بهبود روندها و فرآیندهای تولید و پخش برنامهها، تخصصیسازی شبکهها متناسب با هویت و مأموریتهای محوله، افزایش کمی و کیفی ضریب نفوذ برنامههای سیما در جامعه با تولید برنامههای فاخر نمایشی، مستند و افزایش جذابیتهای بصری، غنای محتوایی و توان نشاطآفرینی در قالب برنامههای سرگرمی، تفریحی و طنز؛ توجه ویژه به برنامههای تعاملی و ایجاد امید و انگیزه ملی از جمله مهمترین محورهای مسوولیت معاون جدید سیماست که رییس سازمان صداوسیما در حکم وی به آن تأکید کرده است.
کمی درباره معاون جدید سیما
شاهآبادی که از مهر ۹۶ تاکنون سکان معاونت صدا را بر عهده داشته است، دانشآموخته دکترای فلسفه تطبیقی بوده و از شهریور ۹۵ هم قائممقامی معاون پژوهش، برنامهریزی و نظارت رسانه ملی و ریاست مرکز طرح و برنامه سازمان را بر عهده داشته است. معاون جدید رییس سازمان در امور سیما همچنین از سال ۹۲ تا ۹۵ مشاور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت یازدهم بوده است و پیش از آن نیز در دولت دهم معاونت هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کارنامه کاری خود دارد.
اشتباهات
معاون سابق
مرتضی میرباقری در شروع مسوولیت در دوره اخیر از نبود یک تیم منسجم رنج میبرد. ماحصل این اتفاق منجر به همکاری
دوباره تعدادی از مدیران دوره اول ضرغامی شد. برازش، کرمی و نعمتی از جمله مهمترین این مدیران بودند که به نوعی تیم فکری میرباقری را تشکیل میدادند. یکی دیگر از مسائلی که در دوره میرباقری رخ داد و مدیران ارشد سیما از آن مطلع هستند، ایجاد یک فضای دوقطبی بود. تیمها حاصل چنین تفکراتی هستند. شاید بتوانیم ایجاد یک گسست بین شبکههای مختلف را یکی از خروجیهای این خطمشی بدانیم. فضای رقابتی قطعا لازمه کار رسانه است و نبودش منجر به کرختی و خنثی بودن خواهد شد اما به شرط وجود یک رقابت سالم. برای اهل فن، وجود این فضا در سالهای اخیر محسوس بود؛ یعنی برخی مدیران و برنامهسازان بهجای آنکه کیفیت کار خودشان را ارتقا دهند، از طرق مختلف در پی ضربه زدن به رقبا بودند. این مساله در دعواهای پنهان فضای مجازی که در قالب رپورتاژ نمود پیدا میکرد، مشهود بود. وظیفه معاونت سیما در این شرایط نقش پدری است اما بعضا نهتنها این مورد دیده نمیشد، بلکه معاونت سیما در این دعواها کنش داشت. قرارداد سریال «پایتخت» و برنامه «دورهمی» از نمونههای عینی این بحث است. دیده میشد تلاش زیادی برای تعطیلی یک برنامه در یک شبکه خاص انجام میشود اما در مقابل در شبکه دیگر طور دیگری رفتار میشود. میرباقری نهایتا نتوانست برای موضوع «پایتخت» عذرخواهی کند. معاون سیما نتوانست درباره حواشی اخیر یکی، دو مدیر شبکه درباره همکاری با برادرانشان و تخلف احتمالی،
اقدامی بکند.
تعارف با بازنشستهها
بالاخره چه زمانی قرار است یک مدیر جوان برای معاونت سیما تربیت شود؟ آقایان پورحسین، پورمحمدی و کرمی سالها به عنوان قاِئممقام سیما جابهجا شدهاند. تعارف با بازنشستهها در جامجم تمام میشود؟ آیا وقت آن نرسیده که این تعارف کنار گذاشته شود؟ دکتر پورحسین بهلحاظ سنی بازنشسته است اما از آنجایی که سوابقش در دانشگاه محاسبه نشده، اجازه فعالیت در سیما را یافته است. با احترام به زحمات دکتر پورحسین تا به امروز، آیا ایشان دیگر ایدهای نو برای رسانه دارند؟ جناب کرمی هم همینطور است. به خاطر سوابق هیات علمی او اجازه فعالیت نخواهد داشت. این موضوع
هیات علمی شبیه یک راه فرار از بازنشستگی شده است. برخی از مدیران تلویزیون برای ادامه حیات در چرخه مدیریتی صداوسیما از این مورد استفاده میکنند؛ به این شکل که مدعی میشوند هیات علمی دانشگاه هستند و کارمند سیما محسوب نمیشوند.
