای سنتیشان سالنی جدا دارند و نمایش همزمان به 6زبان دنیا ترجمه میشود که یکی از آنها فارسی است. در شهر درجهدوی تایلند نیز ما به دیدن نمایش رفتیم. در آنجا برای گونههای نمایشی مختلف، سالنهای متفاوت اختصاص داده شده بود اما در کشور ما اینگونه نیست. ما نیاز به جایی داریم که در آن سیاهبازی انجام بدهیم، در محرم و صفر تعزیه اجرا ببریم، در سالنی کوچک در همان محوطه نقالی، خمبازی و خیمهشببازی داشته باشیم و در رستوران سنتی آبگوشت، دیزی و کوفته سرو کنیم تا اگر خواستیم روزی نمایش ایرانی را به مخاطبی غیرایرانی نشان دهیم بدانیم باید او را کجا ببریم.
یداللهی: درحالحاضر یک دانشجوی خارجی میداند برای نمایشهای کاتاکالی هندوستان، کابوکی ژاپن، عروسک سایه اندونزی و عروسک آبی ویتنام کجا برود ،اما نمیداند برای شناخت نمایش تختحوضی ایرانی باید کجا مراجعه کرده و چطور تحقیق کند.
یداللهی: درحالحاضر یک دانشجوی خارجی میداند برای نمایشهای کاتاکالی هندوستان، کابوکی ژاپن، عروسک سایه اندونزی و عروسک آبی ویتنام کجا برود اما نمیداند برای شناخت نمایش تختحوضی ایرانی باید کجا مراجعه کرده و چطور تحقیق کند.
پرهام: باید صبر کند تا دو سال دیگر جشنواره آیینی و سنتی برگزار شود و بیاید و نمایشهای بیکیفیت ببیند، زیرا جای دیگری وجود ندارد!
یداللهی: بحث کیفیت نیست، زیرا دانشجوی خارجی متوجه کیفیت در نمایش ایرانی نمیشود. او نمایش را میبیند و متوجه میشود همان میزانسنی که در نمایشهای کشور خودش دارد، اینجا هم وجود دارد. صحنه هم که قاب عکسی است و آن را از نمایشهای کشور خودش برداشتهایم. پس تنها چیزی که میبیند یک سیاه است که کتک میخورد و مسخره میشود. اینجا که اولین چیزی که به ذهنش میرسد بحث نژادپرستی است. او نمیداند که سیاه در این نمایش حرف حق را میزند، نمیداند سیاه زبان مردم است. برای همین باید برای هر مخاطب، یک محقق و مترجم هم قرار داد تا تاریخچه این نمایش را برایش بگوید. پس او باید قبل از اینکه نمایش را ببیند تاریخچه نمایش را بخواند و بداند مثلا نمایش تختحوضی به چه شکل است. او باید بداند نمایش تختحوضی 200سال پیش در ایران کار میشده و کارگردان معروف، پیتر بروک، چند سال پیش آن را با یک قالیچه اجرا کرد.
آزادفرد: ما این همه تماشاگر مذهبی داریم که حاضرند برای نمایش مذهبی پول خرج کنند. تعداد زیادی سالن هم داریم اما متاسفانه در حال ازدستدادن این سرمایه بزرگ هستیم. یک مخاطب مذهبی که میخواهد هر روز نمایش مذهبی ببیند باید بداند به کجا باید مراجعه کند.
یداللهی: رکن اصلی تئاتر بازیگر و تماشاگر است اما درحالحاضر رکن دیگر هم اضافه شده به اسم مسوول. برخی از مسوولان که مدیران میانی و کارمند هستند دارند به ما میقبولانند که سیاهبازی مرده است.
آزادفرد: عدهای نیز سیاهبازی را بسیار دستپایین حساب میکنند، درصورتیکه نمیدانند سیاهبازی یکی از پرتکنیکترین نمایشهای ایرانی است.
