این که چقدر دانشگاه و حوزه در نظریهپردازی موفقاند، بحثی دیگر است که یک بحث پیشینی است. آییننامه آزاداندیشی در شورای اسلامی شدن دانشگاهها تصویب میشود و آنها ناظر و مجری کرسیهای آزاداندیشی هستند.
اصل ماجرا این است که تا زمینه آزاداندیشی فراهم نشود نوبت به نظریهپردازی نمیرسد.
در نتیجه تدبیری در سه،چهار سال اخیر انجام دادیم، در حدود ۲۳ نظریه و نوآوری از مجموع ۴۴ نظریه در این دوران ثبت شده است.
ایده جدیدی را راهاندازی کردیم تحت عنوان کرسیهای ترویجی که یک جلسه است و نیاز نیست حتماً به نظریه برسد اما جسارت به اساتید ما میدهد.
تا الان ۲۵۰۰ کرسی ترویجی در دانشگاههای مختلف برگزار شده که اینها زمینه گفتوگو و ایجاد یک فرهنگ را فراهم میکند.
اصالت با جسارت اندیشیدن است و نه ساختار. اگر بخواهیم نظریهپردازی به معنای دقیق کلمه در دانشگاهها بدون لزوماً وجود هیأت محقق شود چند اتفاق باید بیفتد. ساختار آموزشی ما باید پژوهشمحور شود. همچنین تمرکز برکیفیت مقالات به جای تمرکز بر حجم مقالات و ... .
باید موانعی را نگاه کنیم که این هیأت آنها را برداشته است. قبلاً وقتی دانشگاهی میخواست کرسی برگزار کند نهادهای مختلفی از جمله نهادهای امنیتی دخالت میکردند. الان این مسأله در کل دانشگاههای کشور دیگر وجود ندارد. این دخالت نکردن نهادهای دیگر، یک کار ساختاری است. مثلاً میدانیم در باب جمعیت، مقام معظم رهبری نظر مشخصی دارند. تعدادی از اساتید جامعهشناسی جمعیت با این نظر مخالفت داشتند و در چندین دانشگاه کشور کرسی برگزار کردند و نظراتشان را طرح کردند بدون این که یک نهاد دخالت کند. این یک کار بزرگ است.
۸۰ درصد کسانی که میخواهند نظریهشان را ثبت کنند استاد تماماند و نیازی به ارتقاء ندارند که بگوییم برای ارتقای خود میخواهد نظریهای ثبت کند.
ما خیلی از این نظریهها را به دستگاههای مختلف معرفی میکنیم تا نظریهها جنبه کاربردی پیدا کنند.
وقتی حدود پنج سال پیش به دانشگاه علامه طباطبایی میرفتم استاد میگفت من آزادی حرف زدن ندارم اما الان آن استاد در نوبت است که کرسی برگزار کند. کسانی که احساس آزادی ندارند جسارت اندیشیدن و حرف علمی ندارند و میگویند ما اجازه حرف زدن نداریم.
حال آن که حرفی برای ارائه ندارند. بخشی از نبود احساس آزادی هم به خاطر استبداد علمی پارادایمهایی است که در گروههای علمی دانشگاهها وجود دارد. این استبدادهای جزیرهای در محیطهای دانشگاهی مانع از آزادی است.
تا میگوییم نبود آزادی، نهادهای امنیتی به ذهن میآید اما موانع مهمتری داریم که میتوان گفت استبدادهای پنهاناند.نسبت به فعالیتهای ایجابی همیشه جنگهای روانی است که نباید از اصل موضوع ما را منحرف کند. نکته دیگر این است که اگر حمایت معاونت پژوهشی وزارت علوم میبود کرسیهای نظریهپردازی چند برابر ارتقاء پیدا میکرد و این حمایت باید تقویت شود.