اصلاح طلبان گام اول انتقادات «سیاسی» از اهالی پاستور را از اولین روزهای کامیابی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم آغاز کردند و اوج این روند فاصله گیری مبتنی بر مطالبات سیاسی در چینش کابینه رونمایی شد. آنان معتقد بودند که حجت الاسلام حسن روحانی در کسوت ریاست جمهوری، پیمانها و وعدههای انتخاباتی را فراموش کرده و حتی روند نزدیکی به اصول گرایان برای ریل گذاری نسبت به اقدام مشترک در سکان دار 1400 پاستور را آغاز کرده است. در همان مقطع زمانی تاجزاده تهدیدگر همیشگی اصلاحات اظهار داشت: « معتقدم روحانی باهوشتر از آن است که بخواهد به سمت راست بچرخد؛ چرا که میداند در صورت گردش به راست، چیزی بهدست نمیآورد و صرفاً پشتوانه عظیم مردمیاش را از دست خواهد داد و روحانی باید مراقب این مساله باشد.»
حفاظت از اسحاق جهانگیری
هراس از چرخش به راست روحانی، چینش کابینه ناوابسته به اصلاحات و عملکرد نامناسب اقتصادی دولت شرایط را برای آغاز روند فاصله گیری نامزد پوششی اردیبهشت 96 فراهم ساخت. اولین بهانه با عدم نقشآفرینی معاون اول دولت دوازدهم در چینش دولت شکل گرفت. انزواخواهی اسحاق جهانگیری منجر به ارتقای جایگاه محمود واعظی در روند تصمیم سازی نهاد ریاست جمهوری شد. اصلاح طلبان فقدان اثرگذاری نماینده اصلاحات در مناسبات حاکم در مجموعه دولت را «حراج» سرمایه اجتماعی دولت تلقی کردند و حمیدرضا جلایی پور خواهان واکنش جدی شد و اظهار داشت:«آقایان واعظی، نهاوندیان، ابوطالبی و آشنا افراد محترمی هستند. خیلی هم برای دولت آقای روحانی مغتنم هستند. ولی هیچكدام یك دهم كار و نقش كلیدیای كه آقای جهانگیری میتواند بازی كند، بازی نمیكنند. اینها چیزهایی است كه باید به آن توجه كرد و نباید ساده از آن گذشت.»
اسحاق جهانگیری به مثابه نامزد مورد اجماع اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری آتی، باید گزارههای نارضایتی در طراحی چشم انداز اصلاحات انجام دهد؛ او با وجود حضور 20 ساله در دولتهای پیشین نسبت به مدیران بی انگیزه گلایه کرد! در همین راستا اسحاق جهانگیری اظهار داشت: « متأسفانه برخی مدیران بی انگیزه آویزان کشور شدهاند که نه تنها خود شجاعت کنار رفتن ندارند بلکه کسی هم شجاعت کنار زدن آنها را ندارد و گویی این مدیران باید تا آخر روی جهیزیه جمهوری اسلامی بمانند.» با وجود گزارههای تند در بدنه اجتماعی اصلاحات این فاصله گیری با هشدار نسبت به اشتباهات تاریخیدر دولت دوم اصلاحات، به صورت مدیریت شده در بدنه کنشگران سیاسی این جریان صورت گرفت.