یداللهی: ما سه جشنواره تخصصی تئاتر در کشور داریم: آیینی و سنتی، عروسکی و کودک. اولین نکته برای این جشنوارهها این است که باید تکلیفشان با خودشان روشن باشد که میخواهند کار تولید کرده یا رپرتوار برگزار یا هنرمند تولید کنند. زمانی جشنواره آیینی سنتی خروجیهای خوبی داشت ازجمله حمید پورآذری، افشین هاشمی و هادی عامل. این هنرمندان کشفیات جشنواره آیینی و سنتی بودند که درحالحاضر به بدنه سینما، تئاتر و تلویزیون تزریق شدهاند.
شفیعی: نمیشود هنرمند را کشف کرد و سپس رها کرد. باید او را پرورش هم داد.
جشنواره باید هنرمند تربیت کند یا کشف کند؟
یداللهی: حال سوالی که مطرح میشود این است که آیا جشنواره باید هنرمند تربیت کند یا کشف کند؟
پرهام: باید نهادی در پشت جشنواره باشد که وظیفه تربیت کردن را به عهده بگیرد.
یداللهی: به نظرم جشنواره وظیفه ندارد هنرمند تربیت کند، زیرا تربیت کار جشنواره یکهفتهای نیست. شما نمیتوانید در یک هفته هنرمند تربیت کنید.
آزادفرد: پس سوال این است که چرا باید هر دو سال این جشنواره برگزار شود و هرساله نباشد؟
پرهام: دوسال یکبار بودن جشنواره مهم نیست، اگر جشنواره از پایه درست باشد کارش را درست انجام خواهد داد.
انصافی: ادامه و پشتوانه بعدی هم بسیار مهم است.
یداللهی: الان هر کسی میخواهد وارد تئاتر شود از جشنواره آیینی سنتی و سیاهبازی شروع میکند. کارگردان با خودش میگوید یک سیاه را روی صحنه میآورد و بداهه کار را تمام میکند اما نمیدانند که تمام اینها تکنیک و مهارت است. کارگردان باید کمدی موقعیت را بشناسد، میزانسن درست را بداند و باید کار را دراماتورژی کند. برخی از دوستان زنگ میزنند و از من میخواهند یک متن سیاهبازی به آنها معرفی کنم. آنها هنوز نمیدانند که سیاهبازی یک نگرش و تکنیک اجرایی است. آقای شفیعی، شما که خودتان نویسنده هستید میتوانید بگویید که یک متن براش نمایش عروسکی نوشتهاید؟
شفیعی: طبیعتا خیر؛ زیرا این موضوع را کارگردان تعیین میکند.
جایگاه پژوهش در جشنواره آیینی و سنتی
آزادفرد: حرف من هم همین است؛ اینکه جشنواره آیینی سنتی هنوز نتوانسته دید آدمها را درست کند. مهمترین وظیفه این جشنواره این است که نمونههای نمایش ایرانی را نشان دهد و اینجا مهمترین رکن جشنواره، یعنی بحث پژوهش به میان میآید.
یداللهی: بحث پژوهش زمانی فایده دارد که عملی شده باشد. این جشنواره هر دو سال یکبار برگزار میشود. در سالی که جشنواره برگزار نمیشود میتوان کار پژوهشی و مرتبط با متن انجام داد. پژوهش اول باید در کار کارگردان دیده شود. تئوری تنها کافی نیست و باید این پژوهش وارد عمل شود.
آزادفرد: بخشی زیادی از کارهای پژوهشی جشنواره اصولا به درد نمیخورند و استفاده عملی ندارند. این پژوهشها حتی چارچوب یک مقاله را به لحاظ علمی نیز ندارند و متناسب با سلیقه دبیر و هیات انتخاب برگزیده میشوند. یکی از مشکلات مهم ما برخورد سلیقهای با آثار است. شما به بازبینهای این دوره نگاه کنید؛ دکتر صادقی، آقای دژاکام، آقای حسین جمالی، آقای گلهدارزاده و آقای فخر موسوی. این یک شلمشورباست که نه هنری است، نه دولتی و نه حتی ممیزی. نمیشود همه سلیقهها را با هم پوشش داد، این موضوع به هرجومرج تبدیل میشود.
