با وجود بیاعتمادی به غرب، لوازم مذاكره و حتی تفاهم را در اختیار حسن روحانی قرار داد. نتیجه اما بدعهدی غرب و شكست ایده حسن روحانی بود. از دست رفتن ایده مركزی دولت روحانی برای او هزینه فراوانی داشت. مهمترین آنها كاهش سرمایه اجتماعی روحانی است. او كه به دنبال احیای سیاست و اقتصاد با سیاست خارجی بود، در نهایت هر سه را
از دست داد، به نحوی كه تصمیمهای او در سطح سیاست و اقتصاد، هزینههای فراوانی دارد كه نمونهاش در افزایش قیمت بنزین قابل مشاهده است. در شرایط فعلی اما راه ایجاد ثبات و آرامش در كشور از سیاست میگذرد. انتخابات آینده مجلس میتواند راه اصلاح
رویه مدیریتی و روند اداره كشور را مهیا كند. مردم به دنبال تغییر هستند و نیروهای سیاسی متعلق به جریان انقلاب باید پرچمدار این تغییرات باشند. نهاد انتخابات و صندوق رای بهعنوان بخش مهم سیاست میتواند راه را برای گشودن گرههای اجرایی كشور باز كند. در این میان نگرش مردممحور نیروهای انقلاب كه بازتابدهنده خواست طبقات محروم و مستضعف باشد مردم را راغب میكند تا بیاعتمادی خود را به جریان اعتدال و اصلاحات بیان كنند. راه ثبات اقتصاد و حل مشكلات مردم از سیاست میگذرد. سیاست میتواند زمینه را برای سیاستمداران مردمی و كارآمد فراهم كند.