«رجب طیب اردوغان»، رییسجمهور کهنهکار ترکیه که شخصیت باثباتی در این عرصه ندارد، گاهی به دامن شرق میرود و برای مبارزه با امپریالیسم آمریکا به همکاری با چین و روسیه میپردازد و گاهی به دامن غرب میرود و سودای مبارزه با تروریسم در سوریه را در سر میپروراند. گاهی سر از لیبی در شمال آفریقا درمیآورد و به فکر توسعهطلبی و پهن کردن چتر عثمانیگری در قاره سیاه است و گاهی به همکاری نظامی با پاکستان و مانور مشترک با آذربایجان میپردازد که مبادا منافع ملی او در قرهباغ ارمنستان کاهش یابد. گاهی هم اقدامات تروریستی رژیمصهیونیستی را تقبیح میکند و گاهی هم با مقامات رژیم اسرائیل بر سر یک میز مینشیند و عکسی به یادگار میگیرد، اکنون هم که داستان پیوستن او به اتحادیه اروپا و اخراج سفرای 10کشور غربی بهدلیل دخالت در مسائل داخلی را پیش میکشد .داستان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا که چند دهه کشوقوس و مذاکره میان آنکارا و بروکسل را به همراه داشته، به نظر میرسد ماهیتی همچون افسانه پیدا کرده است. هربار درحالیکه به نظر میرسد پازل عضویت ترکیه در اتحادیه اروپایی بهسمت تکمیل شدن پیش میرود اما به یکباره با برهم خوردن روند، تمامی تلاشها نافرجام باقی میماند اما این همه نابسامانی و نافرجامی اردوغان در عرصه بینالملل برای چیست و این دولتمرد سرزمین عثمانی چرا در داخل و خارج دیگر محبوبیتی ندارد؟ نقش اپوزیسیون داخلی و منتقدان اردوغان در انزوای سیاسی او تا چه اندازه تاثیرگذار بوده است و چرا اقتصاد این کشور روزبهروز نحیفتر میشود.