با نزدیکشدن به انتخابات، تحلیلها درباره اینکه اصلاحطلبان بالاخره قرار است از چه گزینه یا گزینههایی حمایت کنند، قوت میگیرد. با این حال هر کدام از این گزینهها در نوع خود ضعفهایی دارند که مانع میشود تا اصلاحطلبان به طور کامل روی آنها اجماع کنند. مثل همیشه اصلاحطلبان به دوگروه عمده تقسیم شده اند که هر کدام سودای یک فرد را در سر دارند؛ هرچند این دو گروه نیز یکپارچه نیستند و درون خود اختلافهایی دارند.تشکیل نهاد اجماعساز اصلاحطلبان باعث شده تا حرف و حدیثها درباره نامزدهای این جریان بیشتر شود. مثل دورههای گذشته، عرصه انتخاباتی جبهه اصلاحات به دو گروه عمده یعنی راست و چپ به ترتیب به نمایندگی حزب کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت تقسیم شده است. هر چه کارگزاران به گزینههای فرااصلاحطلبی و حتی اصولگرایی تمایل دارند، اتحاد ملتیها سعی دارند ولو به قیمت شکست و ناکامی، روی گزینهای اصلاحطلب سرمایهگذاری کنند.
اصلاحطلبان در هیچچیز هنر نداشته باشند؛ در اسطورهسازی از چهرهها خبرگی بلامعارضی دارند. مذاکرات با غرب و محصول آن یعنی برجام باعث شد تا بهانه برای فرازمانی نشاندادن شخصیت وزیر امور خارجه و اتصاف او به مصدق زمان، به دست اصلاحطلبان بیفتد. حالا و در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، گویا فرصت دروکردن از کاشتههای پیشین، فرارسیده است. بر همین اساس نیز قرار است وزیر امور خارجه بنا بر طرح انتخاباتی اصلاحطلبان، در کسوت زینتالمجالس کمپینهای انتخاباتی نامزد اصلی اصلاحات حاضر شود تا بلکه از قبل اسطورهنمایی او، سبد رای نامزد اصلی پر و پیمان شود.