یداللهی: مشکل اصلی من با مبحث انتخاب است. مگر کل ظرفیت تئاتر سنتی ما چند نفر هستند؟! ما یک خانوادهایم و در یک خانواده دیگر انتخاب معنی ندارد؛ اگر هم دارد باید از دل همین خانواده باشد. هر گروهی اگر بتواند 30درصد کارش را از روی پژوهشها جلو ببرد و 30درصد هم از مشاورها کمک بگیرد، کار بهتری ارائه خواهد داد.
آزادفرد: مشکل امروز ما این است که اگر آقای انصافی بخواهند کار کنند بهجای اینکه ایشان را روی سرشان بگذارند میگویند که باید کارش بازبینی شود.
پرهام: و این همان نگاه نظارتی است.
آزادفرد: نکته دیگر این است که باید پژوهش همزمان با ارائه اثر باشد، نه اینکه جشنواره امسال که برگزار میشود تازه کتاب پژوهشهای دوره قبلی چاپ میشود. این روزها نمایش ایرانی در هیچ سالنی جا ندارد. تئاتر شهر میگوید اینجا جای نمایش ایرانی نیست، تالار مولوی میگوید در آنجا نمایشهای آوانگارد اجرا میشود، درصورتیکه من هم کار آوانگارد ایرانی انجام دادهام. این سیاست غلط است. زمانی کارهای جشنواره آیینی و سنتی در تئاترشهر اجرا میشد و موردحمایت هم قرار میگرفت. چه اتفاقی در این 12سال اخیر افتاده که دیگر نمایش ایرانی در هیچ سالنی جای ندارد و هنرمند نمایش ایرانی به یک آدم دمدستی و بیسواد تبدیل شده است؟! اگر یک کارگردان نمایشی از یک فرهنگ دیگر و ناآشنا را بدون شناخت کافی روی صحنه بیاورد کلی از او تعریف و تمجید میشود اما کسانی که درمورد فرهنگ خودمان کار میکنند تبدیل میشوند به هنرمندان دمدستی.
مرز بین سادهنگاری و سادهانگاری
یداللهی: در هنر ایرانی مفهومی داریم به نام سادهنگاری که در آن فرم را ساده میکنیم ولی در جشنواره آیینی و سنتی کسانی وارد شدهاند که سادهانگاری را وارد این کار کردهاند، نه سادهنگاری را. من مدتهاست روی این مفهوم کار میکنم که مرز بین سادهنگاری و سادهانگاری کجاست؟! اگر انسانها را به دو دسته فلاسفه و هنرمندان تقسیم کنیم، کار فلاسفه این است که سادهترین مسائل هستی را بغرنج کنند و کار هنرمندان این است که بغرنجترین مسائل هستی را ساده کنند. ما اهالی نمایش سنتی ،ساده کردن را یاد گرفتهایم.
آزادفرد: نمونه این موضوع را میتوان بهوفور در دانشگاه دید. مثلا دانشجویی میگوید میخواهد نقالی کند اما هنوز اصول اولیهاش را نمیداند. نمیداند که نقالی همهاش تکنیک است. یکی از ضربههایی که جشنواره آیینی و سنتی زده اشتباه گرفتن نقالی با مداحی است. نقالی ناله و مدح نیست، اصل نقالی حماسه است.
رپرتوار و بازار نمایشهای آیینی و سنتی
یداللهی: خطمشی جشنواره باید مشخص باشد. همه دنیا موزه تئاتر دارند و اگر ما نیز قرار است نگاهی موزهای به کارهای آیینی و سنتی داشته باشیم دیگر لازم نیست آدم جدید وارد این فضا کنیم. لازم نیست بازبینی داشته باشیم. باید نام آن را جشنواره تئاتر کلاسیک ایران گذاشت.
