علی اکبر کریمی، تهیهکننده برنامه تلویزیونی «عصر خانواده» درباره ممنوعالتصویری رزیتا قبادی، مجری این برنامه گفت: رزیتا قبادی، مجری برنامه «عصر خانواده» ممنوعالتصویر نیست چراکه هیچ نامهای برای ما نیامده است و فقط به یک تذکر بسنده شد. وی ادامه داد: بعد از اتفاقات اخیر برنامه و جنجالی که پس از به کار بردن یک کلمه توسط مهمان برنامه شب یلدای ما ایجاد شد، تصمیم گرفتم خانم قبادی دو هفته استراحت کند. انشاءالله او از هفته آینده در جمع گروه «عصر خانواده» حضور خواهد یافت.
صحبتهای کارمند علیه کارفرما
ماجرا رو به فراموشی میرفت تا اینکه مجری مذکور در یک لایو اینستاگرامی صحبتهای عجیبی کرد. این مجری سابق برنامه «عصر خانواده» شبکه دو گفت در اولین برنامه پس از آن برنامه جنجالی در اتاق گریم بودم که کاغذی به من دادند و گفتند باید این را بخوانی؛ طبق نوشتههای آن کاغذ باید حتما سه بار به خاطر برنامه شب قبل روی آنتن زنده از مردم عذرخواهی میکردم. من هم مجبور به این کار شدم و سه بار عذرخواهی کردم اما باز هم مرا ممنوعالکار کردند.
قبادی گفت: از استرس آن برنامه جنجالی حتی مشکل قلبی پیدا کردم. طی این مدت خیلی ناراحت بودم. شبها تا صبح گریه میکردم و حال مناسبی نداشتم. الان هم حال خوبی ندارم اما مقاومم.
وی افزود: برای برنامه شب یلدا، کلی هزینه مزون دادم تا با پوششی مناسب در مقابل مردم عزیز ظاهر شوم. مقنعهام را با مانتو ست کردم اما چند دقیقه قبل از آغاز برنامه گفتند مقنعهات را عوض کن. در نهایت مجبور شدم مقنعه صدابردار را سرم کنم که نه مناسب اجرا بود و نه اندازه مناسبی داشت.
قبادی در توضیح علاقهاش به اجرا و سختیهایی که در این رابطه متحمل شده است، گفت: در روزهای سخت شیوع کرونا هر هفته روزهای شنبه و یکشنبه با هزینه خودم از شیراز به تهران سفر میکردم از 15 نفر کارکنان برنامه حاضر در استودیو هفت نفر کرونا گرفتند، من هم کرونا گرفتم و تا دم مرگ هم رفتم، خانواده ام هم کرونا گرفتند. دو فرزندم هم کرونا گرفتند. مجری سابق شبکه استانی سیمای مرکز فارس با اشاره به اینکه نمیخواهد از حرفهایش سوءاستفاده شود، افزود: من فقط به عشق مردم ایران برنامه اجرا میکردم، من کشورم را دوست دارم و این حرفها را نمیزنم که بروم مجری فلان تلویزیون بیگانه شوم.
رزیتا قبادی با بیان اینکه از یک کارگردان خوب سینمای ایران پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی دریافت کرده است، گفت: از وقتی عادل فردوسیپور و برنامه پرمخاطب نود کنار گذاشته شدند، متوجه شدم تلویزیون برای مخاطبانش ارزش چندانی قائل نیست.
مجری سابق برنامه «عصر خانواده» در پایان حرفهایش گفت: مردم عزیز من از همین جا دست شما را میبوسم و به خاطر آنکه آن شب به خاطر کلمه رقص از شما معذرتخواهی کردم از شما معذرتخواهی میکنم؛ من بابت آن معذرتخواهی شرمنده هستم. الانم بابت آن عذرخواهی اجباری از شما معذرتخواهی میکنم.
