نهاد اجماعساز اصلاحات، گفت: مجمع عمومی نهاد اجماعساز عصر چهارشنبه تشکیل جلسه داد و بعد از تصویب آییننامه و مشخصشدن ارکان نهاد اجماعساز، انتخابات برای تعیین ارکان و مسوولان این جبهه برگزار شد. در این جلسه بهزاد نبوی به عنوان رییس، حسین مرعشی و حسین کمالی نواب رییس و آذر منصوری به عنوان سخنگو و علی باقری به عنوان دبیر جبهه اصلاحطلبان ایران انتخاب شدند.
بهزاد نبوی در میانه تندروی و واقعگرایی
از هفتهها پیش از انتخابات هیاترییسه نهاد اجماعساز اصلاحات، بسیاری بر این باور بودند که بهزاد نبوی ریاست این نهاد را به عهده خواهد گرفت و مامور هدایت اصلاحطلبان برای حضور موثر در انتخابات خواهد شد. اگر بخواهیم موضع و موقعیت سیاسی نبوی را بسنجیم و بر اساس آن تحلیل کنیم که چرا او برای ریاست نهاد «ناسا» انتخاب شده، بررسی سابقه سیاسی او و نسبتش با طیفهای درون اصلاحات لازم است. نبوی از جمله چهرههایی است که در میانه رادیکالیسم و پراگماتیسم اصلاحطلبی جای دارد؛ فردی که نه آنچنان رادیکال است که محذوریتهای ساختاری را نفهمد و نه آنقدر معطوف به قدرت که به هر نظمی، تن بدهد. مشارکت فعال در انتخابات مجلس پنجم و دعوت از همه اصلاحطلبان برای حضور در انتخابات مجلس یازدهم، در عین کنش موثر و تعیینکننده در جریان تحصن نمایندگان مجلس ششم و بعد از آن فتنه سال 88، رگههایی از عملگرایی و رادیکالیسم همزمان در وجود نبوی را به رخ میکشد.
انتخابات مجلس پنجم؛ فرمان مجمع روحانیون به بهزاد نبوی
فارغ از این مسائل، اگر بخواهیم برای وضعیت فعلی اصلاحات(در آستانه انتخابات ریاستجمهوری) متناظر تاریخی در نظر بگیریم، شاید انتخابات مجلس پنجم بهترین مثال باشد. جریان چپ به سردمداری مجمع روحانیون مبارز پس از قبول شکست سنگین در انتخابات مجلس چهارم از رقیب راستگرای خود و با آگاهی نسبت به نداشتن زمینه اجتماعی، ترجیح داد از آن پس، بخش اعظمی از فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی خود را به حالت تعطیل یا نیمهتعطیل درآورد. این خواب زمستانی تا آستانه انتخابات مجلس پنجم ادامه یافت. در این زمان، مجمع
روحانیون مبارز با وجود اینکه همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر تحریم انتخابات و ندادن لیست اهتمام داشت، لیکن در پشت صحنه، گروههای همسو با خود خاصه سازمان مجاهدین انقلاب را مامور تشکیل ائتلاف موسوم به «نیروهای خط امام» کرد. سازمان نیز ائتلاف با انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها و خانه کارگر را در دستور کار قرار داد اما خانه کارگر در لحظات آخر ترجیح داد به سمت حزب کارگزاران سازندگی(مجموعه تازهتاسیس منشعب از جامعه روحانیت مبارز) متمایل شود و با این حزب، لیست مشترک بدهد. در آن برهه سازمان به دلیل اختلافات عدیده با کارگزاران سازندگی بهخصوص در زمینه اقتصادی، از ائتلاف با راست مدرن امتناع کرد. با وجود اینکه ائتلاف نیروهای خط امام به رهبری پشت صحنه مجمع روحانیون و مدیریت میدانی سازمان مجاهدین انقلاب با شکست سنگینی مواجه شد، برخی چپهای اسم و رسمدار نظیر عبدالله نوری با حضور در لیست کارگزاران، توانستند از حوزه تهران به مجلس پنجم راه یابند و فراکسیون اقلیت «حزبالله» را تشکیل دهند که به دلیل تاثیرگذاری بر مناسبات مجلس پنجم، در فضای سیاسی به «اقلیت قدرتمند» مشهور شد. با این حال، بسیاری معتقدند که کنش سیاسی واقعبینانه سازمان مجاهدین انقلاب با جلوداری نبوی -که خود با وجود تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان، از حضور در مجلس پنجم بازماند- توانست زمینه حضور قدرتمند چپها و ائتلاف سراسری و یکپارچه آنها با راست مدرن در انتخابات 76 و نتیجتا پیروزی در آن انتخابات را فراهم کند.