پرهام: باید رپرتوار برگزار کرد.
یداللهی: دقیقا. وقتی من در طول سال نمایشم را اجرا برده و پولم را گرفتهام، حالا میتوانم نمایشم را برای کسانی که در طول سال ندیدهاند روی صحنه ببرم.
پرهام: به شرطی که حمایت درستی انجام شود.
یداللهی: حال باید پرسید چرا این رپرتوار برگزار میشود؟
پرهام: برای اینکه دانشجویان در آن کارهای آیینی و سنتی را ببینند.
یداللهی: وقتی این رشته در دانشگاه تدریس نمیشود به درد دانشجویان هم نمیخورد. ما رپرتوار برگزار میکنیم که به بازار ما تبدیل شود. باید دبیرهای مختلف از جشنوارههای کشورهای مختلف را به این رپرتوار دعوت کرد و بدین وسیله هنر کشورمان را گسترش داد. کارهای ما ظرفیت دیده شدن را دارد.
انصافی: ما 12کشور داریم که نوروز را جشن میگیرند. میتوانیم کار نوروزی انجام دهیم و در این کشورها اجرا ببریم.
یداللهی: جشنواره میتواند دو بخش داشته باشد؛ یک بخش موزهای و دیگری نگاه نو. نمیتوان مقابل نگاههای جدید ایستاد زیرا منجر به دگماتیسم میشود. تا فرهنگ ما مدرن نشود، هنرمان هم مدرن نخواهد شد. باید ابتدا تفکرمان را مدرن کنیم. ما لازم داریم با دنیا در ارتباط باشیم. آیا شما دبیری آقای غریبپور را در جشنواره عروسکی را به یاد میآورید؟
آزادفرد: نه متاسفانه.
یداللهی: ما نسلی هستیم که دبیری آقای غریبپور را در جشنواره عروسکی دیدیم؛ اتفاقی که شما شاهدش نبودید. آقای غریبپور یک چهره بینالمللی است و ما آخرین نسلی هستیم که عروسک آبی ویتنام، کاتاکالی و کابوکی و گروه جیم گمبل را دیدیم. جشنواره عروسکی ایران واقعا بینالمللی بود چون دبیرهای مختلف میآمدند و کارها را میدیدند. ما در جشنواره آیینی و سنتی کار مشترک نداریم. باید دبیرهای مختلف از جشنوارههای خارجی و نمایشهای سنتی را دعوت کنیم تا در جشنواره ایران شرکت کنند.
آزادفرد: بحث بودجه هم وجود دارد.
شفیعی: مشکل دیگر ما آدمهایی است که با آنها سروکار داریم. وقتی رییس مرکز هنرهای نمایشی از دکتر رفیعی و دکتر صادقی رزومه میخواهد باید بدانیم با آدمهایی مواجه هستیم که نمیدانند چه اتفاقی دارد میافتد. آنها ظرفیت کسانی را که کار میکنند نمیشناسند.
یداللهی: در تئاتر ما تولید جای خلق را گرفته است. ما هنر تولید نمیکنیم، هنر خلق میکنیم اما سیاستهایی وجود دارد که میخواهند یک کار تولید و حتی بازتولید شود. این تولید به خلق صدمه میزند و متاسفانه این روزها کسی که تولید و بازتولید میکند بیشتر موردحمایت قرار میگیرد از کسی که خلق میکند.
آزادفرد: به بحث قبلی برگردیم. به اینکه ما پول نداریم، کسی را هم قبول نداریم و نمیتوانیم دبیری از جشنوارهای دیگر را دعوت کنیم ولی آیا نمیتوانیم از دراماتورژ استفاده کنیم؟ در تمام دنیا کار دراماتورژ این است که از کمپانی حقوق بگیرد، به میان مردم برود، به آنها فرمهایی بدهد و اطلاعات جمعآوری کند. او نیازهای روز مردم و جامعهاش را تشخیص میدهد و همین باعث میشود تئاتر رونق بگیرد. اینکه تئاتری هیچ ربطی به مشکلات جامعه نداشته باشد به درد مردم نمیخورد. دغدغه مردم این نیست که بدانند دنکیشوت چه میگوید؛ دغدغهشان این است که سیاه و میرزا را ببینند که از مشکلات آنها حرف میزنند.
