تا همین چند سال پیش در تقویم فرهنگی و اقتصادی کشور ایران «جمعه سیاه» وجود نداشت اما از چند سال قبل و گسترش همهگیر فضای مجازی رفتهرفته این اصطلاح نیز به فرهنگ لغات جوانان کشور افزوده شد.
«جمعه سیاه» اولینبار در آمریکا رخ داد، زمانی که در
۲۴ سپتامبر سال ۱۸۶۹ بازار طلا به رسوایی کشیده شد. گفته میشود که پس از پایان جنگ داخلی آمریکا، بین ایالات متحده آمریکا و ایالات مؤتلفه آمریکا، نوبت به دوران 12 ساله بازسازی آمریکا رسید. بدین ترتیب، ایالتهای شکستخورده جنوبی، مورد بازسازی ایالتهای شمالی پیروز قرار گرفتند. دو تن از زمینخواران آن دوره به نام جِی گولد (Jay Gould) و جیمز فیسک(James Fisk) به واسطه خریدهای عمده در مدتی کوتاه، انحصار موقت طلا را به دست گرفتند. آنها از این طریق سود کلانی به دست آوردند. دولت وقت که بهموقع متوجه این سوءاستفاده نشد، حجم طلای بالایی را روانه بازار کرد تا قیمت ازدسترفته ثابت شود؛ اما در نهایت، زندگی بسیاری ویران شد و از آن روز به نام «جمعه سیاه» (بلک فرایدِی) یاد میشود.
بعدها در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی،«جمعه سیاه» با هویتی جدیدتر در فرهنگ اقتصادی غرب جا باز کرد، بهطوریکه در این کشورها، همزمان با آخرین جمعه ماه نوامبر، اجناس مراکز خرید بزرگ، فروشگاهها و همچنین برخی محصولات کارخانهها با قیمت بسیار پایینتر از قیمت مرسوم فروش در سایر روزهای سال به فروش میرسید. این شیوه فروش بعدها به مدد گسترش فضای مجازی به کشورهای آسیایی از جمله ایران منتقل شد. حالا چند سالی است که در ایران و به ویژه در سایتهای خرید اینترنتی در جمعه آخر ماه نوامبر حراجهای پرهیاهویی اجرا میشود که طرفداران پروپاقرصی هم دارد.
تفاوتهای «حراجمعه» ایرانی با بلکفرایدِی غربی
هرچند این بلکفرایدِی و به قول برخی سایتهای ایرانی «حراجمعه»ها به تقلید از فرهنگ غرب و با شباهتهای ظاهری با آن در کشور ما اجرا میشود اما تفاوتهای ساختاری بسیاری با آنچه در غرب روی میدهد، دارد. اولین تفاوت در زمان معنایی این حراج میان ایران و کشورهای غربی است. فلسفه وجودی برگزاری این حراج سالانه در کشورهای غربی، همزمانی آن با روزهای پایانی سال میلادی و شروع جشنهای کریسمس و تعطیلات است. در حقیقت انبارگردانی این کشورها در ماه نوامبر و دسامبر صورت میگیرد. این درحالی است انبارگردانی و تغییر فصل در ایران، در ماه اسفند اتفاق میافتد.
در کشورهای غربی همزمان با پایان فصل، جنسهای از مد خارجشده، مدلهای قدیمیتر اجناس الکترونیک و همچنین لباسهایی که مربوط به فصل در حال گذار است در «جمعه سیاه» به حراج گذاشته میشود تا هم انبارگردانی صورت گیرد و هم اجناس قدیمیتر و مربوط به فصل سرد فروش رود و هم آنکه دکورهای مغازهها آماده اجناس مد روز و بهاره شود. این درحالی است که با توجه به اینکه همزمانی این اتفاق در این سوی کره زمین و در ایران همزمان با شروع ماه آذر و در فصل پاییز است و تغییر سال و تغییرات آبوهوایی در فروردین رخ میدهد، این حراج در آذر نه میتواند توجیهی برای خارجکردن لباسهای از فصل گذشته باشد و نه توجیهی برای انبارگردانی و تغییر دکور؛ بنابراین سیاستگذاران فرهنگی و اقتصادی به راحتی میتوانستند با دیدن استقبال جوانان از این فرهنگ فروش، زمانی مناسب را در فصل زمستان و اسفند در نظر بگیرند تا هم به فروش بنگاههای کوچک و بزرگ اقتصادی کمک کنند و هم زمینه خرید پرشور عید را برای اقشار مختلف مردم فراهم آورند. دیگر تفاوت بارز این روز در ایران و کشورهای غربی، نوع حراج کارخانهها و سایتهای فروش است. هرچند در چند سال اخیر روزبهروز استقبال مردم از خریدهای ویژه
«حراجمعه» بیشتر شده اما هر سال میزان تخلفها نیز بیشتر میشود.