پاسخ به انتقادات مجازی خانم مجری
ریحانه سعیدیان، سردبیر برنامه عصر خانواده و فعال رسانه درباره صحبتهای رزیتا قبادی درباره دلیل ممنوعالکاریاش دست به افشاگری زد و در اینستاگرامش نوشت: «بهت گفتم نون هنرتو بخور! از روز اول اگر شوهرت اسپانسر نبود، پات به شبکههای استانی هم نباید باز میشد، چه برسه آنتن زنده شبکههای سراسری. با سوغاتی آوردن تا یه جایی میشه دووم آورد. تو تا پیش حراست رفتی که آدمایی که معتقد بودن بیکیفیت هستی رو از میدون خارج کنی؛ تا یه جایی میشه پا کوبید و چمدون به دست قهر کرد. اگر از روز اول نون هنرتو خورده بودی الان دوره نمیفتادی پول بدی خبرنگارا خبر برکناریتو کار کنن. میدونی که دلیلش کلمه رقص نبود اما حتی اگر دلیلش اون هم باشه واقعا حضورت روی آنتن زنده رسانه
یه جور گاف رسانهای به حساب میاد، مجری اینقدر کممایه و غیر حرفهای؟! از تکتک حرکات و کلماتت غیرحرفهایبودن میباره. اینو منی دارم میگم که مدتهاست سردبیر برنامه عصر خانواده بودم و مدتها با تهیهکننده و مدیر گروه سر بیکیفیتبودنت بحث میکردم و اصرار میکردم که رزیتا قبادی توان آنتن زنده نداره. یادته روزهایی که قرار بود دو مجری باشین قهر میکردی و با پول تهدید میکردی و تحت فشار میذاشتی که تکنفره اجرا کنی؟! چقدر تهیهکننده و من سردبیر اصرار کردیم که در روزهای کرونا کمتر برای اجرا سفر کنی و خودتو عوامل و خانواده رو به خطر نندازی، اما بازم پا کوبیدی که نیام پول برنامه رو نمیدم! الان چی شده بورس زمین خورده، کار و بار همسر و اسپانسری کساد شد و دیگه نتونستین اسپانسر بشین، شروع کردی فحاشی کردن که از این طریق دیده بشی؟! سازمان صداوسیما با همه انتقادهایی که بهش دارم از جمله شیوه انتخاب تو و امثال تو، هنوز محل فعالیت بسیاری از هنرمندان دونه درشتیه که یکبار از نزدیک دیدنشون برای تو آرزوئه. اگر از مسیرش اومده بودی، اگر استاد دیده بودی و ادب رسانه رو بهت یاد داده بودن، آداب اعتراض رو بلد بودی! نمک نمیخوردی و نمکدون بشکنی؛ ولی با شناختی که ازت دارم بعید نیست به بیبیسی پول داده باشی برای پوشش خبرهات! اما
یه بسته پیشنهادی برای بیبیسی! شما که اونقدر خبر این مجری حرفهای براتون جذاب بود و باور کردین که تلویزیون یکی از بهترین مجریهاشو، سوپراستارهاشو بهخاطر یک کلمه رقص کنار گذاشته و ایشونم که صداوسیما رو در حد خودش نمیدونه، از این فرصت استفاده کنین و ایشون رو دعوت به همکاری کنین، ببینیم گزینش اولیه رو پاس میکنه؟!
مهاجرت به ترکیه
اما آیا مورد اخیر تنها اتفاق در این شکل بوده است؟ یکی از نمونههای سال گذشته مربوط به صبا راد، مجری سابق برنامه «به خانه برمیگردیم»
شبکه پنج سیماست. صبا راد، مجری برنامه «به خانه برمیگردیم»، دی سال قبل در پستی اینستاگرامی از قطع همکاری خود با صداوسیما خبر داد. این مجری در پست اینستاگرامی خود نوشت: «این روزها میخواهیم دلمان گرم شود، نه سرمان... ضمن تشکر از حمایتهای بیوقفه شما مردم عزیز در تمام سالهای فعالیتم، از این طریق اعلام میکنم پس از ۲۱ سال کار در رادیو و تلویزیون، قادر به ادامه فعالیت در رسانه نیستم. دیگر نمیتوانم...» او سپس در متنی نوشت: «پست اخیرم درباره عدم همکاری با تلویزیون موضوعی کاملا شخصی است و هیچ ارتباطی با آنان که بر طبق جنگ و نفاق (در داخل و خارج از کشور) میکوبند، ندارد. من هم مثل همه هموطنان نازنینم داغدار و غمگین رویدادهای اخیر و در عین حال دوستدار ایران بزرگ و مردم عزیزم هستم.» صبا راد پس از ازدواجش با مانی رهنما، خواننده شناختهشده ایرانی، پس از مدتی از تلویزیون خداحافظی و بلافاصله به ترکیه مهاجرت کرد؛ هرچند این تصمیم او با حاشیه زیادی همراه نشد اما به هرحال وقتی یک مجری که چند سالی آنتن زنده تلویزیون را در اختیار داشته ناگهان مهاجرت کند، باعث بحث و گفتوگو خواهد شد.
