لیبرالهای طرفدار مبارزه!
ازایندست متفکران لیبرال غربی که گذر و گذار کنیم، لیبرالهای وطنی - که نظم و نسق اندیشهای و فلسفی و گفتمانی خود را وامدار «غرب» هستند- هم طی هفتهها و روزهای اخیر تلاش داشتهاند مسوولیت 20ساله آمریکا در افغانستان را کمرنگ جلوه بدهند و نقش غیرقابل انکار واشنگتن در اعتباربخشی به طالبان (در قالب توافقنامه دوحه در اسفندماه سال 1398) را نادیده بگیرند. لیبرالهای وطنی با حاشیهانگاری نقش محوری آمریکا در فاجعه و فلاکت این روزهای افغانستان، یک هدف عمده دارند و آن، ایجاد هجمه علیه سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال وقایع پنجشیر است. لیبرالها، جمهوری اسلامی ایران را در میدان افغانستان بهویژه مورد پنجشیر منفعل میپندارند و معتقدند که نظام سیاسی مستقر در ایران، طرفدار طالبان است و چرا به داد مظلومیت یاران احمد مسعود نمیرسد. لیبرالها، با این همانی میان نگاه هستیشناسانه نظام جمهوری اسلامی ایران و گروه طالبان، مغرضانه نظام را از عوامل اصلی ایجاد وضعیت موجود در افغانستان تصویر میکنند؛ این در حالی است که واقعیت میدانی در همسایه شرقی نشان میدهد که امور، دایر مدار اراده سران سه کشور قطر، ترکیه و پاکستان است.
نکته مهمتر این است که لیبرالها که در فضای گفتمانیشان، دالهایی نظیر جنگطلبی، مبارزهجویی و مقاومتگری، مطرود شمرده میشود و در عوض صلح و مذاکره و سازش و تعامل، حرف اول و آخر را میزند، درمورد پنجشیر یکباره مقاومتجو شدهاند و از اینکه چرا ایران بهطور مستقیم و عیان، به جبهه مقاومت پنجشیر کمک لجستیکی نمیکند، گلایه دارند.از سوی دیگر، لیبرالها با اینهمانی نامتجانس میان مبارزه علیه داعش و داستان درگیری طالبان و پنجشیریها، شبهه میتراشند که چرا نظام سیاسی در ایران، در سوریه و عراق حضور میدانی یافت و در عوض چرا درمورد پنجشیریها، منفعلانه نظارهگر است. این گروه نمیدانند یا اگر میدانند قصد بروز ندارند که مقایسه وضعیت عراق و سوریه با مورد افغانستان، از اساس و بنیان اشتباه است چون حضور ایران در سوریه و عراق و مبارزه با توحش داعشی، به درخواست دولتهای ملی آن کشورها صورت گرفت اما در شرایط حاکمیت آنارشیسم مطلق در همسایه شرقی، حضور ایران در غائله افغانستان میتواند معادلات را پیچیدهتر کند. اصرار بر مداخله نظامی علیه طالبان، موضوعی است که لیبرالها 23سال پیش در قبال واقعه تلخ مزارشریف هم داشتند. نخبگان اصلاحطلب با اعمالنفوذ در شورای عالی امنیت ملی، سیاست جنگ با طالبان را پیش بردند که اگر اراده و نظر قانونی رهبری برای رد تصمیم شورا نبود، معلوم نمیشد لیبرالهای وطنی قرار بود کشور را وارد چه بازی خطرناک و بیپایانی در خاک افغانستان کنند.از طرف دیگر و با توجه به وضعیت نامناسب اقتصادی، حمله نظامی ایران علیه مواضع طالبان بار اقتصادی عظیمی را بر کشور و بر مردم تحمیل خواهد کرد و نظام و کشور را وارد ستیزی فرسایشی با آینده نامعلوم میکند. در همین باره، سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امورخارجه کشورمان چندی پیش، ضمن محکوم کردن حملات طالبان و ارتش پاکستان علیه مواضع نیروهای مقاومت پنجشیر، هرگونه مداخله خارجی در امور این کشور را محکوم به شکست دانست و تصریح کرد: «تاریخ افغانستان نشان داده مداخله خارجی اعم از مستقیم و غیرمستقیم نتیجهای جز شکست برای نیروی متجاوز نداشته و مردم افغانستان استقلالطلب و غیوری هستند و قطعا هرگونه مداخله خارجی محکوم است». برهمین اساس ایران باید با استفاده از ابتکارات و روابط قدرت نرم خود طرفین را به صلح و گذار مسالمتآمیز دعوت کند چرا که منطقه ظرفیت جنگ جدید را ندارد. دفاع از مردم پنجشیر وظیفه تمام کشورهای منطقه است.
