با ژست عبور از سیاستهای ترامپ روی کار آمدند اما
مخرج مشترک سیاستهایشان یکی است و بایدن نمیتواند آمریکای ترامپ را پشت نقاب پنهان کند. سخنان بلینگن مبنی بر بازگشت اول ایران به برجام و تصمیم امریکا در ایجاد یک توافق طولانیتر که دیگر مسائل تنشزا در روابط با ایران را برطرف کند، نشان از آن دارد که مبنا و مصدر نگاه و محاسبات استراتژیک دولتهای قبلی و جدید ایالات متحده در قبال ایران و برجام با یکدیگر یکسان است. این ذات استکبار است، چرا که در چارچوب سلطه عمل میکند. اما راه حل چیست؟ آیا ایران باید در دام یک مذاکره جدید و طولانی بیفتد و در ازای رفع قطرهچکانی تحریمها، کشور را مجدداً در یک دوره رکود و استندبای قرار دهد تا شاید دستاوردی بیشتر از «هیچ» حاصل کند؟ دولت بایدن نیز در همین ابتدای کار ماهیت خود را آشکار کرد و نشان داد تمایلی نسبت به «رفع تحریمهای ایران» ندارد. بنابراین چاره و تنها راه «بی نیازی از برجام» است. همچنانکه روز گذشته سرلشگر سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکید کرد «بی نیازی از رفع تحریم، بر رفع تحریم اولویت دارد.» یا این گفته رییس مجلس که «اگر همان میزانی که انقلابی هستیم، انقلابی عمل کنیم، میتوانیم ایران را قوی کنیم.» تا ایران بی نیاز از مذاکرهها و تعهدات یکطرفه باشد.