تعاریف کاری را بدانیم
دکتر «میثم مهرپور»، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتوگو با «صبحنو» میگوید: «طبق تعاریف بینالمللی، فردی شاغل محسوب میشود که در طول هفته مرجع، حداقل یکساعت کار کرده یا غایب موقت از کار بوده است. از طرفی، برخی از افراد بهدلیل شرایط زندگی نمیتوانند مدت طولانی بیکار بمانند و درنتیجه کاری را میپذیرند که مناسب آنها نیست. اگرچه این افراد با توجه به معیار حداقل یک ساعت کار، در زمره بیکاران قرار نمیگیرند اما بهطور همزمان در جستوجوی کار مناسبتر نیز هستند. به این افراد که به دلایل اقتصادی نظیر رکود کاری، پیدا نکردن شغل با ساعت کار بیشتر، قرار داشتن در فصل غیرکاری و غیره، کمتر از ۴۴ساعت در هفته کار میکند و خواهان انجام کار اضافی هستند اشتغال ناقص میگویند. اشتغال ناقص به سه رده زمانی، درآمدی و مهارتی تقسیم میشود و تحتتاثیر سطح تولید، مناسبات، سرمایهداری و نیروی کار فصلی است. همچنین برخی بنگاههای تولیدی کشور بهدلیل تحریمهای ظالمانه آمریکا و شرایط اقتصادی حاکم بر کشور تعطیل و تعدادی نیز تولید خود را کاهش دادهاند و کارفرماها برای اینکه به تعهدات خود عمل نکنند از نیروی کار نیمهوقت و ساعت کار محدود استفاده میکنند و این امر موجب کاهش ساعت کار و اشتغال ناقص شده است.»
این کارشناس اقتصادی میافزاید: «شاید سادهترین تحلیلی که از اعداد و ارقام ارائهشده میتوان داشت این باشد که ایرانیها آدمهای کاری نیستند. شاید بشود پا را فراتر گذاشت و مثلا گفت آنقدر وضعیت آنها خوب است که بدون کار کردن هم روزگار میگذرد. این موضوع هرچند درست نیست اما بعضا در گفتوگوهای روزانه میان شهروندان بیان میشود و بدتر آنکه برخی مسوولان نیز گاهی چنین نگاهی را ترویج میکنند. شاید شنیدهاید که مسوولی دولتی یا یک نماینده مجلس تلویحا یا صراحتا میگوید اگر جوانی بیکار بماند تقصیر خودش است؛ او دنبال کار نیست. البته حرفهایترها صدور چنین گزارهای را در این لفافه میپیچند که جوانان کار پیدا نمیکنند، چون مهارت و تخصص لازم را ندارند. واقعیت اما چیز دیگری است. واقعیت این است که کار نیست. این تحلیل ساده واقعیت دارد که بسترهای لازم برای کار کردن در ایران مهیا نیست. نبود این بسترها دلایل و نشانههای متعددی دارد. موانع زیادی بر سر راه فردی وجود دارد که میخواهد کسبوکاری ایجاد کند. دامنه مشکلات از موانع بر سر راه صدور مجوز تا موانع و دردسرهای بانکی، بیمهای و مالیاتی گسترده است. به این موارد باید عدمحمایت از کسبوکارها را نیز اضافه کرد. الان بیشتر از یکسال از شیوع کرونا در ایران میگذرد و این بیماری بهشدت به کسبوکارها آسیب زده است. بسیاری از این کسبوکارها بدون حمایت رها شدهاند و چه بسا دیگر توان سر پا ایستادن پیدا نکنند. مجموعه این شرایط باعث میشود یک جوان جرات و جسارت ایجاد یک کسبوکار را نداشته باشد.»
وضعیت وخیم اشتغال در کشور
«حجتالله عبدالملکی»، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیان اینکه حدود 4/2میلیون نفر بیکار و 2/2میلیون نفر دارای اشتغال ناقص یا ناپایدار هستند، گفت: حدود ۲ میلیون نفر ناامید از یافتن کار در کشور داریم که جزو جمعیت فعال نیستند. همچنین درحالحاضر 7/9میلیون نفر نیز با اشتغال کمدرآمد روبهرو هستند و5/4میلیون نفر دارای اشتغال غیررسمی بوده و بیمه ندارند. وی با بیان اینکه همه این گروهها باید مخاطب برنامه اشتغال دولت باشند، افزود: مهمترین گروه، بیکاران مطلق هستند اما سایر گروهها نیز باید مخاطب قرار بگیرند. در این راستا، برنامهای برای بیمه افرادی که اشتغال آنها آتیه ندارد یعنی بیمه نیستند، داریم یا افرادی که درآمد کم دارند طبیعتا درآمد آنها باید افزایش پیدا کند. بخشی از این آمار، مربوط به افراد ناامید از یافتن کار است که اگر فضای کسبوکار رونق پیدا کند این گروه جزو فعالان بازار کار خواهند بود و استانداردهای رشد اشتغال هم افزایش پیدا میکند. وی با بیان اینکه قرارگاه رفاه به زیستبوم ملی اشتغال جمهوری اسلامی ایران رسیده است، اظهار کرد: زیستبوم ملی اشتغال جمهوری اسلامی ایران، نسبت اشتغال و تولید را نشان میدهد که سیاست اصلی ما برای ایجاد اشتغال، تقویت تولید در بخشهایی است که مزیتهای ملی، محلی و منطقهای دارند. در جهت ساماندهی اشتغال پنج اتفاق باید بیفتد؛ اول، شناسایی نیروی کار مستعد، دوم، مشاوره شغلی و کلینیکهای کسبوکار و شتابدهندهها، سوم، ترویج و فرهنگسازی، چهارم، اطلاعرسانی رسانه ملی و دستگاههای اطلاعرسانی و پنجم، آموزش است. وی عنوان کرد: در سامانهای که ایجاد کردیم یک ستون فقرات با ۲۸میلیون کدملی داریم که بخشی از اینها بیکار، بخشی شاغل، بخشی ناامید از کار و بخشی با درآمد پایین یا شاغل بدون بیمه هستند که تمام برنامههای اشتغال ما اثر خود را روی این کدهای ملی میگذارد؛ مثلا در وامهایی که به تعدادی از این افراد پرداخت میشود وضعیت اشتغال رصد خواهد شد. در شرایط کرونا بیش از یکمیلیون نفر شغل خود را از دست دادند.
شاخص اشتغال ناقص همواره در بین مردان بیشتر از زنان و در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است. نکته قابلتوجه دیگر این است که این نوع اشتغال همیشه بد نیست