توبه سیاسی سلبریتی ها
توبه سیاسی از رأی 29 اردیبهشت 1396 با کنشگران سیاسی اصلاحات آغاز شد. آنان عدم درک وضعیت جامعه را اصلیترین ضعف ساختاری دولت روحانی دانستند. در همین راستا محمد تقی فاضل میبدی فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «روحانی انگیزههای خود را از دست داده است و از انتظاراتی که در کارزار انتخاباتی برای مردم ایجاد کرد امروز تا حدودی فاصله گرفته است...اگر به پای درد دل مردم در کوچه و بازار بنشینیم درمییابیم که جامعه چندان از وضعیت اقتصادی رضایت خاطر ندارد. بنابراین اگر قرار بر این باشد که روحانی در آینده به همین صورت حرکت کند، مردم چندان از او راضی نخواهند بود.» اما جرقه اصلی آتش اعتراضات با توبه سیاسی چهرههای مشهور غیرسیاسی حامی روحانی آغاز شد.چگونگی تخصیص بودجه 1397 بهانه دیگری برای آغاز انتقادات حامیان انتخاباتی حسن روحانی بود. هشتگ «پشیمان هستیم» طنین توبه سیاسی سلبریتی ها در فضای مجازی بود؛ مهدی فخیم زاده، نوید محمدزاده، مهدی پاکدل و علی کریمی از چهرههای مشهوری بودند که طی روزهای گذشته از رأی خود به روحانی در انتخابات 29 اردیبهشت اعلام پشیمانی کردند و همراه و همگام با آنان بسیاری دیگر آرزو کردند، ای کاش هر چه زودتر 1400 فرا رسیده و وضعیت کنونی پایان یابد. این موج فزاینده اعتراضات حتی به بهارستان نیز کشیده شد و مصطفی کواکبیان عضو فراکسیون امید در نطق میان دستور خود در جلسه علنی گفت: «آقای رییسجمهور شما آیا در فضای مجازی هستید که امروز چه ناسزاهایی به ما اصلاحطلبان به خاطر حمایت از شما سرداده میشود. چرا باید چنین باشد؟ چرا وعدههایی که به مردم دادهاید عمل نمیکنید؟ و اگر اصول گرایانی به اصطلاح نمیگذارند چرا به مردم گزارش نمیدهید؟» در این میان پاسخ پاستور تکرار گزاره «صدای شما را شنیدیم» بود و محمود واعظی، رییس دفتر رییسجمهور و نفر دوم دولت دوازدهم اظهار داشت: «دولت همواره به نظرات مردم توجه كرده و هر جا دیده تصمیم گرفته شده دولت با عكسالعمل اجتماعی مناسبی مواجه نشده، نظر نهایی خود را با خواست مردم تطبیق داده است. ما این انعطاف را خواهیم داشت كه اگر در تصمیمات دولت، فشاری به قشری از مردم بیاید آن را بازنگری كنیم.»
توهم توطئه با تحقیر پشیمانها
اصلاح طلبان پس از ناکامی در مدیریت موج انتقادی در قبال دولت دوازدهم و انتقال مطالبات از فاز سیاسی به فاز اقتصادی دستور توقف را صادر کردند. اولین گام را با تحقیر افراد پشیمان آغاز کردند. عباس عبدی آنان را ناآگاه نسبت به سیاست معرفی کرد و در همین راستا نوشت: «کسانی که میگویند از رأی خود پشیمان شدهاند، بیش از آنکه بدذاتی یا ناتوانی رایگیرنده را اثبات کنند، کماطلاعی و درک نادرست خود از سیاست را اثبات و اعلام کردهاند.» پس از آن رییس دولت اصلاحات دستور سکوت اجباری به منتقدان را داد. حجت الاسلام خاتمی، آنان را بازیگران «دسیسه» طراحی شده در قبال دولت معرفی کرد و در همین راستا اظهار داشت: « ما نه تنها از حمایت و رأی به آقای روحانی پشیمان نیستیم که همچنان قاطعانه از ایشان حمایت میکنیم و ایشان را موفق میدانیم و این موج تخریبی به وجود آمده را هدفمند و دسیسهای برنامهریزی شده برای مأیوس کردن مردم میدانیم.»
تئوری توطئه و دسیسهپنداری در کلام رییس دولت اصلاحات ماحصل برآیند دو سطح از تحلیل سیاست ایران است؛ 1. وی هرگونه مطالبه خواهی جامعه مبتنی بر فضای عملکردی دولت را هدایتگری از سوی قطب مخالف سیاسی میپندارد و جایگاه برای عقل سیاسی جامعه و انتقاد خواهی آنان با «دسیسه» نامیدن چنین اقدامات قائل نیست. 2. انتقاد به دولت را در انحصار کنشگران اصلاح طلب تلقی میکند و اگر محور انتقادات متناسب با اهداف سیاسی اصلاحات نباشد و مطالبات اقتصادی پررنگ شود، مسلماً ماهیت «توطئه» دارد.