حضور اکبر هاشمیرفسنجانی در مقام پدر باعث شده بود تا اختلافات میان فرزندان، کمتر مجال بروز در رسانهها یابد و همگی تلاش میکردند تا صحبت و رأی پدر را فصلالخطاب قرار دهند اما درگذشت پدر باعث گشت تا انشقاقها شکل علنی به خود بگیرد. محسن که به قول فائزه از میان همه فرزندان هاشمی محافظه کارتر است، حتی تلاش میکرد تا مراسم ترحیم پدرش با کمترین حاشیه برگزار شود اما بقیه با اظهارات و رفتارهای خود، مراسمهای یادبود پدر را دچار برخی حرف و حدیثها کردند و حتی در علتیابی مرگ آن مرحوم نیز تردیدهایی را بهوجود آوردند.
مناقشه جدید میان راست میانه و چپ رادیکال
اظهارنظر اخیر فائزه در له ترامپ، باعث شد تا بار دیگر فرزندان هاشمی دچار شکاف راستمیانه و چپ رادیکال شوند. فائزه هاشمی چندی پیش در گفتوگو با سایت اصلاحطلب انصاف نیوز، با حمایت از ترامپ و ابراز تأسف از رأی نیاوردن او در انتخابات ریاست جمهوری، تصریح کرد: برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود ولی اگر یک آمریکایی بودم به آقای ترامپ رأی نمیدادم. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا میکرد، بالاخره ما مجبور میشدیم یک تغییر سیاستهایی را داشته باشیم. این تغییر سیاستها حتما به نفع مردم میتوانست اتفاق بیفتد.
محسن به فائزه: عذرخواهی کن
این اظهارات بلافاصله با واکنش خاص برادر مواجه شد. محسن در نامهای سرگشاده خطاب به فائزه، با انتقاد از اظهارات خواهر نوشت: قطعا خود خوب میدانی و معتقدی که ترامپ کاری جز تهدید، تحریم، بدعهدی، ترور، توهین علیه ایران انجام نداد و سیاستمداری لمپن و قمارباز است و من سقوط ترامپ را به ملتهای ایران و آمریکا تبریک گفتم. میدانی که ترامپ به واکنش احساسی و به دور از عقلانیت ایران در این ماههای آخر دل بسته بود تا بتواند آتش جنگ را روشن کند که با هوشیاری و تدبیر مسوولان، بهویژه رهبرانقلاب این توطئه ناکام ماند و ایران با سرافرازی و ترامپ با شکست، سختترین دوره تحریمها را به پایان رساند. محسن هاشمی همچنین اضافه کرد: میدانم که در سالهای اخیر برخوردهای نادرستی با تو، خانواده و فرزندت شده است که شاید باعث کشاندن تو به تندروی و خارج شدن از مشی میانهروی پدر گردیده اما این دلیل نمیشود که به رییسجمهوری کشور بیگانه امید ببندی و دم از استقلال بزنی. لذا از تو صمیمانه تقاضا دارم صحبتهای خود را اصلاح و از این موضع عذرخواهی کنی.
فائزه به محسن: دنبال حذف موانع هستی
فائزه هاشمی روز گذشته در جواب نامه برادر، نکاتی جالبی را در نقد رفتار سیاسی محسن مطرح کرد که نشان میداد اختلاف رویکردی عمیقی در داخل خاندان هاشمی
وجود دارد.
ادامه از صفحه 4
فائزه در این نامه، با تصریح اینکه «از نامه محسن خوشحال شدم [چون] سبب راحتی هم او و هم من گردید [و] چنین چیزی را بارها خواسته بودم و این اقدام اول او نبود»، در کنایهای آشکار به برادر نوشت: به او حق میدهم چون برای خودش آیندهای ترسیم کرده و دنبال حذف موانع است. او در عین حال متذکر شد: اگر مسائل شخصی انگیزهای برای مشی من بود آیا عقل سلیم حکم نمیکند که از 30سال گذشته تا کنون ساکت و در امنیت باشم و از منافع نزدیکی به قدرت بهتر و بیشتر بهرهمند شوم؟ مابقی زیاده گویی بود که بنای ورود به آن را ندارم.
اظهارات فائزه مبنی بر اینکه محسن هاشمی برای آینده سیاسی خود، «بهدنبال حذف موانع است» نشان از این دارد که رییس شورای شهر تهران برخلاف آنچه خود درباره شرایط نامزدیاش میگوید و تلاش دارد با برحذر دانستن خود، موضوع کاندیداتوری در خرداد1400 را اصلا مقولهای بسیار بعید جلوه کند، اتفاقا برنامههایی در سر دارد که بهموقع و حسب شرایط آنها را فعال خواهد کرد؛ شرایطی که احیانا عدم اجماع اصلاحطلبان روی گزینههایی مثل علی لاریجانی یا اسحاق جهانگیری، میتواند مهمترین متغیرهای آن باشد.