در کشورهای غربی، معمولا قیمت اجناس ثابت است و مشتری برنامهریزی میکند و خرید جنس مورد نیازش را تا روز جمعه آخر نوامبر به تاخیر میاندازد تا بتواند در این روز جنس موردنظرش را با تخفیف قابل توجهی خریداری کند؛ این درحالی است که مشاهدات میدانی و تحقیقات ما نشان میدهد که شیوه تخفیف سایتها و فروشگاههای ایرانی متفاوت است.
بسیاری از خریداران بعد از خرید متوجه میشوند که زیان کردهاند یا آنکه قیمت خریداریشده جنس موردنظرشان با قیمت اصلی آن تفاوتی ندارد چرا که متاسفانه بسیاری از فروشندگان در روزهای نزدیک به جمعه سیاه، برچسب واقعی قیمتها را تغییر داده و برچسب جدیدی با قیمت بالاتر و گاهی حتی تا دو برابر بیشتر روی جنس متصل میکنند و بعد روی قیمت جدید را خط زده و قیمت تخفیف را مینویسند. این کار باعث میشود که با آنکه جنس مورد نظر حتی تا صددر صد هم تخفیف پیدا میکند اما با قیمت یکی دو ماه پیش خود تفاوت چندانی نداشته باشد و حتی گاهی قیمت بالاتر هم برود!
این اتفاق هر سال در یکی دو سایت مشهور فروش اینترنتی و در مورد اجناسی که قیمت آنها چندان قابل رصد نیست، اتفاق میافتد. مثلا در فروش اینترنتی لباسهای مجلسی و پالتو و همچنین لوازم جانبی تلفن همراه این مورد به وفور دیده میشود. از سوی دیگر معمولا کارخانههای تولیدی در کشور ما هیچ علاقهای به فروش ویژه و ارائه تخفیف در جمعه سیاه و حتی پایان سال ندارند. اگر به سایتهای معروف فروش اینترنتی مراجعه کنید، میبینید که مثلا قیمت محصولات صوتی و تصویری مانند تلویزیون در حراج جمعه سیاه تغییری نکردهاند و فقط یکی از شرکتهای تولید تلویزیون
3 درصد روی برخی محصولاتش تخفیف گذاشته که این درصد در مقایسه با قیمت کل کالا رقم بسیار پایینی است.
کلاهبرداریهای متعددی که در این روز صورت میگیرد، باعث شده افراد بسیاری که به خاطر هیجانات کاذب اقدام به خرید میکنند، یکی دو روز بعد پشیمان شوند زیرا یا جنس را گرانتر یا معادل قیمت واقعیاش خریدهاند یا اگر هم در ظاهر سود خوبی از خرید کرده باشند، بعد از فروکشکردن هیجاناتشان متوجه میشوند که نیاز چندانی به جنس مورد نظر نداشته و در واقع اسراف کردهاند. از سوی دیگر وقت و زمان زیادی نیز صرف خرید حضوری یا گشتن در فضای مجازی برای یافتن تخفیفهای جدید شده و در برخی خیابانها و فروشگاهها ترافیک انسانی ایجاد میشود. مثلا روز گذشته راسته خیابان فردوسی که محل فروش اجناس چرم است به دلیل حراج جمعه سیاه، مملو از جمعیت بود.
از سوی دیگر عدهای هم برای خرید اجناس از برندهای مشهور به کشورهای همسایه مانند دوبی و ترکیه میروند. البته امسال به دلیل گرانشدن هزینه سفر، برخی ترجیح دادند تا به صورت زمینی به شهر وان ترکیه بروند اما آنها نیز خرید چندان بهصرفهای نداشتند. برخی نیز که به کارتهای اعتباری بینالمللی دسترسی دارند از فروشگاههای اینترنتی بزرگی مانند آمازون خرید میکنند اما با دردسرهای زیادی برای ارسال کالایشان روبهرو میشوند. با وجود آنچه گفته شد، هستند کسانی که با برنامهریزی درست، خرید بهصرفهای انجام میدهند و از خرید جمعه سیاهشان لذت میبرند.