یداللهی: دراماتورژ در مملکت ما کارایی ندارد، در مملکتی کارایی دارد که سالنهایش تعریفشده باشد.
کشف استعدادها
پرهام: علی تو جشنواره سامبولی بلیکم را کار کردی، درست است؟
یداللهی: بله.
پرهام: به نظرت اگر جشنواره آیینی و سنتی کار خودش را در زمینه کشف درست انجام داده بود، نیازی بود که تو این جشنواره را با مشقت به بار بنشانی؟
یداللهی: من قصدم این بود که چند نوجوان خوب را کشف کند.
آزادفرد: علی بوروکراسی جشنواره آیینی و سنتی را برداشت.
یداللهی: ما هنوز لوح تقدیر برگزیدهها را به آنها ندادهایم. آقای انصافی به بانک ملی رفتند و آنها سه تا ترمه به ما دادند و ما همان ترمهها را برای جایزه در نظر گرفتیم. حتی هزینه دانلود فیلمها و پول اینترنت را هم از جیب خودمان دادیم. برنامهام این بود که در دوره اول این جشنواره چند نفر سیاه را کشف کنم.
پرهام: و این کار را کردی؟
یداللهی: بله.
پرهام: درحالیکه جشنواره آیینی و سنتی این کار را نکرد.
انصافی: او حتی چند سیاه دختر بسیار خوب کشف کرد.
یداللهی: و یک پسر بسیار خوب از همدان را کشف کردم که خود یک پدیده است. در دور دوم این جشنواره میخواهیم پارتنر انتخاب کنیم.
پرهام: این خیلی خوب است که برنامهها و سیاستهایت معلوم و مشخص است.
یداللهی: من تا دور پنجم جشنوارهام میدانم چه میخواهم.
پرهام: حرف من هم همین است که چرا جشنواره آیینی و سنتی این خروجی و سیاستها را ندارد؟
یداللهی: بهخاطر اینکه دولتی است. تا زمانی که هنر، ورزش و هر چیزی دولتی باشد وضع همین است.
انصافی: اگر دولتی بهشکل درست باشد، باز هم ارزشمند است. ما در سفری که به تاجیکستان داشتیم نمونه درست یک تئاتر دولتی را دیدیم و لذت بردیم. تئاتری که حتی پشتصحنه یک سوئیت داشت که بازیگر در آن زندگی میکرد.
شفیعی: این یعنی زیستتئاتری.
و در پایان ...
آزادفرد: پس باید گفت مشکل اول جشنواره آیینی و سنتی این است که باید از شکل سنتی خارج شود، برای خودش اسلوبی پیدا کند، خطمشی و اساسنامه هم داشته باشد.
یداللهی: فضای ثابت تئاتر برای همه گونههای نمایش ایرانی داشته باشیم، نقالی، پردهخوانی، تختحوضی و ... جشنواره باید رپرتوار کارهایی باشد که در طول سال اجرا رفته، به بازار تبدیل شود و از دبیرهای مختلف دعوت شود که به جشنواره ما بیایند، دبیر ما نیز به جشنوارههای کشورهای مختلف برود.
پرهام: دبیری داشته باشیم که حوصله سفر داشته باشد.
انصافی: اگر در سال اول به خارج از کشور نرفت حداقل به شهرستانهای خودمان سفر کند.