تقسیم کار مجدد میان مجمع و نبوی
وضعیت اصلاحطلبان پس از انتخابات مجلس یازدهم و شکست در آوردگاه دوم اسفند، دقیقا شبیه به ناامیدی مسلط بر جریان چپ پس از انتخابات مجلس چهارم بود. اصلاحطلبان جز طیف راست حزب کارگزاران سازندگی و چهرههای با سابقهای نظیر بهزاد نبوی، از پس از دوم اسفند 98 دوباره به سمت ایده تحریم انتخابات پیش رفتند و با حمله به نهاد انتخابات و نهادهای نظارتی، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری 1400 را کاملا قابل پیشبینی و به سود آنچه خود «دولت نظامیان» مینامیدند، جا انداختند.
با این حال، بیانیه انتخاباتی محمد موسویخوئینیها، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز در شهریور امسال که طی آن، همه طیفهای اصلاحطلبی را به حضور همهجانبه در انتخابات 28 خرداد فراخواند، باعث شد تا یخ تشکیلاتی اصلاحطلبان بشکند و برخلاف قبل، کفه مشارکتطلبان سنگینی کند. به عبارتی، اثر سیاسی بیانیه اخیر خوئینیها دقیقا همان نقشی بود که مجمع روحانیون در انتخابات مجلس پنجم ایفا کرد و موجب شد تا نیروهای چپ پس از سالها رخوت و حاشیهنشینی، دوباره و این بار با پیشتازی نبوی و سازمان مجاهدین انقلاب عرصه سیاسی ایران را دریابند.
اکنون که نبوی با سالها فعالیت سیاسی و مشاهده
افتان و خیزانهای متعدد این عرصه، عنان امور نهاد اجماعساز اصلاحات را به دست گرفته، خود گویای تمایل کلی جریان اصلاحات به نوعی عملگرایی واقعبینانه است. در واقع انتصاب نبوی به ریاست جبهه اصلاحطلبان، در نوع خود حتما میتواند رادیکالهای اصلاحطلب از جمله حجاریان و تاجزاده و علوی تبار که نهاد انتخابات در ایران را به طور بیوقفه، با طعن و لعن و عتاب و خطاب مورد حمله قرار میدهند، به حاشیه بکشاند و در جدال «مشارکت-تحریم»، وزن مشارکتطلبان را سنگین كند.
مرعشی ترفیع گرفت؛ رادیکالها به حاشیه رفتند
دو نایبرییس نبوی یعنی حسین مرعشی، عضو حزب کارگزاران و حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار نیز جزو معتقدان به حضور فعال در انتخابات هستند که این امر نشان میدهد در راس تشکیلات انتخاباتی اصلاحطلبان، میلی بلادرنگ و همهجانبه برای حضور در انتخابات آینده وجود دارد. پیشتر و بنا بر آنچه اخیرا روزنامه اصلاحطلب اعتماد خبر داد، گویا قرار بر این بوده که حسین مرعشی در نهاد اجماعساز اصلاحطلبان مسوولیت سخنگویی را به عهده بگیرد اما ریاست نبوی باعث شد تا مرعشی
یک درجه بالا بیاید و نایبرییس شود و جای خود را به آذر منصوری که عضو حزب رادیکال اتحاد ملت است، بدهد.
اسب زین اصلاحات برای حضور کامل در انتخابات 1400
با مشاهده صحنه سیاسی و انتصاب مهم بهزاد نبوی برای ریاست نهاد اجماعساز اصلاحات، باید منتظر حضور جدی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده باشیم. در همینباره، احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و فعال اصلاحطلب که در طیفبندیهای مرسوم اصلاحطلبی بیشتر به جرگه چپها تمایل دارد، اخیرا در یادداشتی با عنوان «ریاست بهزاد نبوی بر ناسا و معنای آن» تصریح کرد: «انتخاب بهزاد نبوی به سمت ریاست این نهاد، پیشاپیش از جهتگیری اصلاحطلبان در انتخابات سال آینده پرده برمیدارد. به عبارت صریحتر، احزاب اصلاحطلب با انتخاب آقای نبوی، آماده حضور کامل در انتخابات سال آینده میشوند.» آمادگی برای حضور جدی یا بهزعم زیدآبادی «حضور کامل» برای انتخابات آینده، دقیقا خلاف آن چیزی است که تجدیدنظرطلبان طی یکسال پس از انتخابات مجلس یازدهم در بوق و کرنا کردند و تلاش داشتند با ایجاد یأس و ناامیدی اجتماعی، هر گونه تغییر و بهبود وضعیت در ایران را امری محال و مسدود جلوه بدهند؛ سیاستی که البته اصلاحطلبان در آستانه همه انتخاباتها از خود بروز میدهند و به امری ثابت و عادی در روند سیاستورزی آنها تبدیل شده است؛ اما فارغ از اینکه نبوی چه رویکردی به عالم سیاست دارد و اساسا اصلاحطلبان با انتخاب او به ریاست ناسا چه در سر میپرورانند، اصلاحطلبان با یک مانع بزرگتر و مهمتر برای کامیابی در انتخابات آینده مواجه هستند؛ نارضایتی و اعتراض بدنه اجتماعی. اصلاحطلبان و نبوی با این مانع چه خواهند کرد؟