جناب احسانی شبکه نسیم هم بدون در نظر گرفتن سوابق هیات علمی، بازنشسته به حساب میآیند. آقای جعفریجلوه به واسطه بیماری و درمان، مدت زیادی از سال جاری را در منزل یا بیمارستان بودهاند؛ آیا معاون جدید سیما فکری برای این مساله خواهد کرد؟
چند پیشنهاد به معاون جدید سیما
گفتیم که معاونت سیما مهمترین بخش صداوسیماست. اصولا پیشرفت یا پسرفت سازمان متکی به این معاونت است. معاونت سیما در نوک پیکان رسانه ملی است. اینکه معاون جدید چه کارهایی باید بکند و چه کارهایی نه، مفصل است و قاعدتا میتواند بین کارشناسان مختلف، نظرات و تفاسیر متفاوتی داشته باشد اما به این صورت میشود برخی از آنها را که احتمالا مشترک بین سلایق مختلف است، مرور کنیم.
1- اولین موردش را پیشتر گفتیم. موتور محرکه رسانه، مدیران آن هستند. وقتی مدیری سالها در یک مجموعه باشد، از یک جایی به بعد دچار کرختی شده و اشباع میشود. دیگر نه توان فیزیکی کار دارد و نه چشمه جوشان فکری برای پیشبرد سازمان. طبیعی است که چنین مدیری منجر به کند شدن حرکت کارکنان و روند کلی مجموعه خواهد شد؛ پس باید این مساله حل شود و مدیران جوان تربیت شوند؛ البته صرفا جوانگرایی موفق نخواهد بود و باید انتخابها هم درست باشند.
2- در دوره قبل به جز مشکلات مالی، برخی مسائل دیگر هم باعث شد تا تلویزیون از دوران اوجش در حوزه سریالسازی فاصله بگیرد؛ البته ورود جدید سیمافیلم به سریالسازی و بهنوعی روی هوا بودن گروههای فیلم و سریال شبکهها هم خودش مشکل جدیدی شده است. لازم است معاون جدید سیما به طور جدی برای تحول در این بخش ورود کند. بههرحال سریالهای نمایشی جزو مهمترین مولفههای رسانه ملی در جذب مخاطب هستند. اوضاع جذب مخاطب سریالهای سیما نگرانکننده است.
3- لازم است معاون سیما کمی از نگاه کمی -که همیشه با مدیران سیماست- فاصله و روش کیفی در پیش بگیرد. اصولا چه اصراری بر تولید سریال و برنامه برای تمام ساعات شبانهروز و تمام شبکهها وجود دارد؟ در این اوضاع اقتصادی بهتر است ساعات زیادی از روز با برنامههای تأمینی پر شود و صرفا ساعات پیک مخاطب، برنامه تولیدی به روی آنتن برود. نقطهزنی در این شرایط، خروجی بهتری خواهد داشت.
4- تجدیدنظری دوباره در وجود شبکههای مختلف انجام شود. ارزیابی تخصصی و واقعی صورت بگیرد و اختصاص بودجه براساس آن عملیاتی شود.
5- شبکههای تخصصی مستند و نمایش درحال حاضر جزو موفقترینها هستند كه لازم است تقویت شوند.
6- شبکهها ملزم شوند برای قرارداد و همکاری مجدد با تیمهای برنامهساز، عملکرد گذشتهشان را ارزیابی کنند و فقط در صورت موفقیت دوباره با آنها وارد همکاری شوند. اینگونه سرقفلی مرسوم برای عدهای از بین خواهد رفت.
7- باید تجدیدنظری اساسی در شیوه تعامل معاونت سیاسی و خبر با معاونت سیما شکل بگیرد. با وجود فعالیت گسترده شبکههای معاند لازم است طرحی نو در زمینه خبر دراندازیم.
8- در ماههای اخیر نسبت به قرارداد و دستمزد مجریان و چهرهها در سیما انتقادات زیادی صورت گرفت. لازم است معاون سیما به مدیران پاییندستی ابلاغ کنند شفافیت در این زمینه ایجاد شود.
9- باوجود دشمنی علنی شبکههای فارسیزبان ماهواره و گستردگی استفاده از فضای مجازی، لازم است برنامههایی گفتوگومحور با حضور سلایق مختلف برای بیان نظراتشان در چارچوب قوانین نظام شکل بگیرد. وقت آن رسیده كه رسانه ملی، تریبون بیان مشکلات و نظرات مردم باشد و مرجعیت گذشتهاش را دوباره به دست بیاورد.