میخواستند لبنانِ دیگری از ایران بسازند؛ لبنانی که در نیمه دوم دهه 70 و نیمه اول دهه 80 میلادی، آتش جنگ داخلی امانش را بریده بود. لبنانیزهکردن ایران، بهعینه در اظهارات سرکردگانِ سازمان منافقین قابل فهم و درک بود. به این گفته مسعود رجوی دقت کنید: «عدهای میخواهند ایران را ترکیه بکنند اما ایران ترکیهبشو نیست، لبنان خواهد شد». این اظهارموضع رادیکال، در روز 25 خردادماه 1359 در ورزشگاه امجدیه تهران مطرح شد؛ یک سال و پنج روز قبل از اینکه غریو ناهنجار گلولههایِ سازمانِ بهاصطلاح مجاهدِ در راه آرمان خلق، آغازگر تاکتیک جنگمسلحانه علیه نظام نوپای اسلامی و تودههای حامی آن شود؛ تاکتیکی که استراتژی اصلیاش، سرنگونی کل حاکمیت بود. با وجود شهادت بهشتیها، باهنرها و رجاییها، نظام اسلامی برخلاف پیشبینی منافقین، دوران صغارت را تدریجاً و با حمایت مردم از سر گذراند و به شجرهای با ریشههای تناور بدل شد. برای پاسخ به این پرسش که چرا سازمان منافقین، موفق به زمینزدن نظام جمهوری اسلامی نشد، به سراغ «حسین تقوامنش» و «محمد رئوفینیا» دو مأمور سابق امنیتی رفتم. پیش از پاسخ به پرسش مزبور، درباره حادثه انفجار دفتر نخستوزیری که دو روز دیگر سیوهشتمین سالگرد آن خواهد بود هم بحث کردیم. این گفتوگوی مفصل را در ادامه میخوانید.