در‌به‌در دیده شدن
چهارشنبه گذشته دهباشی، در توییتی نوشت: «خانه‌های حجاز در صدر اسلام جز پارچه‌ای حائل اساسا در نداشتند، چه رسد به در چوبی که آتش بگیرد و مسمار داشته باشد و شکسته شود و این‌ها. امام علی ؟ع؟ نیز به خلفا مشورت داده و تحت فرمان‌شان به جهاد می‌رفت. شیعه و سنی، شاخه‌های یک درخت‌اند. و تفرقه میان مسلمین، سرچشمه شطی از خون!» به نظر می‌رسید که برای نیل به نتیجه‌ای مطلوب یعنی «وحدت میان شیعه و سنی» یکی از بدیهیات تاریخ تشیع یعنی «ظلم به حضرت زهرا ؟س؟» با ابزاری مبهم و مشوه یعنی «در نداشتن خانه‌های حجاز» در زمان صدر اسلام به چالش کشیده می‌شود!
حضرت امام خمینی ؟ره؟ که به‌عنوان بنیانگذار اولین و مهم‌ترین حکومت شیعی در جهان، به‌عنوان بزرگ‌ترین نظریه‌پرداز و منادی وحدت مسلمین نیز شناخته می‌شود و به‌دنبال ایشان، جریان اصلی فکری در حوزه معرفت دینی همواره بر مطالبه حق اهل بیت ؟عهم؟ در عین اجتناب از توهین و دشنام و تفرقه‌افکنی تاکید داشته‌اند. اما حالا برخی چهره‌ها به نام وحدت، تلاش می‌کنند اصول اساسی و بدیهیات تاریخی را نیز مورد تردید و انکار قرار دهند.
جالب‌تر آن که یکی دیگر از فعالان فکری یکی از جریان‌های نوظهور سیاسی که با نام چپ نو یا چپ اسلامی شناخته می‌شود، در پاسخ به توییت دهباشی در اولین بخش از رشته‌توییتی تحلیل‌های عجیب و غریب ارائه داد. پس از این که دهباشی توییت خود را حذف کرد دخانچی نیز برخی توضیحات را ارائه داد.
به نظر می‌رسد عبور از فترت سیاسی و تلاش برای دیده و مطرح شده در آستانه انتخابات به واسطه اظهار نظرهای شاذ در حوزه‌های تاریخی و معرفتی توانسته است نویسندگان این محتواها را قانع کند که «اشتباه گفتن از سکوت بهتر است»!
شواهد متعددی که حجت‌الاسلام کاشانی در گفت‌وگو با دهباشی در نقد محتوای توییت او مطرح کردند و در کانال و صفحات ایشان در دسترس است، برای پاسخ به مبانی اشتباه آن کافی است. از نقد حجت گرفتن فقدان در برای استدلال نبود ظلم در حق حضرت فاطمه ؟س؟ گرفته تا شواهد قرآنی و تاریخی برای وجود درهای چوبی در خانه‌های مدینه برای پاسخ به این ادعای غلط و غیرتخصصی به اندازه کافی قانع‌کننده بوده است اما باید دید این گفت‌وگوها انگیزه‌های سیاسی پنهان گویندگان را نیز درمان خواهد کرد یا همچنان به این روش ادامه خواهد داد.