اشغال ساختمان کنگره آمریکا توسط طرفداران و هواداران دونالد ترامپ در 6ژانویه (17دیماه) همچون رخدادی تاریخی، نه تنها در سطح داخلی، بلکه در جامعه جهانی، کانون توجهات را به سوی خود معطوف کرد. هرچند برخی گروهها و افراد سیاسی اقدام ترامپ وهوادارانش را محکوم و آن را با استناد به قانون متمم25 تهدید به برکناری کردند اما همزمان با این تحرکات، ترامپ با پذیرش شکست خود و تعهد به انتفال مسالمتآمیز قدرت به «جو بایدن» تا چند روز دیگر یعنی 20ژانویه، از ضرورت اصلاح و بازنگری در قوانین انتخاباتی ایالات متحده آمریکا سخن به میان آورد. فراتر از این موضوعات، شاهد طغیان شبکههای اجتماعی پرطرفدار همچون توییتر، فیسبوک و اینستاگرام علیه ترامپ بودیم؛ بهگونهای که توییتر به صورت دائمی حساب کاربری رییسجمهوری آمریکا را مسدود کرد. اقدامی که پیش از این توییتر سخنان توهینآمیز و یا جنگطلبانه ترامپ که علیه کشورهای دیگر عنوان میکرد را مسدود نکرد. پارادوکسی که حالا به ناآرامی کشور خودشان منجر شده است، حساب توییتری رییسجمهورشان را مسدود میکنند تا مبادا با گزافهگویی یا سخنی، فضای درونی جامعه آمریکا را ملتهبتر کند.
با این اوصاف، اکنون این مساله قابل طرح است که آمریکا بهعنوان داعیهدار دموکراسی و آزادی بیان، در روزهای پس از انتخابات سوم نوامبر و اشغال کنگره در 6ژانویه2021، چه رویهای را سپری خواهد کرد؟ یا به عبارت دیگر، رویدادها و اعتراضات ششم ژانویه که منجر به تسخیر چند ساعته کنگره این کشور شد، نشانگر چه تحولی در لایههای زیرین جامعه آمریکاست و آیا سیستم دموکراسی کنونی قادر به تداوم به وضعیت همچون گذشته را دارد؟ دروغ بودن دموکراسی آمریکا حتی در سرکوب معترضان هم نشان داده شد و پلیس حاضر نبود آنگونه که جنبش معترضان سیاهپوست را که ماهها سرکوب میکرد، با هواداران دونالد ترامپ چنین رفتاری از خود نشان دهد.
اعتراضات ترامپ و طرفدارانش را میتوان نماد شکست و ناکارآمدی سیستم دموکراسی دو حزبی و گزینشی آمریکا ارزیابی کرد که تسخیر چند ساعته کنگره، نماد شروع تحولی بزرگ در آمریکاست که در سالهای قبل آغاز شده بود اما نه رسانهها و نه سیاستمداران حاضر به اقرار به آن نبودهاند. حال باید منتظر دیگر رخدادهایی بود که پس لرزه چنین اعتراضاتی است و آنگونه که ترامپ هم عنوان کرده است 70میلیون نفر رأیدهنده او در دیگر رخدادهای سیاسی اجتماعی آمریکا حضور خواهند یافت و باز هم شاهد چنین شورشهایی در داخل این کشور خواهیم بود.
در حقیقت، روند تحولات جامعه سیاسی آمریکا طی تمامی سالهای بعد از2016 تاکنون، یعنی بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، موید این امر است که دموکراسی آمریکایی به شدت آسیبپذیر بوده و عصر «پسا آمریکایی» کلید خورده است. آنگونه که «ریچارد هاس»، رییس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا میگوید، بعد از اشغال کنگره، «بعید است کسی در جهان دیگر به همان شکل ما را ببیند، احترام بگذارد، بترسدیا به ما وابسته باشد. بهطور حتم اگر عصر پسا آمریکا تاریخی داشته باشد، مطمئنا (روز تسخیر کنگره توسط طرفداران خشمگین ترامپ) است.
ایزدی: هرچند ترامپ شکست انتخاباتی خودش را پذیرفت اما شورشهای آمریکا ادامه مییابد
«فؤاد ایزدی» کارشناس مسائل آمریکا در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «صبحنو» با پرداختن به اینکه دوران پسا آمریکا مدتی است شکل جدی به خود گرفته است، و این شورشها ادامه خواهد یافت، عنوان کرد: هر چند اعتراضات هواداران ترامپ نسبت به نتایج انتخابات با چند ساعت تسخیر کنگره همراه شد و ترامپ شکست انتخاباتی خودش را اعلام کرد اما باز هم شورشهای دیگر در این کشور ادامه خواهد یافت. چراکه دو جریان در آمریکا منتظر اسقاط نظام موجود هستند. اتفاقات کنگره آمریکا که توسط جریان راست روی داد و سرکوب شدند را باید آتش زیرخاکستری دانست که دوباره سرباز میکند چون مشکلات آمریکا ریشهای است و درست شدنی نیست و اعتراضات اینقدر ادامه مییابد تا تحول جدیتری صورت گیرد.
کلید خوردن دوران پسا آمریکا
آقای فواد ایزدی با اشاره به اینکه دوران پسا آمریکا مدتی است کلید خورده است، تصریح کرد: این هم قبل از این اتفاقات کلید خورده بود. به نظر من این روند افول آمریکا سالهاست که شروع شده و کشوری رو به افول است از این جهت میتوان گفت؛ ما در دوره «پسا آمریکا» زندگی میکنیم. دوران پسا آمریکا به این معنی نیست که آمریکا از صحنه روزگار محو شده بلکه به این معنی است که دیگر جایگاهش همانند قبل نیست. برخی هم در داخل کشور ما فکر میکنند آمریکا کدخدای دنیاست امید است که این افکار از کشور ما هم زدوده شود. وی با اشاره به رفتار دو گانه توییتر در مسدود کردن مطالب نشر یافته ترامپ از اوضاع داخلی آمریکا و همچنین پارادوکس برخورد پلیس با معترضان سفیدپوست و سیاهپوست، گفت: این جریان اعتراضی در آمریکا یک درصدی از سیستم داخلی آمریکا را هم شامل میشود که به هر دلیلی منتقد دولت هستند. طیف راست آدمهای بیشتری در درون سیستم آمریکا دارد. نباید فراموش کرد که دو ساختمان در آمریکا حفاظت زیادی میشود ؛ یکی ساختمان کنگره و دیگری کاخ سفید. اینکه معترضان توانستند داخل کنگره شوند را باید کمکهایی دانست که از داخل به معترضان شده که رسانههای آمریکایی هم به این موضوع اشاره کردند. این روند همچنان ادامه دارد و آن نیروهای درون سیستم به معترضان کمک میکنند چراکه بیشتر آنها از طیف راستگرا هستند. اما طیف چپ نیروی کمتری در داخل سیستم دارند و اگر همین جمعیت معترضان سیاهپوست بودند یا از طیف چپ، با آنها برخورد بیشتری میشد چراکه در داخل سیستم، نیروی کمتری دارند. درباره فضای رسانهای هم به همین شکل میتوان متصور شد.