رهامی در حالی به تلاش امثال مرعشی برای نهاییشدن نامزد اصلاحطلبان تا موقع تایید صلاحیتها پرداخت که مرعشی خودش روز 29 بهمن در گفتوگو با ایسنا، صراحتا به این سیاست اشاره کرده بود. سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی تاکید کرده بود: تصمیم ما این است که بعد از بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان، گزینه خود را اعلام کرده و از حالا دستمان را رو نمیکنیم. وی همچنین اضافه کرد: ما درباره گزینه حزب به جمعبندی رسیدهایم و پیشنهاد خود را به ائتلاف اصلاحطلبان اعلام خواهیم کرد و از او دفاع میکنیم اما در نهایت براساس نظر ائتلاف عمل میکنیم چون عضوی از ائتلاف اصلاحطلبان هستیم.
گزینه ناب اصلاحطلبی
در مقابل این رویکرد عملگرایانه، رادیکالهای عضو نهاد اجماعساز و فشارهای بیرونی بر این نهاد با هدف معرفی نامزد تماما اصلاحطلب، به طور بیشائبهای ادامه دارد. این فشارها در نوع خود میتواند روند اجماع اصلاحطلبان روی یک گزینه را با اما و اگرهایی مواجه کند. حسین کاشفی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت چندی پیش در گفتوگو با اعتمادآنلاین، با تهدید نهادهای نظارتی نسبت به رد صلاحیت نامزدهای شاخص اصلاحطلبی اعلام کرد: اگر قرار بر عدم تایید چهرههای اصلاحطلب باشد، طبیعی است گروه کثیری از مردم دلیلی برای رای دادن نخواهند داشت. فشارها برای معرفی نامزد تماما اصلاحطلب، برخی احزاب اصلاحطلبی را بر آن داشته تا به طور مستقل وارد کارزار انتخابات شوند. در همینباره، اسماعیل گرامیمقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی روز گذشته در گفتوگو با نامهنیوز از امکان معرفی نامزد به صورت مستقل خارج از حیطه اراده نهاد اجماعساز سخن گفت و تاکید کرد: این امکان وجود دارد که احزاب و گروههایی به صورت مستقل بروند و از نامزدی غیر از آن فردی که نهاد اجماعساز معرفی میکند، حمایت کنند که این دیگر به نهاد اجماعساز ربطی ندارد. عبدالواحد موسویلاری نیز که در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان نایبرییس عارف بود، در گفتوگو با جماران، با انتقاد از احتمال حمایت اصلاحطلبان از لاریجانی، تصریح کرد: من شخصا معتقد نیستم که اصلاحطلبان میتوانند روی فردی مثل آقای علی لاریجانی به تفاهم برسند؛ خیلی بعید میدانم و چنین چیزی اصلا به ذهنم نمیآید که یک روزی اصلاحطلبان دور ایشان جمع شوند و از ایشان به عنوان کاندیدای خودشان استفاده کنند.
رادیکالها؛ اقلیت قدرتمند اصلاحات
آنچه از مناسبات حاکم بر نهاد اجماعساز برمیآید، موضع اقلیت و ضعیف رادیکالهاست. حضور افراد عملگرایی نظیر نبوی، مرعشی و کمالی در راس این نهاد باعثشده تا رویکرد تند در قبال انتخابات و شوراینگهبان وجهه چندانی نداشته باشد. در عینحال، اصلاحطلبان رادیکال با سوءاستفاده از وضع موجود، موجسواری روی نارضایتیها و از همه مهمتر القای این امر که شاهکلید مشارکت حداکثری مردم در دست آنهاست، به دنبال آنند تا جریان اصلاحات و سپس حاکمیت و مجموعه نهادهای انتخاباتی را برای توجه به خواستههای حداکثری خود، تحت فشار قرار بدهند. عملگرایان اما بر این باورند که رادیکالیسم نهتنها میتواند منافع اصلاحات را تامین کند بلکه باعث میشود تا این جریان، از داشتن نامزد مناسب در عرصه انتخابات محروم شود و قافیه را بهراحتی به رقیب واگذار کند.
با این حال در جریان اصلاحات، صدای رادیکالها و نابگرایان همواره بلندتر و رساتر از میانهروها بوده است. در انتخاباتهای مختلف این امر همواره به اثبات رسیده که حتی با وجود اجماع جمع کثیری از میانهروهای اصلاحطلب برای حضور در انتخابات، در نهایت این نظر رادیکالها بوده که رجحان یافته و کل جریان اصلاحطلبی عطای حضور را به لقایش بخشیده است؛ مثلا در انتخابات مجلس یازدهم، با وجود اینکه طیف چشمگیری از نیروهای عملگرا قائل به حضور و ارائه لیست بودند، سرآخر به دلیل حاکم شدن مشی تندروها بر شورایعالی، اصلاحطلبان انتخابات را به طور رسمی تحریم کردند. همین روند نیز میتواند برای انتخابات ریاستجمهوری 1400 تکرار شود. با وجود اینکه افرادی نظیر علی لاریجانی، نامزد مورد علاقه طیف عملگرای اصلاحطلب هستند، در طرف رادیکالها، افرادی نظیر رضا خاتمی، عباس آخوندی و مصطفی معین از بیشترین اقبال برخوردار هستند. این اختلافنظر در روزهای منتهی به ثبتنامها و پس از آن میتواند افزایش یابد و طرح اصلاحطلبان برای همگرایی را با آشوب و دستانداز مواجهكند.