نمونههای مشهور قدیمیتر
اجازه بدهید به مدتی عقبتر برگردیم و سیر معکوس این گزارش را ادامه دهیم! در طول سالهای مختلف مجریان مختلفی از تلویزیون جدا شدند که دلیل جدایی برخی خودخواسته و تعدادی با نظر
رسانه ملی بوده است. در بین همینها هم برخی از مجریان بیسروصدا مشغول کارهایی دیگر شدند و تعدادی مهاجرت و در شبکههای فارسیزبان مشغول به کار شدند. جز جواد یحیوی و ظاهرا فرزاد حسنی که از آنتن پایین آمده و هنوز بیسروصدا مشغول زندگی خود هستند و رفتاری حرفهای دارند، چند نفر بودهاند که اصولا برای مهاجرت و مشغول شدن در رسانههای فارسیزبان از رسانه ملی جدا شدهاند. محمد حسینی و مزدک میرزایی از مشهورترین آنها هستند. حسینی که در دهههای 70 و 80 به واسطه اجرا در برنامههای شبکه تهران به شهرت زیادی رسیده بود، ناگهان با یک تغییر جهت سیاسی-اجتماعی اساسی به خارج از کشور رفت و در شبکههای
درجه دو فارسیزبان مشغول شد. حسینی در ایران عمدتا با زوج هنریاش یعنی سیدکاظم احمدزاده به اجرا مشغول بود و با شوخی و ژانگولر شناخته میشد؛ البته قبل از مهاجرت او به خارج خبرهایی درباره پروندههای قضایی او منتشر شد که موضوع این گزارش نیستند. حسینی با درپیشگرفتن یک رویه به شدت سیاسی و ضدملی رسما به یک عامل ضدانقلاب تبدیل شد که سعی داشت با ترغیب مردم به استفاده از روشهای خشونتطلبانه در کشور اقداماتی انجام دهند. توهین و جسارتهای او به اهلبیت؟ع؟ هم بارها باعث انتقاد شدید مخاطبان به او شد. او در مسیرش چنان تند و بیمنطق پیش رفت که عدهای معتقد بودند این کارها از یک آدم طبیعی و باثبات برنمیآید؛ اما مجری دیگری که یکی، دو سال پیش بیسروصدا مهاجرت کرد کسی نبود جز مزدک میرزایی. میرزایی از ابتدای جوانی وارد گروه ورزش تلویزیون شد و به یکی از اصلیترین گزارشگران فوتبال سیما تبدیل شد اما او هم به انگلستان مهاجرت و در شبکه ایران اینترنشنال مشغول شد. بخش عمده انتقادات به رفتار مزدک مربوط به مقصد او بود. منتقدان میگفتند ایراناینترنشنال رسما با پول سعودی و برای دشمنی با ایران ایجاد شده است. چرا میرزایی برای ادامه مسیر حرفهایاش چنین شبکه ضدایرانیای را انتخاب کرده است؟ او که بستر فعالیت خوبی در سیما داشت.
حرمتی که نگه داشته نشد
درباره تصمیماتی که مربوط به زندگی شخصی افراد است، هیچ حرفی نیست. تمام نامهایی که آورده شد حق دارند به هردلیلی از رسانه ملی جدا و حتی به خارج از کشور مهاجرت کنند؛ اما چند نکته قابل بیان است؛ ابتدا اینکه اکثر این مجریان به واسطه بهرهمندی از رسانه ملی به شهرت و بعضا درآمد قابلتوجهی دست یافتهاند، یعنی اگر این بستر نبود احتمالا بسیاری از آنها امروز هیچ شهرتی نداشتند و موقعیتهای شغلی آنور آبی برایشان ایجاد نمیشد. پس از این نظر مدیون این رسانه هستند. اما مورد بعدی اساسی مربوط به رفتار منافقانه و ناخالص برخی از آنهاست. چطور میشود که وقتی برای شهرت و کسب درآمد برای حضور در مقابل تلویزیون سر و دست میشکاندند همه چیز خوب و ایدهآل یود؟ چرا آنوقت شرایط جامعه خوب و همه چیز در سر جایش بود؟ اگر تمام این مشکلات بوده و آن موقع سکوت کردید نشانه نفاق شماست. اگر با چنین رسانه رادیکالی همکاری کردهاید، نشاندهنده شخصیت منفعتطلب شماست؛ اما از اینها بگذریم. این چه رسمی است که تا وقتی در رسانه ملی مشغول هستند همهچیز خوب است اما تا جداییشان از سیما قطعی میشود، تازه یادشان میافتد که باید مستقل و در کنار مردم باشند! کاش یاد بگیرند اگر اهل نگهداشتن حرمت نان و نمکی که در رسانه ملی خوردهاند نیستند، لااقل ظاهر خودتان را حفظ کنند. اما نکته آخر! عملکرد تلویزیون در سالهای اخیر نشان داده که چرخه جذب و بهکارگیری مجریان دارای حفرههای زیادی است. بعضا افرادی مقابل دوربین قرار میگیرند که فاقد وجاهت شخصیتی و حتی استعداد فنیاند. کافی است که صحبتهای ریحانه سعیدیان، سردبیر برنامه «عصر خانواده» را دراین گزارش خوانده باشید تا با سوالهای عجیبی مواجه شوید. اصولا ملاک تلویزیون برای بهکارگیری یک مجری در این سطح-شبکه سراسری و آنتن زنده- چیست؟ یعنی جایگاه حرفهای تلویزیون به این میزان افت کرده که به خاطر بهرهمندی از سرمایه شخصی بستگان یک فرد(طبق ادعای سردبیر برنامه) او را به عنوان مجری مقابل دوربین میفرستند؟ آنهم فردی که باز به قول سردبیر همان برنامه فاقد استعداد و توانایی لازم است؟ هرچند نمونههای متعددی از رفتار نامناسب تلویزیون با مجریان و دیگر کارمندانش دیده شده که باعث بیاحترامی به آن فرد شده و این چیزی نیست که بشود نادیدهاش گرفت؛ اما مجموع اتفاقات نشان میدهد مساله پیچیدهتر از این حرفهاست. باید چرخه جذب و بهکارگیری مجریان اصلاح شود.