هیچ فرماندهای حاضر نمیشود عمق استراتژیک خود را در میدان نبرد از دست بدهد، نه تنها دوست ندارد چنین اتفاقی رخ دهد بلکه همه آنچه را دارد در توان میگیرد تا روزبهروز بر عمق نفوذ و عمق استراتژیک خود بیافزاید؛ و این توان استراتژیک لزوماً به ادوات نظامی محدود نمیشود و مسائل مختلفی را در برمیگیرد، فرمانده حتی وقتی در میدان نبرد هم نباشد باید قائل به داشتن مقولهای باشد که در بزنگاههای مختلف بتواند از آن استفاده کند. به عبارتی داشتن این توان به معنای قابلیت تقویت بسترهای غیرنظامی و نیز ایجاد انعطاف در آن برای مقابله یا دور ماندن از حملات در زمان جنگ نیز بسیار ارزشمند هست.