اگر این فرد یک سیاستمدار و در جایگاه حکمرانی یک کشور باشد، پاسخ به این پرسش اهمیتی بهمراتب بیشتر پیدا میکند، چرا که محاسبات و اظهارات یک سیاستمدار حاکم از سویی مستظهر به دادههای مراکز مختلف آن کشور است و از سوی دیگر تعیینکننده رویکرد و نحوه مواجهه آن کشور با مسائل پیرامون خود.
دولت آمریکا سالهاست که حوزه بینالملل را وجهه غالب خود قرار داده و بسیاری از سیاستها، مأموریتها، مواضع و اقدامات حکمرانان این کشور معطوف به خارج از مرزهای این کشور است.
دستگاه محاسباتی آمریکا بهعنوان مدعیترین قدرت جهانی در تحلیل و برآوردهای بینالمللی از چه میزان اعتبار برخوردار است؟ یا به همان عبارت عامیانه، روی ادعاهای دولتمردان آمریکا درباره مسائل بینالمللی چقدر میشود حساب باز کرد؟
پاسخ به این پرسش، تصویر مفتضحانهای را از اعتبار این کشور پرمدعا
پیش روی ما قرار میدهد.
زمانی اگر آمریکاییها اراده میکردند، جنگ جهانی را خاتمه میدادند؛ اما سالهاست که اراده دولتمردان آمریکا نهتنها محقق نمیشود بلکه نتایج کاملاً معکوسی میدهد! و قابل توجه اینکه هر چه جلوتر آمدهایم و هر چه زمان بیشتر میگذرد میزان و کیفیت خطاهای آمریکا بیشتر میشود!
به محاسبات 40سال اخیر دولتمردان آمریکا درباره انقلاب اسلامی نگاه کنید!
ازحمایتشان از دولت روبهزوال پهلوی گرفته تا پیشبینی سه ماه و 6ماههشان از عمر انقلاب؛ و از عملیات پنجه عقاب نیروی دلتای آمریکا در طبس تا حمایتشان از صدام و از حمایتهایشان از منافقین گرفته تا تحریمها و مواضعشان در فتنههای۷۸ و ۸۸ و ۹۶و تابستان داغ ۹۷ و 40سالگی انقلاب و...
مشاهده و مرور این وقایع، فهرستی بلند از محاسبات غلط آمریکاییها و ناکامیهای پیدرپی آنها را در مقابل دیدگان ما قرار میدهد.
اما این محاسبات غلط و ناکامیهای ناشی از آن، به ایران اسلامی
ختم نمیشود.
گستره این اشتباهات و خطاهای فاحش محاسباتی را باواسطه و بیواسطه
در لبنان، سوریه، افغانستان، عراق و یمن نیز شاهدیم.
خطاهای محاسباتی که به اعتراف رییسجمهور احمق فعلی آمریکا، علاوهبر تلفات جانی قابلتوجه، هفت تریلیون دلار خرج روی دست این کشور گذاشته و خسارتهای مالی و جانی بیشماری را هم به کشورهای منطقه تحمیل کرده است.
علت این اشتباهات محاسباتی پیدرپی را باید از سویی در روحیه استکباری دولتمردان آمریکا، ندیدن و نشناختن تحولات جهانی و افول ابرقدرتی این کشور جستوجو کرد و از سوی دیگر، در شکلگیری یک قدرت نوظهور اسلامی و بهتبع آن شکلگیری جریان مقاومت و اتکای این جریان به منبع همه قدرتها یعنی «خداوند».
مادامی که روحیه استکباری دولتمردان آمریکا و بیتوجهی به تحولات منطقهای و جهانی ادامه یابد و قدرت نوظهور ایرانی و اسلامی و جریان مقاومت هم با ایمان و تکیه بر خداوند استمرار داشته باشد، آن شکستها و این پیروزیها نیز ادامه خواهد داشت.
دولتمردانی که اشتباهات محاسباتیشان را متوجه نشوند و همچنان با اتکا به برآوردهای غلط راه خود را ادامه دهند و عرض خود ببرند و زحمت دیگران بدارند، «حقیقتاً احمقهای درجهیک» هستند.