دعوا بر سر غلامی قدرت
چنانچه پیشبینی میشد، مناقشه اخیر میان فائزه و محسن، مناقشهای صرفا خانوادگی در حد آثار و جوانب فامیلی باقی نماند بل باعث شد تا گسل قدیمی در زمین اصلاحات، بار دیگر فعال شود و دو رویکرد متضاد، رو در روی همدیگر قرار بگیرند؛ چه آنکه پس از نامهنگاریهای مذکور، دوقطبی سنتی میان جناح راست مدرن و چپ رادیکال شکل گرفت.
جناح راست مدرن در جبهه اصلاحات(جناح واقعگرا) ، معمولا خود را بیشتر با مناسبات موجود منطبق میسازد و با عبور از خواستهها و امیال حداکثری در بزنگاههای سیاسی، حضور حداکثری در نهادها و ساختارهای قدرت را بهعنوان غایت نهایی در نظر میگیرد. بر همین اساس نیز معمولا راستهای مدرن در ایام انتخابات، در صف اول حضور و لیست دادن قرار میگیرند و البته این نوع کنشگری برای آنها هیچگاه کم بیهزینه نبوده چراکه همیشه از سوی اصلاحطلبان رادیکال به ابن الوقت بودن یا تشنگان قدرت متهم میشوند.
در نقطه مقابل اما چپهای رادیکال(جناح آرمانگرا) قرار دارند که برخلاف راستهای مدرن، دموکراسی خواهی را با تمامی لوازم آن از جمله تأمین حداکثری خواستههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی دنبال میکنند و معتقدند که در صورت بروز خلل و چالش در تحقق این لوازم، اساسا نباید تن به هر ذلتی داد و هویت اصلاحطلبی را با پابوسی قدرت، دچار انگها و برچسبهای غیرقابل دفاع ساخت. بر اساس همین رویکرد نیز چپهای رادیکال برخلاف راستهای مدرن، در دوران انتخابات به نهاد شورای نگهبان و اصل قانونی نظارت استصوابی، بیشتر حمله میکنند و تلاش میکنند با اهرم تحریم و تخریب، حداکثر امتیاز را از ساختارهای موجود بگیرند.
بر همین اساس و در سمت راستهای مدرن سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی اخیرا با نقد اظهارات فائزه هاشمی تصریح کرد: همه ارکان حزب کارگزاران خود را وفادار به اندیشه و خط مشی آیتالله هاشمی میدانیم و در هیچ شرایطی مسائل داخلی را به مسائل خارجی پیوند نمیزنیم و مخالف هر نوع مداخله خارجی در ایران هستیم و معتقدیم مجموعه سیاسیون کشور، چه آنها که در مسوولیتهای رسمی حضور دارند و چه آنها که در احزاب و گروههای سیاسی فعال هستند، باید در مقابل خارجیها یک مجموعه متحد باشند و فقط به منافع ملی ایران بیندیشند.
در سمت چپهای رادیکال اما تلاش بر این بود تا چهرهای مستقل و فارغ از مناسبات قدرت از فائزه برساخته شود. برای نمونه سایت انصاف نزدیک به جریان رادیکال، روز گذشته در یادداشتی در رثای فائزه چنین نوشت: فائزه از رانت پدرش برای ورود به عرصه سیاست استفاده کرد اما از سایه پدر گریخت و شخصیت سیاسی مستقلی برای خودش دست و پا کرد و دوم اینکه به غلامی قدرت پشت پا زد و مواضعش را به جای تنطیم با شاقول خوشامد یا دستکم عدم مخالفت هسته مرکزی قدرت با منافع ملی و خواست اکثریت مردم تنظیم کرد.
چنانچه پیشبینی میشد، مناقشه اخیر میان فائزه و محسن، مناقشهای صرفا خانوادگی در حد آثار و جوانب فامیلی باقی نماند بل باعث شد تا گسل قدیمی در زمین اصلاحات، بار دیگر فعال شود و دو رویکرد متضاد، رو در روی همدیگر قرار بگیرند؛ چه آنکه پس از نامهنگاریهای مذکور، دوقطبی سنتی میان جناح راست مدرن و چپ رادیکال شکل گرفت