یداللهی: اینجاست که تئاترملی ما تعریف میشود. ما تئاتر ملی نداریم. تئاتر ملی کاری است که آقای فراهانی اجرا میکند، آقای مرزبان اجرا میکند یا آقای فتحعلیبیگی؟
پرهام: وقتی با یک ترمه میتوان یک پدیده از همدان کشف کرد با اجرا در رپرتوار میتوان پدیدههای بیشتری را کشف کرد.
آزادفرد: نکته مهم دیگر داشتن یک سایت درستوحسابی و دوزبانه است که چند مقاله به دو زبان فارسی و انگلیسی در آن قرار داده شود تا هر محققی از هر گوشهای از دنیا خواست بتواند از مقالات استفاده کند.
یداللهی: و در این یک سالی که جشنواره نیست، فراخوان متن داده شود. متنها جمعآوری شود و اگر پول چاپ ندارند آن را روی یک سایت قرار دهند. بعد از کارگردانان بخواهند از همین متنها را اجرا بروند و دیگر مرحله بازبینی متن برداشته شود. گروهها نیز در طول تمرین مشاوری در کنارشان داشته باشند. ما نیاز داریم که فرهنگ و هنرمان با نگاههای جدید درآمیزد؛ نگاهی نو ولی کنترلشده.
انصافی: اگر شگردهای نمایش ایرانی درست استفاده شود میتواند اتفاقات خوبی رقم بزند. یکی از این شگردها یعنی وارونهگویی در سریال مجید دلبندم استفاده شد و مورد استقبال مخاطب هم قرار گرفت.
یداللهی: تا زمانی که کسی تکنیک را یاد نگیرد نمیتواند کاری کند.
آزادفرد: این امر محقق نمیشود مگر با آموزش. جشنواره آیینی و سنتی در این سالها اینطور جا افتاده که اگر کسی وقیحتر باشد، سیاه جذابتری میشود. بارها سیاه را دیدهام که روی صحنه فحش میدهد و با افتخار میگوید که جشنواره او را تایید کرده است. آنها هنوز نمیدانند حاضرجوابی با پررویی و وقاحت فرق دارد.
یداللهی: من فکر میکنم جشنواره تا دوره دهم وظیفهاش را بهدرستی انجام داده و از دوره پانزدهم درحال درجازدن است.
انصافی: البته من اعتقاد دارد هر کس دیگری هم در این جشنواره مسوول شود نمیتواند خطمشی مشخصی را دنبال کند به این دلیل که نمیشود و نمیگذارند.
یداللهی: پس به این نتیجه میرسیم که همه یک خانوادهایم و دورهمی از فرهنگ سنتی خودمان لذت میبریم و مردم نیز در این لذت دخیل هستند.
انصافی: هنوز نمیدانم که چرا نمیگذارند ما خانه تئاتر داشته باشیم؟
آزادفرد: ناگفته نماند که آقای پرهام و آقای شفیعی در حال پیگیری این موضوع هستند.
شفیعی: شهرداری فضای بلااستفاده زیاد دارد. یکی از آنها تئاتر خاوران است که با امکاناتش یک جا افتاده و درحال مخروبه شدن است. میتوان این فضا را با کمک هنرمندان به خانهای برای نمایشهای آیینی و سنتی و سیاهبازی تبدیل کرد.
آزادفرد: ما خودمان دنبال این کار هستیم و به مرکز هنرهای نمایشی، خانه تئاتر و ارشاد هم کاری نداریم. حداقل کاری که جشنواره آیینی و سنتی باید انجام دهد که به نظرم بزرگترین رسالتش است، این است که شناخت درستی به ما بدهد. نگاه سلیقهای هم باید برداشته شود و به آموزشوپرورش اهمیت داده شود.
انصافی: همچنان اعتقاد دارم که جشنواره باید جلسات نقد و بررسی داشته باشد زیرا این نقد و بررسیها باعث پژوهشها و خروجیهای بعدی میشود.
آزادفرد: امیدوارم این اتفاقها بیفتد و همه اینها به میزان اهمیتی برمیگردد که به نمایش ایرانی داده میشود.