لیبرالها در زمین آمریکا
برخلاف ادعای لیبرالها که قصد دارند نظام جمهوری اسلامی ایران را بازیگری بیطرف و منفعل در میدان تحولات افغانستان نشان بدهند، ایران از قضا مشغول رصد لحظهبهلحظه شرایط و کنشگری مقتضی است تا بار سنگین هزینهها به نفع تشکیل دولت ائتلافی و ملی کاسته شود. در همین باره، احمد علیرضابیگی، نماینده مجلس روز گذشته با اشاره به اظهارات سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس در جلسه غیرعلنی گفت: «سردار قاآنی تاکید کرد جمهوری اسلامی با نگاهی مبتنی بر منافع ملی خود، تحولات افغانستان را رصد میکند و به سرنوشت افغانستان علاقهمند است به همین دلیل از ابتدای ورود شوروی به افغانستان بهعنوان وظیفه دینی از مردم این کشور حمایت کرد». علیرضابیگی تصریح کرد: «سردار قاآنی تاکید کرد آنچه برای ما در افغانستان اهمیت دارد، این است که امنیت جمهوری اسلامی مخدوش نشود، نقشه آمریکا این است که ایران را با جهان اهل سنت درگیر کند». این نماینده مجلس با اشاره به دغدغه سردار قاآنی برای حل مشکل افغانستان از طریق تشکیل دولت با حضور همه اقوام گفت: «به گفته فرمانده سپاه قدس، شیعیان افغانستان برای جمهوری اسلامی اهمیت زیادی دارند و ایران تلاش دارد حل موضوع افغانستان از طریق جنگ نباشد و همه اقوام افغانستان در اداره کشور سهیم باشند». نکته مهم درباره اظهارات سردار قاآنی این است که فرمانده سپاه قدس، درگیر شدن ایران با اهل سنت را نقشهای آمریکایی میداند و بر این اساس، شاید بشود هجمه لیبرالها علیه نظام بابت چرایی درگیر نشدن با طالبان (بهعنوان گروه اهل سنت) را بازی آگاهانه یا ناآگاهانه ایشان در زمین آمریکا قلمداد کرد.
مانعتراشی آمریکایی، برای ابتکار صلح ایران
از سوی دیگر، آنچه برای نظام سیاسی ایران اهمیت دارد منافع ملت افغانستان است و هر ایده و طرحی که در خدمت این منافع باشد، جمهوری اسلامی زودتر و جلوتر از همه، از آن حمایت به عمل خواهد آورد. در همین باره، رهبر انقلاب چندی پیش در دیدار با اعضای هیات دولت تصریح کردند: «ما طرفدار ملت افغانستان هستیم چراکه دولتها همچون گذشته میآیند و میروند اما ملت افغانستان است که باقی میماند و نوع رابطه ایران با دولتها نیز بستگی به نوع رابطه آنها با ایران دارد». نکته مهم دیگر این است که جمهوری اسلامی ایران برای کنترل بحران در افغانستان، تیرماه امسال اجلاس بینالافغانی با حضور نمایندگان دولت افغانستان و هیات سیاسی طالبان را در مکان وزارت امورخارجه میزبانی کرد که هدف اصلی و عمده آن توسعه همهجانبه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان پس از برقراری صلح بود؛ اما آنطور که سخنگوی هیاترییسه مجلس شورای اسلامی روز گذشته اعلام کرد، ابتکار ایران برای حل مساله افغانستان با مانعتراشی آمریکاییها به بنبست منجر شد. سید نظامالدین موسوی در جمع خبرنگاران تاکید کرد: «آمریکاییها بر افغانها فشار آوردند و مانع از ابتکار عمل ایران و ادامه مذاکرات بینالافغانی شدند. درحالحاضر ثبات و امنیت افغانستان و منافع ملت ایران و مرزهای کشورمان موردتوجه ماست».شرایط این روزهای افغانستان خاص، پیچیده و درهم تنیده است که نمیشود در قبال آن بیگدار به آب زد. بدون شک جمهوری اسلامی ایران برخلاف ادعای منتقدان بیخرد داخلی، نسبتبه شرایط موجود در این کشور بیتفاوت نیست و از همه اهرمهای ممکن برای تغییر زمینبازی به شکلی صلحآمیز و در خدمت منافع مردم افغانستان، بهره میگیرد.