پس از این انتخابات، مباحث مختلفی در آسیبشناسی جریان حزباللهی در سطح رأس و بدنه بهوجود آمد و در نهایت از دل این مباحث ائتلاف سال94 در انتخابات مجلس زاده شد که گرچه تبدیل به پیروزی نشد اما بستر برد در98 که البته خود حاصل وحدت96 بود را
ایجاد کرد.
رهبر انقلاب اما فراتر از جریانهای سیاسی، بارها جوانان مؤمن انقلابی و بدنه اجتماعی جریانهای معتقد به انقلاب اسلامی را مخاطب قرار دادند و به تبیین یک منظومه درست و دقیق که حاوی خصلتهای تراز انقلابی در سطح بدنه و مدیران و احزاب است، پرداختند.
تاکید رهبری به آرمانخواهی واقع بینانه، اهمیت نتیجه کنار تکلیف، لزوم وحدت جریانی ، مخالفت با عدالتخواهی که به سیاهنمایی از انقلاب بینجامد و موجب تعرض نابجا و هتک حرمت و تعدی به افراد شود از این جملهاند. در عین حال تاکید بر جذب حداکثری، عقلانیت متکی به وحی، شجاعت و فعال بودن و خستگیناپذیری، آتش به اختیار بودن جوانان مؤمن، اعتقاد و ایمان به ظرفیتهای داخلی کشور نترسیدن از بیگانگان و کارآمدی برای حل مشکلات کشور از مواردی بودهاند که رهبری در تعریف انقلابی تراز بیان
نمودند.
انقلابی تراز حضرت آقا که در سیما و رفتار شهید حاج قاسم سلیمانی بروز یافت، نه اهل ترس و وادادگی است و نه اهل رادیکالیسم و تندروی. این انقلابی تابع رهبری از ثواب بزرگی چون پیاده روی اربعین میگذرد و در خانه با حسرت به خاطرات سالهای گذشته فکر میکند که مصلحت بزرگتر را رعایت کند و در بلندمدت با حفظ و قوام دولت دینی در تعظیم شعائر نقش
داشته باشد.
به نظر میرسد که با تعاریف رهبری که بارها از سوی ایشان تبیین شده فرصت آن است که هم رئوس و هم جریان اجتماعی انقلاب و اصطلاحاً اصولگرا با تفاهم و درک این راهبردها فرصت را برای خدمت به مردم عزیز کشورمان مغتنم شمارند تا از تجربههای تلخی چون دولت تدبیر و امید برای آینده انقلاب
جلوگیری شود.