مناقشه بر سر نهاد جدید انتخاباتی اصلاحطلبان، هر روز ابعاد تازهای به خود میگیرد و افراد جدیدی علیه آن به اتخاذ موضع میپردازند. یکی از اصلیترین نقدها به نهاد اجماعساز اصلاحات این است که این نهاد هیچ تفاوتی با نهاد سلف خویش یعنی شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان ندارد و صرفا پوششی برای رد گم کردن است. منتقدان بر این باورند که در نهاد اجماعساز مانند شورای عالی اصلاحطلبان، محوریت با چهرههای حقیقی است و نمایندگان احزاب علنا در حاشیه قرار دارند؛ مسالهای که پیشتر نیز به مناقشه بزرگی در میان اصلاحطلبان تبدیل و باعث شده بود تا کثرت بیسرانجامی میان تجدیدنظرطلبان شکل بگیرد. آغاز دور جدید فعالیت اصلاحطلبان در قالب نهاد اجماعساز اصلاحات، نشان از عزم جزم آنها برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و تسخیر مجدد قدرت در خردادماه1400 و استمرار حضور در قوه مجریه، دارد. این وضعیت دقیقا خلاف آن چیزی است که اصلاحطلبان مدتهاست سعی دارند از خود بهعنوان غیروابستگان به نهاد قدرت، تصویر کنند. جریان اصلاحات از پیش از انتخابات مجلس یازدهم بهدلیل آگاهی نسبت به وضعیت اجتماعی شکننده خود، دست به خودتحریمی زد و با توجیه نخنمای شورای نگهبان و نظارت استصوابی، حضوری همهجانبه در آوردگاه سیاسی دوم اسفند98 نیافت و ترجیح داد با قهر خودخواسته انتخابات، وجه و وجهه اپوزیسیونی خود را تقوت کند و اینگونه به مخاطب خویش القا نماید که جویا و جوینده قدرت نیست.